شنبه, 03 آذر,1403 |
کلاس (شعر و داستان)
 

کلاس (شعر و داستان)

ﺳﻪشنبه، 24 بهمن 1396 | Article Rating

«محمدرضا شرفی خبوشان»‌ در کلاس «شعر و داستان» در سومین اردوی دوره ششم آفتابگردان ها در بوشهر، با اشاره به ارتباط بین جهان روایت گری و داستان با جهان شعر اظهار داشت: یک شاعر در واقع روایتگر است. یعنی اگر به روایت گری به طور اعم نگاه کنیم به معنای بازگو کردن چیزی که در جهان است، شاعر نیز روایتگر است و در کل هر کلمه ای یک روایت است.
نویسنده کتاب «بی کتابی» افزود: عده ای معتقدند حتی پیش از ایجاد زبان، بشر شعر گفته است. به این معنا که انسان با نشان دادن زیبایی ها شعر گفته و پیش از وضع قراردادهای زبانی برای مفاهیم بیرونی، آنها را نشان داده است.
وی تصریح کرد: انسان نخستین وقتی شگفتی خود را با نشانه ها ابراز می کرده گویی که شعر گفته است. از سوی دیگر نقل کردن به طور کلی به نمایش گذاشتن است و این نمایش گذاشتن هم عینی است و هم ذهنی.
شرفی خبوشان بیان کرد: با این معنای گسترده جهان ما جهان روایت گری است و تمام ارتباط و افعال ما مملو از روایت و بازگو کردن خودمان و احساسات و نظراتمان است. با این تعریف انسان را نمی شود از روایت جدا کرد چراکه آدمی با روایت مفهوم پیدا می کند. 
برگزیده جایزه جلال آل احمد خاطرنشان کرد: چیزی که شاعر و داستان نویس به آن می رسند از این منظر شبیه به هم و مشترک اند. یعنی شاعر تلاش می کند آن مفهومی که کشف کرده را در قالب شعر بیان کند. داستان نویس هم به این مسئله برمی خورد ولی با این تفاوت که در قالب داستان به رخداد و توالی زمان و مکان و شخصیت توجه می کند.
وی با بیان اینکه  با کنکاش این مفاهیم به شباهت داستان نویس و شاعر می رسیم، ادامه داد: نکته قابل توجه این است که ما در قالب های مختلف به شعرهای روایت گر زیادی می رسیم چنانکه یکی از مولفه های شعر نو روایت گری است و ایده و نگاه نیما بر مبنای روایت است. به عبارت دیگر تحول شعر نوی ما با روایت آغاز می شود. 
نویسنده کتاب « بی کتابی»  افزود: یعنی فقط کوتاه و بلندی مصرع ها و اختیار قافیه شعر نیمایی را نمی سازد بلکه مفهوم اصلی شعر نیمایی ایجاد موقعیت و قرار دادن انسان در متن روایت و به واسطه روایت بیان نگاه شاعرانه است. اخوان نیز به این روایت و داستان پردازی در شعر نیمایی توجه کرده است. در واقع شاعران نو بسیار بیشتر از شاعران کلاسیک به روایت وفادارند.
شرفی خبوشان تصریح کرد: از سوی دیگر اساس توجه به روایت درست که توسط نیما پیگیری شد مبتنی بر یک تفکر فلسفی است  که مشتمل بر توجه به انسان به عنوان موضوع خاص و تماشای جهان از دریچه ذهن آدمی  می شود.
وی اظهار کرد: نه فقط ادبیات فارسی بلکه دنیای شعر جهان نیز براساس روایت پیش رفته. با مطالعه آثار ارسطو وی شعر را روایت و نمایش می داند و شعر را به عنوان پیکره ای میداند که اساسش روایت است. اشعار باشکوه بزرگان ما نیز جنبه روایتش برجسته است.
این شاعر و داستان نویس خاطرنشان کرد: تفاوت شاعرانی که به داستان پردازی روی آوردند با دیگر شاعران در حکیم بودنشان است. مثل نظامی، ناصرخسرو، فردوسی و... . چون روایت را به طور وسیع  و جدی دنبال کردند. در حوزه عرفان سنایی و مولوی نیز فراتر از بیان آرایه های شعری روایت را در ارجحیت قرار داده اند.
وی گفت: نمی توان از روایت غافل شد و از جنس روایت نمی توان عبور کرد. هم چنین نمی توان شعر را دریافت های احساسی و بیتهای منفرد دانست بلکه در دل آرایه های شعری هم روایت نهفته است. تشبیه خودش نوعی روایت است. این روایت حتی از طرف شاعر وارد زبان هم می شود و نگاه به خود کلام او را وادار به روایت می کند. ردیف و قافیه و تناسب بین کلمات و... همه و همه ریشه در روایت دارند.
شرفی خبوشان بیان کرد: در این میان در داستان دنیای مدرن شباهت های زیادی با شعر وجود دارد. داستان کوتاه با کاری که ذهن شاعر انجام می دهد شباهت و تطابق فراوان و قابل توجهی دارد.
برگزیده جایزه ادبی جلال آل احمد اظهار کرد: هر شاعر به نوعی روایت گر است و به همین دلیل است که بیشتر داستان نویسان شعر هم گفته اند. کلام مشهوری است که فاکنر می گوید داستان نویسان شاعران شکست خورده اند  و البته کلام درستی نیست. چون داستان نویس جهان شعر را کشف کرده و همان فعل  و انفاعالات زبانی را در داستان پیاده می کند.
وی ادامه داد: منظور از روایت فقط اثری مثل شاهنامه و مثنوی نیست بلکه در یک بیت غزل هم روایت وجود دارد و نگاه فشرده سازی روایت در یک بیت به نوع نگاه شاعر به جهان برمی گردد. تبدیل هر بیت به روایت مجزا به صورت شدید و غلیظ را در سبک هندی می بینیم که هر بیت جهان روایی منحصری دارد.
شرفی خبوشان با بیان اینکه داستان کوتاه برآمده از عصر جدید است، گفت: اما رد پای مشخصه های روایی داستان کوتاه در شعر وجود دارد. در داستان کوتاه یک شخصیت اصلی، یک ماجرای اصلی، زمان و مکان محدود و نویسنده نیز دنبال یک تاثیر واحد و کلی است در حالیکه در رمان همه این شاخصه ها متعدد است.
این شاعر و نویسنده تصریح کرد: با کمی دقت شاعران هم همین فرایند ذهنی را دارند. شاعر در یک بیت ردپای رخداد اصلی را بیان می کند. همچنین شخصیتی که به نمایش می گذارد یا مخاطب است یا جهان خود شاعر است و این دقیقا همان کاری است که داستان نویس انجام می دهد.
وی افزود: اگر بخواهیم رد پای تکنیک های داستان را با تکنیک های شعر مقایسه کنیم می بینیم جهان بسیار نزدیکی دارند به همین خاطر راه موفقیت ما چه در عرصه داستان نویسی و چه در شعر این است که از جهان روایت خود را جدا نکنیم. باید هر دو را جزو پیکره واحد بدانیم و نه شاعران از داستان ها بی خبر باشند نه داستان نویسان از شعر.
این شاعر و داستان نویس اظهار داشت: اگر جمع بندی این جلسه این باشد که شاعر بگوید من داستان نویس هم هستم و باید سازوکارهای روایت را بشناسم و پیش ببرم برای من کافی است. در واقع اگر ردپای موفقیت یک شاعر را دنبال کنیم به این نتیجه می رسیم که بی اعتنا به داستان نبوده است.
وی ادامه داد: کسانی که  به نقطه ایده آل نرسیدند، آنهایی بودند که شعر و داستان را از دو جهان متفاوت دیدند در حالیکه این ها دو جهان یگانه اند و در ذات هم زندگی می کنند. اگر این تفکر را داشته باشم بی اعتنا به داستان نخواهیم بود. 
شرفی خبوشان با بیان اینکه حتما نباید شاعر داستان نویس باشد، ابراز کرد: پیکره اندیشه و احساسات شاعرانه سازوکاری دارد که برای بیانش باید از داستان بهره برد . چنانکه اگر داستان نویس با دنیای شعر بیگانه باشد اصلا جنس روایت را نفهمیده و داستان نویس خوبی نخواهد بود. 
نویسنده کتاب «بی کتابی» خاطرنشان کرد: روایت در دنیای شاعر به اجمال و در دینای رمان نویس به تفصیل سوق پیدا می کند و حتی این دو جهان برای نزدیک شدن به هم گام های زیادی برداشتند. خلق داستانک،رمینی مال و... نشان از این دارد که داستان به شعر و تاثیرگذاری تک بیت ها توجه کرده است.
وی تصریح کرد: توجه به این نکته نیز ضروری است که رسیدن به تازگی و دگرگون گفتن چه در شعر و چه در داستان در گرو کشف ارتباط بین جهان داستان و شعر است. با خواندن هر رمان و داستان به وسعت حس و دریافت شاعرانه ما اضافه می شود و هر داستان فضایی ایجاد می کند تا کلمات و دنیای ما توسعه پیدا کند.
شرفی خبوشان خاطرنشان کرد:  شاعر نباید با جهان داستان بیگانه باشد به خصوص با جهان داستان ایرانی. چون داستان ایرانی هویت خود را از نثر و فرهنگ و باورهای مردم دارد. در شعر نیز همین اتفاق می افتد و داستان نویس ها هم باید این ارتباط را با شعر ایرانی داسته باشند.
این شاعر و داستان نویس گفت: شعر جدا از عالم رخدادها نیست و حتی در انتزاعی ترین شعرها نیز روایت وجود دارد و تلاش شاعر همین است که اکنونِ عادت زده مخاطب را به جهانی نو منتقل کند؛ جهانی که دارای شخصیت و رخداد و مکان و زمان است.
وی ادامه داد: شاعری که از روایت بهره می برد در برابر اتفاقات بیرون بی توجه نخواهد بود و به صحبت هر سیاستمداری دقت می کند و در متنِ اجراست. چون شعر خود را روایت می داند و به این اعتقاد دارد که این جهان اطراف است که درون من را می سازد پس من شاعری در عرصه هستم و باید عکس العمل نشان دهم. نباید به بیان کلیات بپردازم بلکه به دلیل روحیه روایتگری جزیی نگر می شوم.
شرفی خبوشان تاکید کرد:  گاهی اوقات اگر شاعر به اتفاقات بیرونی عکس العمل نشان دهد او را متهم به پرداختن به امور زودگذر می کنند در حالیکه شاعر می تواند با پرداختن هنرمندانه به موضوعات زودگذر و موقت روز آن اتفاق ها را در تاریخ ماندگار کند.
وی خاطرنشان کرد: شاعران برای ارتباط با جهان داستان می توانند پیگیر آثار داستانی برتر جهان و ایران باشند و این مطالعه بایستی مبتنی بر یک برنامه ریزی جدی صورت گیرد.

 

تصاویر
  • کلاس (شعر و داستان)
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: