شنبه, 08 اردیبهشت,1403 |
جوانان امروز با رنگ و بوی آفتابگردانها
به همت یکی اعضای دوره هفتم، برخی از اشعار شاعران عضو این دوره در مجله‌ای پرمخاطب به چاپ رسید
 

جوانان امروز با رنگ و بوی آفتابگردانها

ﺳﻪشنبه، 02 مرداد 1397 | Article Rating


بعد از پایان نخستین اردوی بانوان دوره هفتم آفتابگردان‌ها، خانم سعادت سادات جوهری، نویسنده و خبرنگار مجله «جوانان امروز» و از اعضای همین دوره، به‌صورت خودجوش اشعار دو تن از شاعران حاضر در اردو را جمع‌آوری کرد و در مجله جوانان امروز به چاپ رساند.
همچنین قرار است از این پس در هر شماره از این مجله، به همت سرکار خانم جوهری، اشعار شاعران عضو ادوار مختلف آفتابگردان‌ها چاپ شود.
مجموعه‌ی آفتابگردان‌ها این حرکت خودجوش را ارج نهاده و از ایشان کمال تشکر را دارد.
در ادامه شعرهای چاپ شده در این مجله را بخوانید:

گرچه هنوز خاطره‌ای در غبار بود
یک عمر سخت  آینه چشم‌انتظار بود

 باور نمیکنم که تو را جا گذاشته ست
آن لشکری که بر سَرِ قول و قرار بود

خورشید سرخِ ظهر غم انگیز کوچه هم
دلتنگی اش بدون شما بی شمار بود

 پاییز بود؛ شاهِدِ میدان حیله ها !
از آن به بعد کرب و بلا بی بهار بود

فرصت دهید تا که زمین گریه سر دهد!
خورشید سرخ، حادثه ای ناگوار بود...

فرصت دهید تا سخنم باز تر شود
آن لحظه که لبان جهان روزه‌دار بود ..
 
وقتش رسیده است که برگردی از شبم
شاید که زن ستاره‌ی دنباله‌دار بود ...
محنا امیری

گاهی اطراف‌مان یک چیزهایِ عجیبی ''می شود پیدا'' که اصلا ناگهان رویِ ستونِ فقراتِ خر علف سبز می شود....


برای ماده‌ی تنها یکی نر می‌شود پیدا
برای داف‌ها هم کِیسِ لاغر می‌شود پیدا
برای آنکه اهلِ دُور دُور، عشق و صفا باشد
بدان پُشتِ سرِ هم یار و دلبر می‌شود پیدا
برای آن کسی که طالبِ پرواز می‌باشد
شبیهِ عکسِ یکهویی دو تا پر می‌شود پیدا
برای ما که عمری در پِیِ شهزاده می‌گردیم
خدایا شاهدی آخر که یک خر می‌شود پیدا
در این دوران که مادر شوهران وسواس می گیرند
میانِ داف‌ها آیا که دختر می‌شود پیدا؟
برای با کلاس‌ها ساشا، روحام و ساتیار
برای ما که هوشنگ، هاشم، اکبر می‌شود پیدا
از این شانسی که ما داریم سر تا پایمان هر روز
خدا شکرت نشانی از کبوتر می‌شود پیدا
در این دور و زمانه که غذای حاضری مُد است
نهایت نیمرویی ریز و پنچر می‌شود پیدا
بدان دیگر به تخمِ مرغ هم هیچ اعتمادی نیست
برایِ مرغ قیمت‌های دیگر می شود پیدا
کبوتر با کبوتر باز با باز از قدیم گفتند
درونِ فالم آمد آه غضنفر می‌شود پیدا
پس از عمری که معشوق آمده ما را بگرداند
دری وا می‌شود وانگه کلانتر می‌شود پیدا

نیلوفر ناظری

تصاویر
  • جوانان امروز با رنگ و بوی آفتابگردانها
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: