شنبه, 03 آذر,1403 |
نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
 

نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)

پنجشنبه، 11 آذر 1395 | Article Rating


روز دوم

دومین روز از اردوی تکمیلی آفتابگردان‌ها روز گذشته با حضور چهره‌های برتر شعر و ادبیات کشور و شاعران جوان برگزیده از میان ادوار پیشین دوره آموزشی شعر جوان کشور (آفتابگردان‌ها) روز گذشته به همت موسسه شهرستان ادب در مجتمع آدینه برگزار شد. از برنامه‌های جالب این اردو، نشست پرسش و پاسخ شاعران جوان با استاد امیری مرتضی اسفندقه شاعر محبوب و توانای امروز بود.
 استاد امیری اسفندقه در آغاز این نشست صمیمانه در پاسخ به این سوال که آیا به سبب پراکندگی ابیات در شعر صائب و کلیم می توان آن ها را به مضمون بازی متهم کرد، اظهار داشت: ما که در جایگاهی نیستیم شاعران را متهم کنیم. هر شاعری با همه بزرگی اش در شعر اشتباهاتی دارد ولی بهتر این است که هنگام مواجهه با شاعران بزرگ چشمانتان به روی هنر او باز شود. در شعر سبک هندی به طور کلی بازی با کلمات مضمون سازی باب بوده اما بعد از ظهور نیمایوشیج یک مصراع هم به تنهایی می تواند کامل باشد. این مقوله در شعر صائب به اثبات رسیده است و به آن پیش مصراع می گفتند. (فکر شنبه تلخ دارد جمعه اطفال را)
یکی از حضار پرسید: نسبت سلوک ساعرانه با سلوک متدیانه چیست و اسفندقه پاسخ داد: برخی شاعران مشهور میانه ای با دیانت در ظاهر نداشتند اما جنس سلوکشان متفاوت بود. به قول عطار (شعر و شرع و عرش از هم خاستند). این که بعضی شاعران را ضد خدا بدانیم نیازمند به بررسی مجزا ست. شاملو به عنوان یک شاعر ضددین معرفی شده است در حالیکه در آثارش نشانه های وجود خدا را حس می کنیم و حتی یکی از اشعارش ترجمه ای نیمایی از هیهات من الذله است.
این استاد ادبیات افزود: ما نمی توانیم شخصیت حافظ را تشخیص دهیم بلکه براساس متن قضاوت می کنیم. آزادگی و دیانت و تهذیب نفس شاعر در شعرش متجلی است بنابراین تا شاعری زنده است باید قضاوتش کرد. اخوان در آغاز عمر شعرهایی دارد که در مبارزه با خداست. اما در آخرین سال های عمرش شعرهای توحیدی می گوید. دیانتی که ما از آن صحبت می کنیم در شعر پارسی شهودی و وجودی است و باید شعر شاعر را دید نه شخصیتش.
شاعر کتاب «ورمشور» گفت: به همین دلیل مقام معظم رهبری فرمودند فروغ به عقیده ما عاقبت به خیر شد. از همین منظر باید ادبیات معاصر بازخوانی شود و شاعرانی که شعر دینی دارند و شناخته نشدند و باید شناسایی شوند و آثار دینی شان به عنوان حریات معرفی گردند.
وی در پاسخ به سوال (شعر نئوکلاسیک چه تعریفی دارد؟) خاطرنشان کرد: شعر نئوکلاسیک، شعر کلاسیکی است که نو شده است. بهتر این است که دانش پژوه ادبیات و شاعر وضعیت شعر نوی امروز را دریافت کند. اگر قرار است کسی این دو را پیوند بزند حرف دیگری است وگرنه غزل امروز از نظر پیکره ای و پیامی تعریف خود را دارد و خیلی از غزل های نئوکلاسیک نه نو است نه کلاسیک. بعد از نیما می توان راجع به غزل نیمایی و قصیده نیمایی حرف زد. البته بسیاری از غزل های امروز غزل امروز نیست.
شاعر جوانی این پرسش را مطرح کرد که شعر فرم چگونه است و اسفندقه بیان کرد: در هستی چیزی نیست که فرم نداشته باشد.هرچند باید تفاوتی بین فرم و مد قائل شد. شعر حافظ فرم است نه مد. شاعر معاصر شاعر همه روزگاران است و شعر معاصر هشتصدسال دیگر هم باقی می ماند به شرط اینکه فرم داشته باشد اما اگر درگیر مد شده باشد، ماندنی نیست. شعر فرم شعری کامل و منظم است که از نظر پیکره ای نمی توان آن را خراب کرد و شعر نمی تواند فرم نداشته باشد. بی تردید در تمام ادوار شعر فارسی فرم مهم است و کسی که متوجه فرم است کاملا متوجه معناست.
شاعر کتاب «ولی دوشنبه آه» در رابطه با اینکه آیا در شعر معاصر شاعری به عنوان قله وجود دارد، گفت: شاعرانی چون شفیعی و منزوی و امین پور به اوج قله رسیده اند و دیگران هم حتما هم می رسند چراکه  زمین شعر فارسی هیچ گاه از حجت خالی نخواهد بود.
وی در پاسخ به این سوال که چطور در شلوغی ها خلوت کنیم، عنوان کرد: هیچ تردیدی نیست که باید هر سخن‌وری خلوت کند. نیما می گوید آن خلوتی مطلوب است که عصاره ای از صفای باطن است و گرنه هر تاجری برای شمردن پول هایش خلوت می کند. در انجمن هم می توان خلوت کرد و دل است که باید از اغیار خالی باشد. شاعر نمی تواند مهذب نباشد و اگر نباشد چیزی نصیبش نمی شود. هرقدر شاعر آیینه باشد شعرش شعر است.
اسفندقه در خصوص تاثیر زندگی بر عاطفه شعر بیان کرد: شعر و زندگی از هم جدا نیستند و هر دو عین هم اند. این زندگی که همه شاعران از آن تفسیر داشته اند از حافظ تا سهراب فقط مختص ما نیست و فقط شاعر حرف نمی زند بلکه همه پدیده های هستی سرشار از زندگی اند. در هیچ جای جهان نیست که نشانه ای از هستی نباشد. همه چیز فانی می شود اما آن زندگی که وجه الهی دارد نابود نمی شود.
این شاعر آیینی در پاسخ به این سوال که اگر رسالت ما سرودن شعر متعالی و سوق دادن به خداست شعر عاشقانه چه جایگاهی دارد، اظهار کرد: اول رسالت ما هدایت خودمان است و انبیا و اولیا آنچه که باید را گفته اند. اینکه شاعری خودش هدایت شده است می داند چه کند. عشق آخر هدایت است و منظور ازشعر عاشقانه عشق است نه هوس. گفت وگو با مخ زدن متفاوت است. طبایع جز کشش کاری ندارند و عشق بازی دگر و نفس پرستی دگر است. فرق است بین شعر عاشقانه و شعر نفسانی.
وی ادامه داد: در این میان عشق زمینی و آسمانی فرقی ندارد. همه ما حاصل عشق هستیم. دو نفر همدیگر را دوست داشتند و حاصل آن من و شما شدیم و هیچ انسان عاقلی به حرام خود را آلوده نمی کند، شاعران که جای خود دارند.
اسفندقه در خصوص اینکه ملاک راحت و ساده برای تشخیص شعر خوب چیست، گفت: شعری خوب است که وجهی از جاودانگی در آن است. شعر درد جاودانگی باید داشته باشد تا مطمئن شود اگر از عین رفت از بین نرود. باید شعر به ذکر و فکر و فرهنگ ماندگاری گره بخورد تا بماند.
این استاد ادبیات در خصوص شعر کوتاه ابراز کرد: اولا اینکه شعر خطکش نیست تا آن را محاسبه کنیم. شعر کوتاه می تواند بلند و سرسام آور باشد و شعر بلند می تواند کوتاه باشد. اما اسراف نکردن واژه ها کار شاعر است. شعر کوتاه شعری است که واژه در آن اسراف نشده باشد ولو اینکه 100 بیت باشد و برعکس. وقتی واژه هیچ ماموریتی ندارد اسرافش کردیم. خوشا به سعادت طبع کسی که بتواند در فرصتی کوتاه شعر بلندی بگوید.
اسفندقه در رابطه با اینکه برای شعر آیینی خوب نوشتن چه باید کرد، تصریح کرد: کسی که یک آیین را باور ندارد چگونه می خواهد شعر بگوید . نخست باور آن آیین است و اگر شاعر باور دارد به اندازه ای که باور دارد می تواند شعر خوب بگوید. باید پرهیزهایی داشت تا بتوان به شعر آیینی خوب رسید. اگر یک نفر بخواهد شعر آیینی عالی بگوید باید قربانی بدهد و چیزهایی را فدا کند تا به شعر حقیقی و حقیقت شعر رسید.
شاعر کتاب « دهلی ستاره بود» در خصوص نسبت شعر آیینی و شعر هیئت اظهار کرد: تفکیک شعر هیئت  شعرو آیینی مطلوب نیست. اینها جدا نیستند اما اگر بخواهیم مثلا تفاوتی قائل باشیم شاید این باشد که شعر هیئت از شور و جنون بیش تری برخوردار است. این که الان اصرار بر این است که شعر آیینی را باید از هیئت جدا کرد، قابل قبول نیست . اما اگر به این معناست که انگار در شعر هیات کمی شاعران قلندتر اند، شاید بشود پذیرفت. آیا این تقسیم بندی برای جدایی هیات و آیین است؟ این ها عین هم اند اما اگر می خواهیم نوعی سبک خاص برای شعر قائل باشیم  آنگونه که باید پایبند اصول معروف شعر باشد اما پایمالش نکند، ایرادی ندارد. مثل شعرهای مولوی که درگیر اصول نبوده و آن را پایمال  نکرده است.
یکی از حضار پرسید آیا سایر هنرها به شعر معاصر اثر گذاشته است و اسفندقه پاسخ داد: شعر واقعا مجرد است یعنی الان یک شاعر برای اینکه هنر خود را اعلام کند نیاز به خودکار هم ندارد. یک سینماگر به ابزار نیاز دارد. در آخر آن هنری که مجرد است تاثیرگذار است و نه تاثیرپذیر. البته شعر به سینما  مشتاق است ولی محتاج نیست.
امیری اسفندقه در خصوص اینکه در شاعری ایشان چه چیزی موثر است، گفت:  تا زمانی که زنده ام شعر می گویم اما خود را شاعر نمی دانم. در کشور فردوسی و سعدی و... من نه می پسندم نه باور دارم که شاعرم اما  دست از طلب ندارم. بعد از مرگ هم اشعاری از من باقی می ماند که مشخص می کند واقعا شاعر هستم یا نه. در پاسخ به این سوال هم باید بگویم خیلی چیزها هست که در شعر من موثر است و این طور نیست که پدیده خاصی در تراوش شعر من تاثیر بگذارد.


روز دوم این اردوی  آموزشی با کلاس «اصول نقد شعر» دکتر محمدرضا تقی‎دخت همراه بود
محمدرضا تقی‎دخت با اشاره به تعریف نقد اظهار داشت: نقد در لغت به معنای جداکردن سکه های اصل از بدل است. در اصطلاح هم به معنای وارسی و بررسی کردن و برشمردن وجوه امتیاز و نقاط ضعف یک مطلب و موضوع است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه نقد سه مرحله دارد، افزود: مرحله اول جدا کردن سره از ناسره و مرحله دوم داوری و قضاوت کردن است. هم چنین انتخاب کردنِ بهترین مفهوم و معرفی آن نیز مرحله سوم نقد است و هریک از این سه مرحله الزامات اخلاقی دارد که باید رعایت شود.
وی تصریح کرد: فرق ناقد و منتقد در این است که نقد عموما بی طرفانه و انتقاد عموما جانب دارانه است و منتقد بی طرف نیست. در ذات انتقاد نگاهی خرده گیرانه حاکم است و یکی از رهزنان بزرگ نقد در روزگار ما عدم توجه به این تفاوت است. یک ناقد باید حتما نگاهش به هر اثری عموما بی طرفانه و سازنده باشد.
تقی‌دخت با اشاره به تاریخ نقد خاطرنشان کرد: در ایران قبل از اسلام در حوزه نقد کتاب قابل توجهی نداریم. هرچند در بعضی کتب مثل گات ها نگاهی منتقدانه وجود دارد. بعد از اسلام سخنانی از شاعران در حوزه نقد باقی مانده است. مثلا فردوسی نسبت به سخن خود و دیگران نقدهایی کرده است. تا قرن سوم کتاب مهمی که در حوزه نقد شعر داریم، الشعر و الشعرا نوشته دینوری است.
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: تا قرن ششم دو کتاب حدائق السحر فی دقائق الشعر نوشته رشید وطواط و چهارمقاله نظامی عروضی نمون های بسیار ارزشمندی  هستند. در قرن هفتم و هشتم لباب الالباب محمد عوفی و المعجم فی معاییر اشعار عجم نیز نوشته شده است. آتشکده آذر، مجمع الفصحا نیز از دیگر آثاری است که در حوزه نقد شعر قابل رجوع است.
وی عنوان کرد: در یونان سنت نقد بسیار رواج داشته به طوری یک نظریه قوی در مورد شعر از سوی افلاطون صادر شده و آن هم نظریه «مُثُل» است؛ وی هم چنین تعریفی از شعر می دهد و می گوید ماده شعر لفظ، نظم،  ادیبانه سخن گفتن و تقلید از عموم است. افلاطون شاعران را از مدینه فاضله بیرون می کند و دلیل آن هم محاکات است. او معتقد است هرچیزی که در طبیعت وجود دارد یک صورت مثالی در عالم بالا دارد.
تقی دخت بیان کرد: افلاطون معتقد است جهان تقلید از مثل است و شعرا تقلید از تقلید می کنند. بنابراین این تقلید دروغ است  چرا که از چیزی که اطلاع ندارند سخن می گویند.ارسطو نیز وقتی در کتاب «فن شعر» راجع به افلاطون سخن می گوید، این نظریه را قبول می کند. وی معتقد است اگر این تقلید هدف دار باشد و با فضیلت آمیخته شود، دیگر بی ارزش نیست.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: از نظر ارسطو تقلید در حوزه تعالی به کار گرفته می شود و از اینجاست که بحث رهایی اندیشه در شعر و هدف شاعر بررسی می شود. ارسطو در این جا هدف از شعر را بیان می کند و معتقد است اگر موضوع شعر متعالی باشد و به فضیلت بینجامد، مطلوب است. به همین دلیل است که می گوییم، بزرگترین مباحثی که در نقد شعر رخ داده ریشه اش در یونان است.
وی با اشاره به اقسام نقد بیان کرد: نقد به 3 نوع فنی، معنایی و تطبیقی تقسیم می شود. در نقد فنی راجع به فنون و صناعات و در نقد معنایی راجع به معنا و محتوای اثر سخن می گوییم. در نقد تطبیقی نیز یک گونه از کلام را با گونه دیگر مقایسه می کنیم.
تقی دخت با طرح این پرسش که چرا به نقد فنی نیاز داریم، اظهار کرد: در نقد فنی به چهار موضوع نظر داریم. اول پیشرفت زبان به معنای داوری کردن یک اثر بر مبنای زبان فارسی. در مرحله دومبه ساده نویسی نظر داریم و تفاوت شاعر نیز در این است که می تواند بلندترین حرف ها ر ا با ساده ترین زبان بگوید. بلاغت  و فصاحت نیز در درجه بعد قرار می گیرند.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه بحث دیگر در نقد فنی جلوگیری از اغتشاش در کلام است، افزود: در بعضی شعرها شاعر می خواهد تمام مسائل جهان را به تصویر بکشد و هر موضوعی به ذهنش رسیده گفته است در حالیکه ظرفیت یک بیت افاده یک معنا می کند.
وی با اشاره به اینکه سبک شناسی بحث مهمی در نقد فنی است، عنوان کرد: بررسی مشخصه های فنی شعر شاعران یک دوره خاص را سبک شناسی می گویند. وقتی راجع به نقد فنی سخن می گوییم درباره شعر افراد حرف می زنیم.


استاد ادبیات دانشگاه تهران در خصوص نقد معنایی اظهار داشت: در این گونه نقد معنا و محتوای شعر را ارزیابی می کنیم چراکه ضروت نقد معنایی ریشه در فضیلت دارد. هر شعری که معنای متعالی نداشته باشد، شعر نیست. به همین دلیل است که عضی از علمای بزرگ ما شعر را مذموم می دانستند و حکم به حرمت آن داده اند البته آن شعرهایی مورد مذمت و نهی آن ها قرار گرفته که مضامین غیرمتعالی داشته است.
وی بیان کرد: اخلاق چیزی است که انسان را تنزیه می دهد و از بدی ها جدا می کند بنابراین نقد اخلاقی در همه جای جهان یکسان است. نقد اجتماعی نیز از دیگر وجوه نقد معنایی است. وقتی راجع به اخلاقیات حرف می زنیم، راجع به فرد و جامعه سخن می گوییم و شعر خوب شعری است که راجع به اتفاق های اجتماعی سخن می گوید. شعری که بدون هیچ بازخوردی از جامعه باشد به نظر معنایی کامل نیست. چنانکه اخوان ثالث شعر زمستان را در اوج خفقان ستم شاهی گفت.
تقی دخت در خصوص نقد ایدئولوژیک خاطرنشان کرد: شاعر نباید ایدئولوژیک زده باشد اما بالاخره باید هر شاعری یک ایدئولوژی داشته باشد. از سوی دیگر ماده نقد نظری محتواست و بهترین کتاب در این خصوص المعجم است. وقتی درحوزه معنا وارد شدیم وارد نقد نظری شده ایم. نقد ذوقی نیز دیگر گونه نقد است که سابقه زیادی دارد. البته به اعتقاد بعضی ها نقد ذوقی  ریشه در دوستی ها و دشمنی ها دارد که به آن نقد بی معیار هم گفته می شود.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به اصول نقد شعر خاطرنشان کرد: اول بهبود امور را باید در نظر داشت. دوم اینکه خیرخواهانه نقد شود و حتما در نقد راه حل پیشنهادی و اصلاحی باشد. در وهله بعد جنبه های مثبت توجه شود و در نقد قرار نیست غیرمستند حرف زد بلکه باید مستدل باشد. نقدها باید واضح و گویا باشد و شعر نباید دزدی باشد.

 

 از برنامه‌های بسیار مفید اردوهای آفتابگردان‌ها، کارگاه‌های نقد شعر است که این کارگاه‎ها با حضور چند تن از شاعران مطرح شعر کشور و شعرخوانی شاعران جوان برگزار می شود. دومین کارگاه نقد شعر اردوی دوره ی تکمیلی با حضور سه تن از اساتید برجسته ی شعر کشور، استاد ناصر فیض، دکتر عباس احمدی و دکتر محمدمهدی سیار برگزار شد. این کارگاه، در مجتمع آدینه  شهر تهران برگزار شد.
رضا ابوذری، شاعر اهل همدان، آغازگر کارگاه نقد شعر بود. او یک رباعی و یک نیمائی در کارگاه قرائت کرد که نیمائی قرائت شده، اولین نیمائی ابوذری بود.
یک لحظه نگاه، کار دستم داده
تغییری در هرآنچه هستم داده
گفتم همه عمر دل نمی بازم، باز
دیدم چشمان تو شکستم داده

محمد مهدی سیار شروع کننده ی نقد بود و در مورد رباعی ابوذری گفت که این رباعی روان و خوش ساخت بود و ریزه کاری هایی که در این شعر وجود داشت، نشان دهنده ی این بود که این شعر، مختص شعر امروز است.
فیض در ادامه با اشاره به اینکه شعر نیمائی، اولین نیمائی شاعر بود، کاملا نشان می دهد که شاعر آشنایی کاملی به وزن نیمائی ندارد. سیار صحبتهای های فیض را تکمیل کرده و گفت: شاعران نیمائی سرایی بوده اند که در یک شعر از دو بحر استفاده کرده اند حتی خود نیما هم به این کار دست زده است ولی شاعر، حداقل در شروع شعر نیمائی نباید بحر را تغییر دهد و در نیمائی رضا ابوذری تغییر بحر، مشاهده می شد.

سعید بابائی از شهرستان چاراویماق استان آذربایجان شرقی، دومین شاعر این کارگاه نقد بود. او دو غزل با مطلع های زیر خواند:
بر این بیداد در عالم، نخواهد بود پایانی
زمستان آمد و دیگر نمیبینم بهارانی
...
در فراق تو چنین در تب و تابم امشب
فکر خامی ست که آسوده بخوابم امشب

عباس احمدی در مورد غزل های بابایی گفت: غزلهائی که شنیدیم بین غزل کلاسیک و نئو کلاسیک حرکت می کرد. در غزل اول، ردیف نداشتیم ولی با این وجود شاعر به خوبی از عهده ی غزل برآمده بود. در کل اشکالی که در این نوع غزل ها به چشم میخورد اینکه فرآیند برجسته سازی زبان در آنها دیده نمی شود. در ادامه احمدی به مصرع های برجسته ی شعر بابائی اشاره کرد و مصرع " من ولی گریه ی جانسوز گلابم امشب " را شاهد مثال آورد. توصیه ای که دکتر عباس احمدی به آفتابگردان جوان کرد، خواندن غزلهای فرخی یزدی بود.

سومین شاعر، سعید تاج محمدی از شهرستان کاشمر بود. او غزلی با مطلع : (کالی اکنون، لاجرم وقت رسیدن می روی / سیب جان، روزی تو هم از شاخه ی من می روی)
آغازگر نقد، ناصر فیض بود. او گفت: در برخی اشعار، شاعران در تلاشند که ارتباطی صمیمی با مخاطب ایجاد کنند و به اصطلاح، صمیمی حرف بزنند. ایجاد این صمیمیت با استخدام برخی کلمات خاص، امکان پذیر نیست و شاعر باید تلاش کند، حس مورد نظر خودش را به مخاطب دیکته نکند. در شعری که شنیدیم هم، شاعر در تلاش است با مخاطب خودش صمیمی حرف بزند و با آوردن کلماتی مانند " سیب جان"  دنبال منظور خود است ولی این اتفاق نمی افتد.
شاعر مجموعه ی "رودخوانی" در تکمیل صحبت های فیض گفت: از جمله نکات بارز غزل تاج محمدی این بود که وحدت موضوعی داشت و ما تا آخر غزل، یک مضمون را دنبال می کنیم. 

محمد رضا بازرگانی، شاعر جوان عضو دوره ی تکمیلی، شاعر بعدی کارگاه نقد شعر بود که یک نیمائی کوتاه و یک غزل خواند.
من صلیب کفر خویش را به دوش می کشم
ولی جاده ها
جاده های شهر
جاده های بیگناه شهر
....

و غزلی با این مطلع:

سزایم بود اگر از دست دادم آسمانم را
که من با دستهای خود شکستم نردبانم را

غزلی که هم تحسین اساتید و شاعران حاضر در جلسه را به همراه داشت.
دکتر محمد مهدی سیار در مورد این غزل گفت: این غزل از غزلهای مناجات گونه و به نوعی می شود گفت فضای رمضانی داشت و بهتر بود اون بیت " ... " از بیت های آغازین غزل بود تا از اول فضای شعر مشخص می شد.این غزل، با مضامینی مثل حسرت و پشیمانی شروع می شد ولی من خودم با شنیدن بیت ... شوکه شدم چون فضای شعر، به یکباره عوض شد. در بیتی هم کلمه ی "مفاتیح الجنانم" آمده بود که حس شاعرانه ای در این کلمه جانیفتاده بود و مفهوم شاعرانه ی جدیدی به این کلمه اضافه نشده بود.
احمدی در تکمیل نقد این شعر گفت: شاعر این غزل یک هوشمندی ظریفی به خرج داده و با آوردن مصرع " نمیدانم بگویم یا نگویم داستانم را" غزل را روایی کرده است.


انتهای پیام/

تصاویر
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
  • نخستین اردوی دوره تکمیلی آفتابگردان ها در مجتمع آدینه تهران برگزار شد.(روز دوم، 10 آذرماه 1395)
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: