شعری از لیلا علیزاده
اینجا برای زندگی شوق دویدن نیست
وقتی که پایان دویدن ها ،رسیدن نیست
از بس هوای سینه ی این شهر دلگیر است
دیگر میان قلبها حس تپیدن نیست
حتی اگر ارزان شود شادی در این بازار
با دست پر هم هیچ کس فکر خریدن نیست
آنقدر دل کندیم در دنیا که فهمیدیم
پایان دل بستن بغیر از دل بریدن نیست
دیروز رویای پریدن داشتیم،امروز
بال و پری باشد اگر حال پریدن نیست
گفتند آخر میرسد یک روز خوب، اما
حکم شنیدن های این دنیا که دیدن نیست