دومین کلاس روز دوم اردوی دختران دورۀ هفتم آفتابگردانها، با عنوان «درآمدی بر شناخت سعدی» با حضور دکتر نفیسه لیاقیمطلق، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، برگزار شد.
او صحبتهای خود را با غزلی از استاد سخن، سعدی شیرازی با مطلع «بگذار تا مقابل روی تو بگذریم/ دزدیده در شمایل خوب تو بنگریم... » آغاز کرد و سپس از دختران آفتابگردان پرسید که «مشهورترین صفتی که ما سعدی را با آن میشناسیم چیست؟» آن چه شاعران جوان بر آن اتفاق نظر داشتند، سهل و ممتنع بودن اشعار سعدی بود و این استاد دانشگاه در این باره گفت: «سهل و ممتنع یا سهلِ ممتنع بودن یک شعر این است که هرگاه شاعری آن را بشنود فکر میکند که میتواند مثل آن شعری بسراید، اما در حقیقت سرودن آن برایش دشوار است.» لیاقی مطلق با اشاره به تعاریفی که گذشتگان ادبیات در کتاب های خود آورده اند، مثل صاحبان دو کتاب حدائق السحر و قابوس نامه، یعنی رشیدالدین وطواط و عنصرالمعالی کیکاووس، ویژگی های شعر سهل و ممتنع را برشمرد و افزود: «شعر سهل و ممتنع به کلیت شعر اطلاق نمیشود، بلکه باید یک شاعر بکوشد که از کلمات عربی، لغات مهجور و بهکارگیری واژههای ثقیل در شعرش، بپرهیزد.» و این تعریف را با تعاریف شعر سهل و ممتنع در کتابهای اساتید معاصر از جمله جلالالدین همایی یکی دانست.
وی با اشاره به دیدگاه دکتر ضیاء موحد، راز سهل و ممتنع بودن شعر سعدی را گفتاری بودن آن خواند و گفت: «شعر گفتاری در حقیقت شعری است که تصویر ندارد. بهعبارتی، به شعری که تصاویرش از صور خیال تشکیل نشده باشد، شعر سهل و ممتنع میگویند. مثل این بیت از عرفی که بهنوعی شعر گفتاری است: هرگاه که چشم من و عرفی به هم افتاد/ در هم نگرستیم و گرستیم و گذشتیم.» استاد دانشگاه علامه طباطبایی، سرودن اشعار سهل و ممتنع را در توان شاعرانی دانست که بر ظرافت های زبانی احاطه دارند و افزود: «به عقیدۀ دکتر موحد برای تقلید از شعر سعدی، باید به اندازۀ او بصیرت داشت و سعدی تقلید ناپذیرترین شاعر ایرانی است. مجموعا برای تقلید باید دنیا را از نگاه یک شاعر دید که این کار آسان و ممکنی نیست.»
لیاقی مطلق سه موضوعِ «تعادل»، «تجربۀ مشترک یا اشتراک تجربه» و «حداقل طول یا حجم» را، از ملزومات شعر سهل و ممتنع خواند و اظهار داشت: «تعادل باید در کل اثر و در تکتک اجزای شعر از جمله تخیل، مضمون و موضوع شعر، زبان شعر و ... وجود داشته باشد. وقتی تعادل اتفاق میافتد که خود شاعر نیز به تعادل رسیده. دکتر حمیدیان نیز معتقد است که آنچه به اعتدال ارسطویی مشهور است را باید اعتدال سعدیوار دانست، چون ارسطو اعتدال را لازمۀ سعادت میداند و کسی مثل سعدی نیست که تعادل جزئی از وجودش شده باشد.» او ادامه داد: «در تمثیلها، در لخت آخر، سهل و ممتنع بودن اتفاق میافتد. ویژگی خاص سعدی این است که علاوه بر لخت آخر، در سایر ابیات نیز این ویژگی دیده میشود. مثل شعر مشهورِ "شبی یاد دارم که چشمم نخفت ...". وی افزود: «تصویرگری سعدی خصیصهای تامل برانگیز است. نباید احساس کنیم که تصویر به شعر تحمیل شده است. شعر سعدی وقوع واقعه را بیان میکند و شعری بیسانسور است. از آنجایی که جنبۀ تجسمی سعدی قویست، توانسته آن را خوب بیان کند: سرمست در آمد از درم دوست/ لبخندزنان چو غنچه در پوست... . هرچند که سعدی شعر بدون تصویر و درواقع شعر گفتار هم دارد. در ابیاتی که تصویر نداریم، باید عاطفه بسیار باشد یا وزن و موسیقی بهتر باشند و همچنین کراهت استعمال و تنافر حروف در آن دیده نشود.»
این استاد دانشگاه وجود ترکیبات آرکائیک در شعر حماسی را، مانع از سهل و ممتنع شدن شعر خواند و قالبهایی مثل قطعه و دوبیتی را در این زمینه مستعد دانست و سپس از شاعران جوان دربارۀ سهل و ممتنع بودنِ شعر نو سؤال کرد که البته دختران آفتابگردان دو نظر متفاوت داشتند؛ عدهای شعر نو را سهل و ممتنع برشمردند و عدهای نیز با این نظر مخالف بودند. لیاقی مطلق در اینباره گفت: «از آنجایی که شعر نو نمیتواند بیتبیت و لَختلَخت مورد تجزیه قرار بگیرد، نمیتواند سهل و ممتنع باشد.» او در ادامه اضافه کرد: «در ادبیات گذشته، هرکدام از اجزا به صورت جزء یا کل معنای مستقلی داشتند. نیما آمد و ساختار شعر غربی را وارد شعر نو کرد و سهل و ممتنع بودن دربارۀ ادب غربی بررسی نشده است.»
به گفتۀ وی هیچ اندیشۀ فراخدامنی نباید در شعر سهل و ممتنع به صورت خام باشد؛ چرا که چنین اندیشهای باید از نگاه شاعرانه عبور کند.
لیاقی مطلق شاعران دیگری از جمله شهریار، هوشنگ ابتهاج و حسین منزوی به عنوان کسانی که در شعرشان سهل و ممتنع بودن به خوبی دیده میشود را به دختران آفتابگردان معرفی کرد.
اردوی اول دختران دورۀ هفتم آفتابگردانها، تا چهارشنبه، بیستم تیر، ادامه دارد.