ﺳﻪشنبه, 13 آذر,1403 |

روز عید

| 1801 | 0

شعری از راضیه جبه داری

از انعکاس نور در آیینه شد ایجاد

یک پنجره از صبح! رقص قادصدک در باد

عطر خوش باران دیشب در هوا پیچید

باران که میبارد نفسها می شود آزاد

قوری دهان وا کرد! یک جرعه سلام گرم

از قلقلک های سماور، خنده اش گل داد

بردامن گلپونه ها تا پهن شد سفره

برچهره ی قالی، نمای چلستون افتاد

لقمه به لقمه مهربانی بردهان بردند

این کودکان شاد! این اشعار مادرزاد

مادر دعای عهد را امروز هم خوانده

هر روز این خانه ست، بعد از عهد، از اعیاد

 

Article Rating | امتیاز: 5 با 3 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.