شنبه, 03 آذر,1403 |

تنها برای عرض ارادت

| 940 | 0

شعری از بتول محمدی

ای امام لالهها،ای مسیرآسمان

داغتان بزرگ بود در نگاه کهکشان

 

قطره قطره اشک من،واژه واژه شعر توست

داد واژه ها بلند،سوز اشک ها دوان

 

آمدی غرق کنی باز هم دل مرا

دل اگر چه برده ای از زمین و آسمان

 

طبل و سنج و دسته ها چون بهاری از صداست

شورسینه زن به پاست،شعرنوحه خوان،جوان

 

مشکی محرمت روسپید عالم است

مُهرم حریمتان زائرانی از جهان 

 

مسجد محلّمان سوگوار سوگ توست

اشک های سرخ او از کتیبه ها روان

 

زیر چادرزنان شانه ها به قیل و قال

گریه های بی هوا،ضجّه های بی امان

 

ای فغان از این عزا،وای از این غم عظیم

وای از این غم عظیم،زین عزا فغان فغان

 

مرهمی به زخم ها،ای شهید اشک ها

عطر تربتت شفاست،مِهرمُهرتان جنان

 

محرم۱۴۴۰

مهر۱۳۹۷

Article Rating | امتیاز: 3 با 1 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.