شعری از محمدرضا معلمی
بسمه تعالی
1
دستی ست مرا بلند، تا چیدن او
اشکی ست مرا، چکیده بر دامن او
عشق آمد و آتش به جهانم زد و رفت
از من چه گذاشت؟ هیچ... غیر از من او
2
لذت به نچیدن است گاهی اوقات
دیدن به ندیدن است گاهی اوقات
همراهی خط های موازی زیباست
مقصد نرسیدن است گاهی اوقات