شعری از امیرعباس بختیاری
ای لبت شیرین تر از انگور و احلی مِنْ عسل
بوسه می خواهد لبم حی علیٰ خیرالعمل
شیطنت های نگاهِ خیره سر تر از خودت
دردِسر های مرا کرده به خونِ دل بدل
باز با اهل محل سرگرم گفتن می شوی
با منِ دلداده اما بی محلی،بی محل
التفاتی نیست از او سوی ما دلدادگان
صحبتی،اخمی،نگاهی،گوشه چشمی لااقل
دیدم او را مو پریشان می گذشت از کوچه ای
ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِينَ يا أَيُّهَا ال...
#امیر_عباس_بختیاری