شنبه, 03 آذر,1403 |
گزارش سومین روز  از اولین اردوی آقایان دوره ششم آفتابگردانها
 

گزارش سومین روز از اولین اردوی آقایان دوره ششم آفتابگردانها

چهارشنبه، 27 بهمن 1395 | Article Rating

به نقل از شهرستان ادب : دوره های آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی، شش سال است که به همت موسسه شهرستان ادب برای شاعران جوان کشور برگزار می شود. این دوره های آموزشی که شامل برنامه های مختلفی چون چند اردوی آموزشی، کارگاه های نقد شعر و کلاس های مختلف آموزشی ست، با حضور اساتید برتر شعر و آفتابگردانها برگزار می شود.

 

*کلاس آموزشی  استاد مرتضی امیری اسفندقه

یکی از کلاسهائی که شاعران جوان در روز سوم اردوی آموزشی شان بهره مند شدند، کلاس "شاعر و تماشا" با تدریس مرتضی امیری اسفندقه بود. این کلاس آموزشی روز شنبه 23 بهمن ماه در مجتمع فرهنگی آدینه ی تهران برگزار شد.

در ابتدای کلاس، امیری اسفندقه تعاریفی از "شاعر" ارائه داد و گفت : شاعر کسی ست که بر مسائل پیرامون خود اشراف داشته و دارای شعور است و او می بینید، چیز هائی که دیگران نمی بینند. خداوند متعال در قرآن کریم هم در مورد بعضی  انسان ها می فرماید که آنها چشم دارند ولی نمی بینند ولی شاعر می گوید که من می بینم.

 

اشارتی به دیدن روشنائی

شاعر کتاب "ورمشور" در ادامه به تبیین بیان و معانی پرداخت و گفت: بیان، به آن لحظه ای گفته می شود که شب کاملا محو می شود و صبح در حال آمدن است. بیان، اشارتی ست به دیدن روشنائی و لحظه ای ست که چشم ما به روشنائی باز می شود.

او اضافه کرد: شاعر در واقع، کارش نشان دادن است. موجودی ست که فرقش با دیگران در این است که شاعر از کنار آنچه که می بیند، سرسری نمی گذرد. امیری اسفندقه، وظیفه ای برای شاعر برشمرد و گفت: شاعر، باید در شعر، چیزها را تازه ببیند. به عقیده ی او شعر یعنی بازگو کردن دانسته های مردم، به صورتی که هرگر آن را نشنیده اند.

 

زبان مقدم است یا بیان

امیری اسفندقه، در این قسمت، بحث را با سوال شروع کرد که زبان مقدم است یا بیان و در پاسخ گفت: بیان چیزی ست که دیده شود و تصویری در ذهن مخاطب ایجاد کند ولی زبان، چیزی ست که فقط شنیده می شود و به عقیده ی هایدگر، زبان خانه ی حقیقت است. اما زبان در عالم شعر و شاعری، همراه با دیدن است و به عقیده ی اسفندقه، شاعری که بیان نداشته باشد، هیچ چیز ندارد. او در ادامه بیتی از بیدل دهلوی در رابطه با این موضوع بحث خواند :

ای بسا معنی که از همه نا محرمی های زبان

با همه شوخی، مقیم پرده های راز ماند

اسفندقه در ادامه بیت دیگری از بیدل را مثال زد:

زین سرمه که حق کشید در دیده ی من

هر جا لفظی دمید، معنی دیدم

او گفت: از این بیت نتیجه می گیریم که عالم از معنا پر است. در ادامه در مورد بیدل گفت: بیدل یکی از شعرای عینی و شهودی زبان فارسی ست.

به اعتقاد این شاعر معاصر، شاعر کسی ست که نادیدنی هار نمی بیند بلکه در دیدنی ها چیزهای جدیدی می بیند. در ادامه ی این موضوع بیتی از صائب تبریزی مثال آورد:

تفاوت است میان شنیدن من و تو

تو بستن در و من فتح باب می شنوم

نتیجه ای که می توان از بیت گرفت اینکه شاعر سرشار از امید است و میتواند در نا امیدی هائی که برای مردم پیش می آید ، امید را ببیند . این موضوع را می شود در این بیت صائب تبریزی به وضوح دید:

مرا ز سیل چمن غم، تو را نشاط رسید

تو خنده ی گل و من داغ لاله می بینم

 

دیدن در شاعر

اسفندقه این بحث را با خواندن مصرعی شروع کرد: دیدن دگر آموز، شنیدن دگر آموز . او در ادامه گفت: دیدن در شاعر، نگاه به بلبل، شمع ، پروانه، درخت و ... نیست بلکه باید در دایره ی نگاه شاعر، رویدادهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی هم باشند. باید در یاد داشته باشیم که شاعر نگاه معمولی به حوادث پیرامون خود ندارد، شاعر باید جور دیگری ببیند و هم جور دیگری بشنود.

 

 

*کلاس آموزشی استاد علی داوودی

یکی دیگر از کلاس های در خور توجه اردوی آموزشی حاضر، کلاس "درآمدی بر شعر و حماسه" بود که تدریس این کلاس بر عهده ی علی داودی، طراح، شاعر و مدیر محافل و انجمن های ادبی موسسه شهرستان ادب، روز شنبه 23 بهمن ماه در مجتمع آدینه ی تهران برگزار شد.

 

شعر، تفنن نیست، خلاقیت است

کلاس "درآمدی بر شعر و حماسه" با این جمله ی علی داودی آغاز شد: شعر، تفنن نیست، خلاقیت است. او اضافه کرد: با شعر جهانی متولد می شود. ممکن است شاعر، یک زمانی فکر میکند و دست به خلق اثر هنری می زند و شاید این اثر سالها بعد یک آدمی از بطن همان شعر به وجود می آید. او برای این حرف، از فیلمی مثال زد. داودی گفت: مصداق عینی این حرف، فیلم "ساعت ها" ست. این فیلم از زندگی ویرجینا وولف ساخته شده که دارای سه اپیزود است. در اپیزود اول، زندگی این رمان نویس را به نمایش گذاشته که در حال نوشتن رمان است و در اپیزود آخر، یک انسانی را نشان می دهد که دقیقا در حال زیست جزء به جزء رمان وولف است و درآخر به سرنوشتی همانند سرنوشت قهرمان رمان دچار می شود. علی داودی در ادامه گفت: ما اگر به تاریخ ادبیات فارسی هم نگاهی بیاندازیم، تجریه هائی از این دست را داریم. در دوره ای که زبان فارسی رو به اضمحلال بود، شاهنامه ای شکل می گیرد و از این کار جلوگیری میکند. این اثر باعث می شود زبان فارسی زنده و جاری مانده است. به تعبیر داودی، شاهنامه یک داستان نیست. شاهنامه داستان ماست که در نسل های مختلف منتشر می شود.

این شاعر گفت: شعر نماد و بازگو کننده ی حالی ست که ما در آینده به آن دچار خواهیم شد و شاعر، با شعرش آینده را ترسیم میکند.

 

منظومه ی فکری شاعر  

شاعر مجموعه شعر "گاهی حواست نیست" در ادامه ی بحث به منظومه ی فکری شاعر اشاره ای داشت و گفت: شاعر باید جهان خودش را داشته باشد که مختص به خود فرد است. طبیعتا فعالیت در همه ی رشته های هنری نوعی عدول از نوع زندگی ست که در حال حاضر در آن هستیم. او در ادامه به قسمتی از شعر حافظ اشاره داشت که گفته : فلک را سقف بشکافیم، این یعنی شاعر به آنچه که دارد، راضی نیست و در نظر دارد، دنیا را به هم بریزد.

داودی ادامه داد: اگر شعر قدما را هم بررسی کنیم خواهیم دید که آنها هم دنبال آن جهان بزرگ و آن آدم دیگر بوده اند. در شعر معاصر نیز، برای مثال در شعر سهراب سپهری میبینیم : پشت دریاها شهری ست / قایقی خواهم ساخت / خواهم انداخت به آب ... / سپهری شاعری ست که از زندگی پیرامون خور، به خوبی تعریف می کند و باید به این مسئله فکر کرد که چرا میخواهد دست به کار غیرمتعارفی کند و به پشت دریاها در دوردست برود؟ به عقیده ی داودی، ذات هنر عصیان است، ذات هنر به هم ریختن وضع موجود است.

 

شعر امروز، خالی از حرکت

مدیر محافل و انجمن های شهرستان ادب، در ادامه از وضعیت شعر امروز اظهار تاسف کرد وگفت: متاسفانه شعر امروز، خالی از حرکت است و در خوش بینانه ترین حالت، مخاطب را یا شاد می کند یا غمگین، مگر در مواردی چون علی معلم که با شعر عاشورائی خود انقلابی در این نوع شعر کرد. قدم اول شاعر این است که از کاهلی، از خود، از دید عادی و گزارشی دربیاید، عادت های معمول را کنار بگذارد و در یابد که جهانش چیست و کجاست. شاعر باید به این درک برسد در چه زمانه ای ست و روی چه زمینی ایستاده است. فروغ در جائی از شعر خود می گوید: "من روی خاک ایستاده ام" به این معنی ست که او پایگاه خودش را مشخص کرده و در نتیجه ی آن، ما به شعر آیه های زمینی او می رسیم.

 

دوره ی انقلاب اسلامی و امید مجدد به شعر

در شعر معاصر، یکی از دوره هایی که باید در اتفاقات آن تامل کرد دوره ی انقلاب اسلامی ست. داودی در این باره گفت: شاعران جدیدی در این دوره ظهور کرده اند و ظهور این شاعران، بیانگر این است که هنوز امیدی به شعر هست یعنی هنوز در شعر این توانایی هست که دریا را بشکافد و ما را به ساحلی امنی برساند.

به عقیده ی این شاعر، نسل شاعران انقلاب، نسل نوئی هستند که به آن مدینه الرسول خواهند رسید. او در ادامه گفت شعر باید سهم خود را از جهان بگیرد، گرچه بعضی از شعرای امروز، آیه های یاس می خوانند.

او در آخر گفت: به تعبیر مصطفی محدثی خراسانی : آن طرح نوئی که در سر حافظ بود / ما آمده ایم، تا در اندازیمش

 

*شاعر و سرچشمه های الهام

علی محمد مودب از شاعران هم نفس روزگار ما و مدیر موسسه شهرستان ادب است که همیشه با سخنان روشنگرش، روشنی بخش جان شاعران جوان بوده است. شاعران جوان کلاس آموزشی با حضور علی محمد مودب را تجربه کردند. عنوان این کلاس "شاعر و سرچشمه های الهام" بود.

مودب کلاس را با سوالی شروع کرد، او گفت الهامات شاعری از کجا می آیند؟ در جواب این سوال گفت: الهامات شاعری نشات گرفته از جاده ای ست که شاعر در مسیر شاعری خود انتخاب می کند یا می توان گفت سرچشمه از مقصدی می گیرد که یک شاعر انتخاب می کند.

او در ادامه شاعران جوان حاضر را مخاطب قرار داد و گفت: شاعر، روزهای اولی که شروع به شعر گفتن می کند، کرشمه ای از نازنینی، خم زلف یاری، چشمکی از پشت پنجره ای می بیند و این موضوعات را مقصود خود قرار می دهد و مدتی از عمر شاعری خود را صرف گفتن از این موضوعات می کند.

 

ذوق دیده شدن

او با اشاره به جامعه ی امروزی، گفت: با رایج شدن برخی پدیده ها در جامعه مثل فوتبال و سینما، بسیاری از افراد در پی دیده شدن هستند و از هر دری وارد می شوند تا دیده شوند. این تلاش ها گاهی به جایی می رسد که یادشان می رود عالم ، دو چشم بینائی دارد که واقعی ست و اصیل، آن هم بینائی حضرت باری تعالی ست. واضح است که با وجود این بینائی عظیم، ذوق دیده شدن لابد خطاست.

شاعر "دست خون" در ادامه به توضیح در مورد سرچشمه های الهام پرداخت و گفت:

بحثی در جاهائی از قرآن کریم آمده است که درخور توجه بسیاری ست برای مثال خداوند متعال در سوره شعرا، مسئله "عمل" را شاخص جلوه می دهد. در آموزه های دینی هم داریم که "الاعمال بالنیّات" ولی نیت هم تحقق اش در عمل است. در خطاب به شاعران جوان تاکید کرد که یادمان باشد، تا عملی صورت نگیرد ما تاثیرگذار نخواهیم بود. او ادامه داد، اگر بخواهیم الهاماتمان تصحیح شوند و در شان رسالت مان باشد که رسالت خلیفه اللهی ست، وقوع عمل، ضروری ست.

 

جنود عقل در برابر جنود جهل

مدیر موسسه شهرستان ادب به روایت آغازین اصول کافی اشاره ای داشت و گفت: روایتی در متون دینی و روایی ماست که بسیار کم دیده شده است. این روایت خبر از حضور و وجود جنود عقل و جنود جهل می دهند، که هر دو آفریده ی خدا هستند. به عقیده این شاعر، مراجعه ی مداوم به جنود عقل و جهل برای شاعر لازم است که در واقع، این جنود، تشکیل دهنده ی صفات ما هستند. در این روایت آمده است که خداوند متعال عقل و جهل را با 75 لشکر آفرید. خیر که ضد آن شر، امیدواری و یاس، دادگری، که ضد آن ستم، خشنودی و ضد آن قهر و خشم، سپاسگذاری و ناسپاسی، امانت و ضد آن خیانت، از جمله لشکر هائی هستند که خداوند متعال برای عقل و جهل قرار داده است.

مودب در ادامه اضافه کرد: صفات ما، سرچشمه ی الهامات ماست. برای مثال، شاعر اگر فردی مملو از امید و انسانی آرام و قانعی باشد، این صفات در همه ی جنبه های زندگی اش و شعر او، تجلی خواهد یافت و طبیعی ست که شعرش، از جنس صفات حسنه ی او خواهد شد. در مقابل این صفات حسنه، وقتی صفات شر و بدی در انسان شکل می گیرند، این صفات در زندگی و شعر او نیز منعکس میشود و باید دقت داشته باشیم که بخشی از این صفات، حاصل غفلت خودمان، و بخش دیگری در اثر وجود مربیان تربیتی ماست. مودب گفت: غفلت، هیچ وقت موضوع خوبی نبوده حتا در دعاهای ما هم هست که می فرماید: اللهم انی اعوذ بک من الغفله.

ما نباید از یاد ببریم که صفات بد مسری هم هستند.

 

مودب، علاوه بر موارد بالا که در شکل گیری صفات دخیل هستند، مورد دیگری نیز اضافه کرد و گفت: بعضا محیط هم در شکل گیری صفات بد و خوب در انسان، دخیل است. در واقع صفات ما، تعیین کننده ی الهامات ماست.

 

 

تصاویر
  • گزارش سومین روز  از اولین اردوی آقایان دوره ششم آفتابگردانها
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: