شعری از سارا فلاح
هنوز دست زمین مثل بید می لرزد
دلش از آنچه که بی پرده دید می لرزد
بخوان که چاره دنیا نماز آیات است
جهان از این همه درد شدید می لرزد
چقدر بوی غزل های غصه می آید
چقدر شانه شعر سپید می لرزد
چگونه خس خس سینه به من امان بدهد
صدااز این همه حرف بعید می لرزد
من از هبوط و از احساس درد بیزارم
دلم از آنچه که دنیا شنید می لرزد
سارافلاح