شعری از فاطمه معصومه شریف
🌸یاامیرالمؤمنین 🌸
ساقی میکده و جام می و شور و طرب
کعبه وا کرده به مدح تو،به تحسین تو لب
گل بریزید قدم رنجه کند مادر ماه
فاطمه بنت اسد می رسد از خانه ی رب
کعبه از دلبر خود با جگر خون دل کند..
شب مهتاب شد و ماه درآمد چه عجب !
«چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی»
شب میلاد تو در سیزده ماه رجب
ای همه هاشمیان گوشه نشین لب تو
کودکی چون تو کجا این همه با اصل و نسب
مثل تو حیدر کرار کسی نیست که نیست
تو که در معرکه ها باز نگشتی به عقب
جز محمد چه کسی قدر تورا می دانست
آه از جهل عرب جهل عرب جهل عرب
دست بیعت به تو دادم تو امیری تو امیر
که خداوند به تو داده یدالله لقب
تا که با ذکر علی روزه ی من باز شود
وقت افطار دگر نیست نیازی به رطب
#فاطمه_معصومه_شریف