واپسین روزِ اردوی اول دختران دورۀ هفتم آفتابگردانها، با کلاس «سبکشناسی شعر معاصر» و حضور محمدرضا وحیدزاده، کارشناس دفتر شعر موسسه شهرستان ادب، آغاز شد.
او در ابتدا شعر را به گلی تشبیه کرد که نیازمند مراقبت و باغبانیست و در اینباره گفت: «برخی دانشها با شعر ارتباط دارند؛ مثل تاریخ ادبیات، سبکشناسی و دستور زبان و به منزلۀ دانش گیاهشناسی هستند برای گل. ممکن است مستقیما به کار ما نیایند اما میتوانند پایهها و زمینۀ کار ما را بهتر کنند.»
وحیدزاده سبک را «ویژگیهای خاص تکرار شونده» معرفی کرد و افزود: «سبک در واقع همان ویژگیهاییست که در آثار شاعران در دورهای خاص تکرار میشود.» این شاعر ادامه داد: «دکتر سیروس شمیسا در کتاب سبکشناسی شعر، سبک را بسامد معرفی میکند. ما در سبکشناسی با بسامد و تکرار مواجهیم و سبکشناسی ما را به سمتی میبرد که ما دوره یا شعرهای شاعر خاصی را از هم تفکیک کنیم.»
شاعر مجموعه شعر «پیشواز» با اشاره به اینکه سبک منحصر به شعر و ادبیات نیست و در واقع به هنر و بعد از آن به انسان باز میگردد، جغرافیا، تاریخ و مسائلی از این دست را بر سبکشناسی موثر دانست و گفت: «این مسائل انسان را به جهان منحصر به فرد خودش میرسانند و در رفتار و مناسبات اجتماعی او تجلی پیدا میکنند. لذا لایههای درونی سبکی که ما در وهلۀ اول میبینیم، اتفاقی نیست.»
به گفتۀ این شاعر، بهکارگیری دو نشانۀ مفعولیِ «مر» و «را» و تاثیر نپذیرفتن از زبان عربی، از ویژگیهای سبک خراسانی هستند. او با بیان اینکه سبک این دورۀ خاص تاریخ، بی ارتباط با زندگی مردمان آن روزگار نیست، افزود: «در این دوره، بعد از دویست سال مردم ایران به حکومت رسیده بودند و پادشاهان ایرانی روی کار آمدند. در این دوره بیشتر درگیر مکاتب فکری، انسانی و ... بودیم و درگیریهای دورههای بعد وجود ندارد و فضا آرام است.»
وی دربارۀ سبک عراقی گفت: «کاربرد استعاره به جای تشبیه و عناصر بلاغیِ بیشتر، از ویژگی های سبک عراقیست. در این دوره معشوق ثابت است و عباراتی مثل سرو قامت، نرگس چشم، انار لب و ... بیشتر کاربرد دارد. باید گفت این ویژگیها در کنار بیشتر شدن عناصر بلاغی و جابهجاییِ تشبیه با استعارات، بی ارتباط با مردم و شرایط آن دورۀ تاریخی مثل حملۀ مغول به ایران نیست.»
محمدرضا وحیدزاده سبک هندی را همچون دو سبک مذکور، متاثر از شرایط سیاسی و اجتماعی دورۀ خودش خواند و اضافه کرد: «شاهان صفوی، نسبت به شاعران این دوره بیتفاوت بودند و در نتیجه شعر از دربار بیرون آمد و برخی از شاعران به هند مهاجرت کردند. شعر این دوره به زبان مردم نزدیک شد و تصاویر ریزتر و جزئیتر به جای تصاویر کلی به کار رفت. حتی شعر در معماری آن دوره نیز تاثیر گذاشت.» او ادامه داد: «اما دورۀ بازگشت، رجعت شاعران به گذشته و سبک خراسانیست. چرا که حکومت قاجار همچون پادشاهان قرن چهار و پنج، دنبال تکرار خودش بود. رشد فلسفی ما در این دوره متوقف شد و شعر شروع به درجا زدن و تکرار شدن کرد. خیلی از افراد به خارج از ایران سفر کردند و طبقات اجتماعی جابهجا شدند و طبقۀ متوسط به وجود آمد. عدهای حتی شعر دورۀ بازگشت را از ویژگیهای سبک خراسانی هم دور میدانستند.»
نویسندۀ کتاب «سبک شناسی هنر انقلاب اسلامی» با بیان اینکه اگر نیما در قرن چهار و پنج شعر نیمایی را معرفی میکرد، به نتیجه نمیرسید، شرایط دوره را بر مانا شدن نام شاعر موثر دانست و گفت: «اگر نیما از شعر نو حرف نمیزد حتما کسی دیگر این کار را انجام میداد.» او در ادامه گفت: «سبکها مثل کت و شلوار نیستند که اراده کنیم و بگوییم فرضاً در این لحظه میخواهیم شعر هایکو یا شعری به سبک عراقی بنویسیم. هایکو، متعلق به فضای کوهستانی، بودیسم و جلوۀ شاعرانۀ زیست انسان شرقیست و به روحی از جهان اعتقاد دارد و میخواهد یک لحظه را تجسم کند.»
او در پایان با معرفیِ دو کتابِ شعر پارسی نوشتۀ محمدکاظم کاظمی (انتشارات سپیده باوران) و سبکشناسی هنر انقلاب اسلامی به قلم خودش (انتشارات حوزۀ هنری)، به دختران آفتابگردان توصیه کرد که سعی نکنند سبک تازهای خلق کنند.