اولین اردو از هفتمین دوره آموزش شعر جوان، آفتابگردان، پنجشنبه، یازدهم مرداد، به سومین روز خود رسید و در این چارچوب شاعران جوان آفتابگردانی با حضور در سالن اجتماعات مجتمع آدینه تهران در کلاس «شعر استوار، شعر ماندگار» با حضور میلاد عرفان پور، شاعر و مسئول دفتر شعر موسسه شهرستان ادب، شرکت کردند.
شاعر «پادشهر« در ابتدا با بیان اینکه برای شاعران جوان برخی سؤالات مبتلابه وجود دارد که معمولاً پرسیده میشود، گفت: «اینکه چگونه یک شعر ماندگار میشود؟ چگونه میتوانیم ضریب نفوذ شعرمان را پیشبینی کنیم؟ چرا برخی شعرهای استوار به ماندگاری نمیرسد؟ و چرا برخی شعرهای بهظاهر کممایه به حدی از ماندگاری رسیدهاند؟ از این دست سؤالات هستند که در این جلسه قرار است به آنها بپردازیم».
او با اشاره به آیات خلقت انسان گفت: «همانگونه که خدا در هنگام خلقت انسان از روح خود در او دمید، شاعر نیز در هنگام سرایش یک شعر، روح خود را در شعر میدمد و اصولاً هر خلقتی اینگونه است و آفریننده همواره روح خود را در مخلوقش میدمد و به او حیات میبخشد». او سپس با بیان اینکه شعر دارای یک جسم و یک روح مجزاست، گفت: «جسم شعر شامل ساختار شعر، زبان آن، فنون و صنایع ادبی و حتی فن مضمونسازی است ولی روح شعر چیز دیگری است که اگرچه تعریف آن بسیار سخت است ولی میتوان گفت همان چیزی است که سبب حدی از اثرگذاری میشود.»
وی سپس با توجه به تجزیه شعر به روح و جسمی مجزا از یکدیگر به ارائه یک تقسیمبندی از اشعار پرداخت و گفت: «بر همین اساس اشعار را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد؛ اشعاری که هم کالبدی متعالی و هم روحی متعالی دارند، اشعاری که اگرچه کالبد و جسمی قوی دارند ولی روحشان کم و مایه و ضعیف است، شعرهایی که کالبد ضعیفی دارند ولی از روحی به نسبت متعالی برخوردارند و درنهایت اشعاری که نه روح و نه جسمی قوی و پرمایه دارند.» او در ادامه با بیان مصادیقی از هر یک از این اقسام، ماندگاری شعر را از روح شعر دانست و افزود: «حالا جای سؤال دارد که شعر چگونه روحی متعالی به دست میآورد؟» او سپس در جواب به این پرسش با اشاره به آیات پایانی سوره شعرا گفت: «در آیات قرآن از بین تمامی هنرها تنها درباره شعر آیاتی داریم و باید برای ما که شاعریم این آیات مورد توجه و دقت قرار گیرد.» او سپس با دقت در این آیات به بیان برخی نکات پیرامون دیدگاه قرآن نسب به شعر و شاعر مطلوب و نامطلوب پرداخت و گفت: «در آیات پایانی سوره شعرا ابتدا به شاعران گمراه و خصوصیاتشان پرداخته میشود و از ویژگیهای آنها؛ نداشتن موضع مشخص و عدم صدق بیان شده است؛ اما در ادامه، قرآن با استفاده از ادات حصر «الا»، از شعرایی یاد میکند که اهل حق و هدایت یافتهاند. این شاعران که من به آنها عنوان «شاعران بعد از الا» را میدهم، از نظر قرآن شاعرانی هستند که اولاً به خدا ایمان آوردهاند و در ضمن، عمل صالح انجام میدهند، ذکر کثیر دارند و همچنین ظلمستیز و عدالت طلبند».
عرفان پور سپس با تشریح بیشتر ویژگیهای هر دو گروه، صدق را یکی از مهمترین ویژگیهای یک شاعر مطلوب دانست و گفت: «باید چیزی را گفت که با ما نسبت آیینگی داشته باشد و آیینه فهم ما باشد، البته این بهتنهایی کافی نیست و بزرگان گفتهاند که صدق کامل آن است که آنچه میگوییم هم از باور ما باشد، هم اینکه باور ما منطبق بر حقیقت باشد و برای این انطباق باید بسیار تلاش و جستجو کرد».
او سپس ضریب اثرگذاری شعر را به میزان اثر آن در شاعر دانست و گفت: «اگر شاعر در زمان سرودن شعر متأثر شد و اشکی ریخت و رشد و کرد و شعر ابزار سلوک او شد، آن شعر روح مییابد و ماندگار میشود. بهترین راه برای این امر نیز صیقل دادن روح است که تنها با تهذیب و تأدیب نفس محقق خواهد شد». او ادامه داد: «باید سعی کنیم شخصیتی باارزش برای عرضه داشته باشیم، آنوقت شعر نیز راه خود را پیدا میکند و باید توجه داشت که شعر خوب را ما نمیگوییم بلکه شعر خوب را بر زبان ما جاری میکنند».
وی در پایان با اشاره به یکی از معضلات شعر امروز که آن را تقطیع محتوایی شعر و شاعر نامید، گفت: «عواملی سبب شده است که شاعران محصور در حوزهای تخصصی بشوند، این موضوع شاید در قیاس با سایر حوزهها بهظاهر بد نباشد ولی شعر اینگونه نیست که بشود آن را تخصصی و محصور کرد؛ زیرا شاعر انسان است و انسان موجودی تکبعدی نیست و حالات متفاوتی دارد و شاعر در تمام این حالات شاعر است. پس شاعر اگر صرفاً در موضوع خاصی شعر بگوید؛ یعنی برخی الهامات خود را بایکوت کرده است که در این صورت شاعر چندان صادق نبوده و صدق شعر او کم و کمتر خواهد شد.»