پنجشنبه, 01 آذر,1403 |

ای کلاس من، آی تخته سیاه!

| 3916 | 0

شعری از مدیر آفتابگردان ها

حس خوبی‎ست اینکه در هر صبح

چشم‎هایی به انتظار تواند

چشم‎هایی که در خزان زمین

با طراوت‎ترین بهار تواند

 

چشمهایی که در خزان زمین

گرمی آفتاب را دارند

آنقدر صاف و ساده و پاکند

حس یک شعر ناب را دارند

 

می شود از نگاهشان خواندن

حل مشکل ترین معما را

دست در دستشان قدم زدنِ

همه ی جاده های رؤیا را

 

قند لبخندهای زیباشان

طعم صبحانه های هر روزم

گرد گچ های زرد تخته سیاه

بهترین جامه های زردوزم

*

همه ی آرزوی من هستی

گرچه هستی تو ناگزیر از من

ای کلاس من! آی تخته سیاه!

لطفاً این شوق را مگیر از من...

 

سعید تاجمحمدی

دوره دوم آفتابگردان ها

ما همه آفتابگردانیم

Article Rating | امتیاز: 4 با 3 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.