مجموعه غزل فروپاشی
سروده مرضیه فرمانی
از اعضای دوره سوم آفتابگردانها
انتشارات شانی
مجموعه شعر فروپاشی سومین اثر مرضیه فرمانی است که شامل 35 شعر کلاسیک با موضوعات عاشقانه و آزاد است.
و شعرهای این کتاب در سال 90 تا 96 سروده شده اند.
در ادامه غزلی میخوانیم از فروپاشی مرضیه فرمانی:
با تو که وصلهی تنم بودی
با تو که صبح روشنم بودی
دوست بودی و دشمنم بودی
با تو باید چه کار می کردم؟
بیش از این با غمت مرنجانم
ای تو زخم نشسته بر جانم
آه لبخند رو به پایانم
باید از تو فرار می کردم
گرچه یک روز عاشقم بودی
گاهی آیینهی دقم بودی
باعث بغض و هق هقم بودی
عشق یک روز قاتلت می شد
دل بیچارهام چه فهمیدی؟
مگر از او چه رنجشی دیدی
که ترک خوردهای و رنجیدی
از غم من چه حاصلت می شد؟
چشمهایی شبیه ابر بهار
دل تنگی به غصهی تو دچار
چشم غمگین من دوباره ببار
با غم تو چکار باید کرد؟
زخم خوردم که مرهمم باشی
شانه به شانه هر قدم باشی
نه که تو خود دلیل غم باشی
چه کسی با دلم تو را بد کرد؟
کاسهی خون دو چشم گریانم
شوق دیدار توست درمانم
با غمی که نشسته بر جانم
درد از این بیشتر نمیگردد
منم و روزهای دلتنگی
تویی و زحمت دلی سنگی
دلم من بر سر چه میجنگی؟
آنکه رفتهست برنمیگردد