ﺳﻪشنبه, 13 آذر,1403 |

مرگ...

| 2488 | 1

شعری از امیرمحمد عسکرکافی

تقدیر میخواهد به نابابی بمیرم

بی موج و بی پرواز ، مردابی بمیرم

 

اقبال من در ابتدای روز خوابید

تا در شب منحوس بیخوابی بمیرم

 

مانند برگی در خزان در انتظارم

در قهقرای جوب بی آبی بمیرم

 

میخواهم از اینکه فراری بودم از مرگ

از شرم رخدادی به این نابی بمیرم

 

بی مرز مردن نعمت خوبیست، بهتر

از اینکه چون تصویر در قابی بمیرم

 

من میگریزم از زمین تیره شااااااااید

در آسمانی روشن و آبی بمیرم...

 

 

#امیرمحمد_عسکرکافی

Article Rating | امتیاز: 4.75 با 4 رای


نظرات

فاطمه دلشادی

فاطمه دلشادی

24 اسفند 1395 08:04 ب.ظ

سلام
طبعتون سرشار.قلمتون نویسا

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.