شعری از محمدعلی مرادزاده
جنگ یک مرد وصله پینه شده
در لباسی پر از غم و درد است
جنگ با کل مرد های جهان
جنگ با هر چه مرد نامرد است
جنگ یعنی که مادری هر روز
کودکش را به نیل خواهد داد
جنگ اما بجای یک موسی
مرده ای را به ایل خواهد داد
مثل یک دشت پر شد از گل سرخ
از دل خاک استخوان رویاند
آبیاری که شد زمین از خون
جای هر دانه یک جوان رویاند
در زمین بذر مین میاندازد
تا که سربازها درو بشوند
پیرهن های تکه پاره شده
غیرممکن شدست نو بشوند
مرد یک بخش هست ،جنگ او را
می تواند هزار بخش کند
سرفه می کرد هی تفنگ شما
تا که ویروس مرگ پخش کند
جنگ یک مرد وصله پینه شده
در لباسی پر از غم و درد است
جنگ با کل مرد های جهان
جنگ با هر چه مرد نامرد است
#محمدعلی مرادزاده