سومین کلاس از اولین اردوی آموزشی بانوان دوره هفتم آفتابگردانها با حضور میلاد عرفانپور و با عنوان «شعر زنده، شعر ماندگار» برگزار شد.
میلاد عرفانپور در آغاز چند سوال پیرامون شعر، عوامل ماندگاری آن و چگونگی پیشبینی نفوذ شعر در مخاطب طرح کرد و با تاکید بر اینکه شعر موجودی زنده است به این سوال پاسخ داد که: «عامل ماندگاری شعر چیست؟» و گفت: «ما شعر را موجودی زنده میدانیم و مهمترین ویژگی موجود زنده تاثیرگذاری آن است. صرف نظر از کم یا زیاد بودن این تاثیرگذاری، شعر باید دارای این ویژگی باشد. زندهترین موجودات تاثیرگذارترین آنهاست.» او ادامه داد: «از دیگر ویژگیهای شعر که میتوان به آن اشاره کرد عبور از زمان و مکان است و مهمتر از همه آن است که شعر دارای روح باشد. خداوند به عنوان بالاترین خلاق هستی با دمیدن روح خود در کالبد ما بخشی از این خلاقیت را به ما انتقال داده است و انسان بهواسطۀ این روح خلاق است که شعر را خلق میکند. در واقع شعر بهعنوان یک موجود زنده حامل بخشی از روح شاعر است.» عرفانپور با بیان این موضوع که میزان زنده بودن شعر و جریان زندگی در آن، در اشعار تمام شاعران یکسان نیست گفت: «شعر دارای دو بعد روح و جسم است. جسم همان ساختار، زبان، مضمون و آرایههاست. موارد مربوط به فن شعر ظرف شعر است و مظروف شعر روح آن است که اهمیت بسیاری دارد. آنچه که شعر را ماندگار میسازد روح شعر است.» وی بر اساس دو ویژگی روح و جسم شعر و درجه قوت و ضعف اشعار در این دو مورد اشعار شاعران را به چهار دستۀ اصلی تقسیم کرد و گفت: «نخستین حالت در این تقسیمبندی آن است که شعر، هم در روح و هم در کالبد به درجۀ متعالی رسیده باشد؛ یعنی شعری که از لحاظ ساختار، زبان و مضمون در درجهای بالاست و از لحاظ برخورداری از روح، در درجهای ممتاز قرار دارد. نمونۀ این اشعار را میتوان در آثار حافظ، مولانا، سعدی، صائب و بیدل دهلوی مشاهده کرد.»
عرفانپور افزود: «دومین حالت شعر کالبد و جسمی متعالی دارد اما از لحاظ روح در سطح نازلتری قرار دارد. این اشعار ماندگاری کمی دارند. مانند اشعار عرفی شیرازی که اشعاری مستحکم و با آرایههای بسیار است اما شاید حتی در حد غزلی ساده از خواجوی کرمانی ماندگار نبوده است.» سومین نمونه اشعار که این شاعر به آن اشاره کرد اشعاری با کالبد و روح متعالی است. او در این رابطه گفت: «اشعاری که گاهی اوقات در مراسم دینی و مداحی به کار برده میشوند یا برخی از اشعار که توسط مجریان برنامههای تلویزیونی مورد استفاده قرا میگیرند در این گروه قرار دارند. اینها گاهی اوقات از لحاظ فنی و ساختار دارای ضعف هستند اما مخاطب را جذب میکنند و اتفاقا ماندگاری بالایی در ذهن مخاطب دارند. دلیل آن برخوردار بودن اشعار از روح متعالی است که ضعف جسمی را جبران میکند.»
این شاعر، آخرین مورد در این تقسیم بندی را شعری عنوان کرد که در هر دو مورد ضعیف است و گفت: «در این نوع شعر، نقص کالبد و جسم کاملا مشخص و ملموس است اما نقص در روح شعر را نمیتوان به راحتی و در همان نگاه اول تشخیص داد.» ایشان در ادامه با اشاره به آیاتی از قرآن کریم در سورۀ شعرا گفت: «خداوند میفرماید که شعرا کسانی هستند که گمراهان از آنها پیروی میکنند. آیا نمیبینید آنها در هر وادی سرگردانند؟ آنها چیزهایی میگویند که عمل نمیکنند. پس دو ویژگی برجسته که خداوند برای شاعران برشمرده است سرگردانی و عدم صدق است. هرچند ممکن است این آیات همۀ شاعران را در برنگیرد، اما شاعرانی که خارج از این محدوده هستند در اقلیتاند و آنها کسانی هستند که ایمان دارند، اهل ذکر و ظلمستیزند. چنین شاعرانی از مصادیق این آیه نیستند. شاعر مسلمان باید خود را با این معیارهای ذکر شده تطبیق دهد.» او در توضیح سرگردانی و عدم صدق اظهار داشت: «شاعری که از نظر فکری مستحکم نباشد و با وزش هر نسیمی موضع و دیدگاه خود را تغییر دهد شاعر سرگردان است. اگر ما در شعر همان چیزی را بگوییم که در درون ماست و با ما هماهنگ است و واقعیت و حقیقت را بگوییم در اینجا صدق را رعایت کردهایم.» این شاعر ادامه داد: «البته گاهی اوقات آنچه که شاعر در شعرش به آن پرداخته است با درون او هماهنگ است اما با واقعیت یا حقیقت همخوانی ندارد در این مورد هم شاعر صداقت را به حد کمال آن رعایت نکرده است. ما برای کسب این ویژگی در شعرهایمان به مجاهده و تلاش نیازمندیم. تنها در این صورت است که ما میتوانیم بگوییم به رسالت خود بهعنوان یک شاعر عمل نمودهایم.»
شاعر مجموعۀ «از آخر مجلس» در راستای لزوم رعایت صداقت در سرودن شعر گفت: «صدق و ادای امانت که در روایات به آن اشاره شده است برای شعرا بسیار کاربردی است. امام صادق علیهالسلام میفرمایند هیچ پیامبری مبعوث نشده است مگر با صدق و امانتداری. شاعری نیز به قول بزرگان، شأنی از نبوت دارد و باید این دو ویژگی در شاعران مورد توجه باشد. هر انسانی به واسطۀ عوامل مختلفی به تعالی می رسد.» او در پاسخ به این سوال که چگونه میزان نفوذ شعر را در مخاطب پیشبینی کنیم توضیح داد: «برای یافتن پاسخ این سوال باید توجه داشته باشیم که این شعر در خود ما چه تغییری ایجاد کرده است؟ اگر شعری شاعرش را متاثر کند میتواند در مخاطب نیز تاثیرگذار باشد.»
او در پایان با اشاره به این که از آسیبهایی که شعر ما را درگیر کرده است تقطیع محتوایی شعر و شاعر است، گفت: «دهۀ اول انقلاب اسلامی شاعرانی بودند که در واقع شاعر زندگی بودند. اما بعد از مدتی برخی شاعران با سرودن شعر در موضوع خاص و مورد توجه قرار گرفتن در آن حوزه، خود را همواره ملزم میدانستند که تنها در همان موضوع خاص شعر بگویند. اگرچه این مساله باعث میشود که شعر حالت تخصصی داشته باشد اما این شاعر شاعری مطلوب نیست. زیرا شاعر ابتدا انسانی با ابعاد متفاوت است و نباید تنها به یک موضوع بپردازد و سایر جنبههای زندگی را نادیده گرفته یا نسبت به آن منفعل برخورد کند. این عمل مصداقی از عدم صدق است. البته این ویژگی در شاعر نشاندهندۀ خوب یا بد بودن او نیست اما نمیتواند برای ما الگوی مناسبی باشد.»