شعری از میترا سادات دهقانی
گفتی که تکانش نده این سنگ بزرگی ست
گفتم که نمی بازم اگر جنگ بزرگی ست
رقصیده به هر ساز تو هر روز دل من
دنیای تو کنسرت بدآهنگ بزرگی ست
بگذار که راهم ندهند از در مسجد
در دین شما عشق اگر ننگ بزرگیست
دلتنگ دویدم به کناری نرسیدم
افسوس که دنیا قفس تنگِ بزرگی ست
-----
شستی همه ی عمر ولی پاک نشد، عشق
بر دامنِ دل لکه ی کمرنگِ بزرگی ست