پنجشنبه, 01 آذر,1403 |
«عطر شعر خوب مانند شیشه عطری که درش باز مانده، به مخاطب می رسد.»
علی حقیقی در گفتگو با آفتابگردانها:
 

«عطر شعر خوب مانند شیشه عطری که درش باز مانده، به مخاطب می رسد.»

دوشنبه، 08 بهمن 1397 | Article Rating

علی حقیقی آفتابگردانی از خطة شاعران به‌نام کشور، کرمانشاه است. شهری که از گذشته تا امروز شاعران بسیاری در دامن پر مهرش پرورش یافته اند. او متولد30 خرداد سال 1372و فارغ التحصیل رشته مهندسی معماری از دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه است. 

عضو دوره ششم آفتابگردان‌هاست و نشان برتری بسیاری از کنگره‌ها و جشنواره‌های ادبی کشور نظیر همایش ادبی سوختگان وصل با عنوان در مدار ماه (مدافعان حرم)، کنگره ملی شعر کرامت، کنگره شعر حضرت زینب (س)(دو دوره)، کنگره شعر خانگی با موضوع ائمه بقیع (علیهم السلام) - دلیجان، همایش منطقه ای شاعران اهل بیت(ع) - خرم آباد و دوره ادبی کلک خیال ویژه شعر آیینی - قم را در کارنامه خود دارد. 

علی حقیقی که سرودن را با شعر آیینی آغاز کرده به همراه شاعری دیگر از سال 94 محفل شعري را در کرمانشاه تشکیل داده که به‌طور  تخصصی به نقد و بررسی شاعران جوان استان می‌پردازند. همچنین در تابستان 97 یک دوره آموزش شعر برای نوجوانان مستعد کرمانشاهی برگزار کرده اند که قابل تحسین است. در ادامه گفتگوی آفتابگردان‌ها با او را می‌خوانیم:

 

 

1. ضمن عرض سلام، بفرمایید از کی شروع به سرودن شعر کردید و قدم به عرصه ادبیات گذاشتید؟

سلام. از دوران راهنمایی با شرکت در مسابقات شعر دانش‌آموزی وارد دنیای شعر شدم. اولین شعری که سرودم یک مثنوی در مدح امیرالمومنین (ع) بود که در سطح استان حائز مقام اول شعر دانش آموزی شد. همان سال در اردوی کشوری رامسر شرکت کردم و با دنیاهای جدیدی در شعر آشنا شدم. در واقع آشنایی با اساتید و همچنین شاعران جوان کشوری، باعث شد که بفهمم چیز زیادی از دنیای شعر نمی‌دانم و باید  مطالعه و تلاش بیشتری داشته‌باشم .

البته هنوز هم در مورد خودم چنین نظری دارم و حس می‌کنم هنوز در ابتدای راهم.

 

2. واکنش خانواده و اطرافیانتان به شاعرانگی شما چه بود؟

خب راستش خودم اوایل خجالت زده بودم از اینکه در شعر، احساسات خودم را به عمیق ترین شکل ممکن بروز می‌دهم اما با توجه به اینکه پدرم فارغ التحصیل ادبیات است و مادرم فرهنگیست، خیلی مورد تشویق قرار گرفتم. همچنین از جانب معلم‌های خوبی که  طی دوران تحصیلی در درس ادبیات داشتم، بازخوردهای خوبی گرفتم.

 

3. این برخوردها چقدر در افزایش انگیزه شما در مسير سرایش شعر تاثیر گذار بود؟

راستش هیچ‌وقت این دغدغه را نداشتم که برای جلب تحسین کسی شعر بگویم. خیلی از شعرهای من هنوز از دفتر شعرم فراتر نرفته است. اما به هرحال شاعر هر چقدر هم ‌منزوی باشد باز هم نیاز به انگیزه دارد. اگر اطرافیان شاعر برای شعرش ارزش قائل باشند، دنیای شاعر دنیای آرام تر و امن تری برای سرودن خواهد بود. شاید بتوان گفت نقطه عطف شعر من حضور در جمع شاعران جوان همشهری بود که نیروی محرکه و انگیزه بخش خوبی برای من بود.

 

4.از فضای شعری کرمانشاه بگویید. قبل از محفل شعر آینه داران، چه محافل ادبی در کرمانشاه وجود داشت؟

همانطور که اهالی شعر می دانند کرمانشاه زادگاه شاعران بزرگی بوده است. از وحدت کرمانشاهی و لاهوتی گرفته تا احمد عزیزی و امین شیرزادی و محمدسعید میرزایی و خیلی دیگر از بزرگان.

سالهای اخیر هم انجمن ها و جلسات زیادی در کرمانشاه تشکیل شده اما خب به دلایل مختلف در کرمانشاه یک انجمن قوی، شاخص و پرسابقه کمتر ديده می‌شود. 

اما قبل از محفل شعر آیینه داران هیچ جلسه شعری که به شعر آیینی توجه ویژه داشته باشه وجود نداشت.

 

5. یعنی به طور کلی سطح جلسات شعر کرمانشاه از منظر شما رضایت بخش نبود و همین شما را به فکر ایجاد محفل آیینه داران انداخت. دررابطه با چگونگی شکل گیری محفل آیینه داران برایمان بگویید.

خب راستش فضای انجمن های کرمانشاه برای شاعر جوانی که دوست داشت در فضای آیینی هم حرفی برای گفتن داشته باشد، خیلی مناسب نبود. مثل غالب انجمن های روزگار ما، اینجا هم می‌شد شاهد باندبازی و حواشی مختلف بود؛ چیزی که باعث می‌شد ترجیح ما بر این باشد که از این فضا فاصله بگیریم. به همین دلیل به فکر تشکیل یک جلسه شعر کوچک خانگی افتادیم که برای هم شعر بخوانیم و شعر همدیگر را نقد کنیم.

وقتی که حاج مهدی محمدی از من پرسید چند شاعر جوان آیینی می‌شناسی من جز محمدسجاد حیدری (از آفتابگردان‌های دوره ششم) کسی را نمی‌شناختم. با کلی پرس‌وجو و تحقیق و رفتن به دانشگاه‌ها و انجمن‌های مختلف، موفق شدیم یک جمع کوچک چهارپنج نفره از شاعران جوان تشکیل بدهیم. اولین جلسات ما هم در یک موسسه قرانی برگزار می‌شد.

هدف محفل ما از همان روزهای اول که مصادف بود با ایام اربعین سال ۹۴، این بود که سطح شعرهای آیینی مان با نقدهایی که در جلسات صورت می گرفت بالاتر برود. جلسات ما از همان اوایل تابه‌حال به صورت هفتگی و مستمر برگزار می‌شود. شاید مهم ترین ویژگی این جلسه جو صمیمی و دوستانه بین بچه‌ها باشد. تمام نقدها در عین رفاقت و دوستی مطرح می‌شود، به همین خاطر روزبه‌روز به تعداد اعضای محفل و همچنین عمق رفاقت های اعضا افزوده می‌شود.

همچنین بعد از شرکت در اردوهای آفتابگردان‌ها و سفری که آقای عرفان پور به کرمانشاه داشتند، وارد فاز جدیدی از فعالیت شدیم و قید اختصاصا آیینی را از محفل برداشتیم

 

6.يعني ایجاد محفل شعر آیینه داران مربوط به قبل از عضویت شما در دوره های آفتابگردان­هاست؟

بله ما از سال ۹۴ محفل آیینه داران را برگزار میکردیم و من عضو دوره ششم آفتابگردان‌ها هستم که آغاز آن در سال ۹۶ بود. 

آیینه داران در واقع یک محفل خودمانی و صمیمانه است که دو ویژگی مهم دارد. یکی این‌که همه اعضای آن جوان هستند. دیگری هم این‌که همه دغدغه‌ی سرایش شعر سالم دارند. هم در خصوص شعر آیینی و هم شعر آزاد.

یکی از ایده آل های ما این است که مفاهیم والای سبک زندگی که برگرفته از سیره‌ی اهل بیت علیهم السلام است را در انواع مختلف شعر از جمله اجتماعی، انتقادی و حتی عاشقانه پیاده کنیم. و خودمان خوب می‌دانیم مقدمه‌ی رسیدن به این هدف والا، این است که شاعر علاوه بر داشتن ذوق سلیم، صاحب نفس سليم هم باشد و علاوه بر فن سرودن، از لحاظ معرفتی و اخلاقی هم خود را تقویت کرده باشد.

به عبارتی می‌شود گفت برای ما «سیرت شاعر» بر «صورت شعر» تقدم دارد. 

تمام تلاشمان هم بر این است که به سوی این هدف حرکت کنیم.

اگر بخواهم قضاوتی بی‌طرفانه داشته باشم باید بگم که اعضای محفل آیینه داران  طی سالهایی که در کنار هم هستیم، در این زمینه رشد خوبی داشته‌اند.

من همیشه به دوستانم میگویم که ما جوانیم اما جویای نام نیستیم. تواضع و برادری بین دوستان من به معنای واقعی کلمه بی نظیر است. به‌عنوان مثال هربار که دوستان ما از طرف شبکه استانی برای شعرخوانی در یکی از مناسب ها دعوت می‌شوند، معمولا قبول نمی کنند و یکی دیگر از دوستان را معرفی می‌کنند. شخص دوم هم به همین ترتیب به شخص سوم و چهارم ارجاع می‌دهد... تا بالاخره یکی از دوستان با اکراه دعوت را می‌پذیرد. این نشان  دهنده آن است که برای ما دیده شدن موضوعیت چندانی ندارد و معتقدیم که شعر خوب مثل شیشه عطری که درش باز باشد، خود به خود همه جا را معطر می‌کند و هیچ نیازی به تعریف و تبلیغ عطار ندارد.

فضای جلسات ما هم واقعا یک فضای برادرانه و صمیمی است. همه اعضا موقع نقد شعر بقیه، به جای اینکه دنبال افاضه فضل و محکوم کردن شاعر باشند، به فکر این هستند که چطور می‌شود به بهتر شدن شعر دوستمان کمک کنیم و سعی می‌کنند با پیشنهاداتی که دقیق، موشکافانه و البته دلسوزانه ست ایرادات شعر را برطرف کنند.

 

7. نحوه عضویت در محفل آینه داران به چه شکل است؟؟

خب محفل ما اساسا یه جمع خصوصیت.  البته نمی‌شود گفت که جمع ما یه جمع بسته است؛  چون ما همه ی شاعران جوان آیینی شهر را دور هم جمع کرده ایم و مدام درحال رصد کردنیم و در صورت رویارویی با شاعری تازه کار او را به جلساتمان دعوت کنیم. البته مسئله‌ی چالش برانگیز ما در محفل آیینه داران این بود که خیلی دوستان مراجعه کننده، دوست داشتند به جرگه شاعران بپیوندند اما با مبانی شعر آشنایی نداشتند و هنوز آموزش های فنی لازم را ندیده بودند. 

به همین خاطر مدتی به‌صورت پراکنده کارهایی در زمینه‌ی آموزش مبانی شعر به این دوستان انجام دادیم اما اوایل سال ۹۷ به این نتیجه رسیدیم که به یک فعالیت سازماندهی شده و مدون در راستای شناسایی و آموزش شاعران کرمانشاه نیازمندیم. طی ساعت‌ها جلسه همفکری که با دوستان داشتیم به ایده‌ی برگزاری یک دوره آموزش شعر تحت عنوان  «آیینه‌ها»  رسیدیم.

دوره آموزش شعر آیینه‌ها در واقع ابتکار محفل شعر آیینه داران برای شناسایی و آموزش شاعران نوجوان و علاقمند بود. 

ما در مرحله‌اول، با کمک اتحادیه انجمن‌های  اسلامی دانش‌آموزی استان کرمانشاه، با حضور در تعدادی از مدارس برگزیده شهر و ساعت‌ها گفتگو با مربیان، معلم ها و خود دانش‌آموزان، اقدام به شناسایی دانش‌آموزان  مستعد و توانمند کردیم. این شناسایی خیلی محدود و بدون هیچ گونه فراخوان عمومی بود لذا انتظار نداشتیم که بیشتر از ده پانزده نفر را شناسایی کنیم اما حدود ۳۰ دانش‌آموز مستعد به ما معرفی شدند و پس از مصاحبه حضوری، ۲۰ نفر از این دانش آموزان را برای شرکت در دوره انتخاب کردیم. 

در همین حین، سرفصل‌ها و جزییات آنچه که باید تدریس می‌شد و منابع و جزوات آموزشی را نیز مشخص کردیم و کار تدریس را هم به خود اعضای محفل واگذار کردیم که طی یک فرصت دوسه ماهه منابع لازم را مطالعه کنند و با تسلط کافی به آموزش مباحث بپردازند.

به‌عنوان مثال خود بنده برای آموزش وزن شعر، حدود هفت منبع آموزشی را ‌مطالعه کردم و در نهایت به یک روش ابداعی که مبتنی بر موسیقی بود و برای بچه‌های دوره جذابیت خاصی داشت، رسیدم.

 

8. آشنایی شما با فضای اردوهای آفتابگردان‌ها چه تاثیری بر محفل آموزشی آیینه ها داشت؟

خب راستش ما برای برگزاری دوره آیینه ها بر اساس هدفی که داشتیم برنامه ریزی‌های  لازم را انجام دادیم و البته تا حد زیادی هم از اردوهای آفتابگردان‌ها الگو گرفتیم. 

مهم ترین ویژگی اردوهای ما این بود که در کنار آموزش، بحث تفریح و بازی و سرگرمی های آموزشی را هم مورد توجه قرار دادیم که به شکل گیری فضای رفاقت کمک کند. درست مثل اردوهای آفتابگردان‌ها. 

البته فرق اساسی دوره آیینه‌ها  با آفتابگردان‌ها این است که آفتابگردان‌ها برای شاعران جوانی ست که در سطح حرفه‌ای  شعر میگویند و به یک تسلط نسبی در حیطه شعر رسیده اند اما دوره آیینه‌ها برای شاعران نوجوان تازه کاری‌ست که در سطح مقدماتی هستند و نیاز به راهنمایی بیشتری دارند. در واقع دوره آیینه ها یک پله قبل دوره از آفتابگردان‌هاست.

 

9.در بین گفتگو چندین بار اشاره کردید که در محفل آیینه داران، اگرچه با شعر آیینی کار را شروع کردید اما الان به شعر به طور کلی با هر موضوعی می‌پردازید. علت این تغییر رویه چه بوده و چطور به این نتیجه رسیدید؟

شعر آیینی خانه اول ماست و معتقدیم هر خیر و برکتی که در زندگی ما بوده و هست، تاثیر قلم زدن برای حضرات آل الله ست. 

البته ما و دوستان هرکدام بصورت جداگانه در زمینه‌های دیگر هم طبع آزمایی کرده بودیم ولی در محفل فقط به نقد اشعار آیینی می‌پرداختیم. 

اما بعد از مدتی حس کردیم که نیاز است در زمینه شعر آزاد از جمله شعر عاشقانه، شعر اجتماعی، شعر اعتراض، و‌ حتی شعر طنز هم ورود داشته‌باشیم.

یکی از مهم‌ترین دلایل این تغییر رویکرد، راهنمایی آقای عرفانپور بود که گفتند حرف خودتان را فقط محدود به مخاطبان شعر آیینی نکنید. شاعر اگر در صراط مستقیم باشد، باید بتواند حرف حق خودش را در همه عرصه‌ها بزند.

ما هم برای اینکه کلاممان در مخاطبان بیشتری نفوذ داشته‌باشد و همچنین برای اینکه شاعران بیشتری را در جمع خودمان  داشته باشیم، این تغییر رویکرد را انجام دادیم.

 

10.از تجربه تدریس وزن به اعضای دوره آموزشی آیینه ها و حس و حالتان برایمان بگویید.

همیشه تدریس برای من یکی از جذاب‌ترین کارها بوده و هست. برای تدریس شعر و همچنین طراحی بازی‌ها و سرگرمی‌های شعری هرچه توان داشتم گذاشتم.

از مطالعه منابع لازم گرفته تا ابداع روش های تدریس و پیداکردن شعرها و موسیقی های متناسب و ساخت بازی‌ها و سرگرمی‌های آموزشی.

جو کلاس‌ها نیز واقعا لذت‌بخش بود. هم برای من و هم برای دانش‌آموزان. طوری مسیر کلاس را طراحی می‌کردم که دقیقه به دقیقه‌ی آن برای بچه‌ها جذاب باشد و در عین حال کارامد‌. 

در کنار آموزش‌ها هم از فیلم و کلیپ و مستندهای مناسب در کل دوره استفاده می‌کردیم.

البته میزان موفقیتم را باید از دانش‌آموزان  پرسید. 

 

11.دوره آموزشی آیینه ها تنها یک مقطع بود یا قرار است ادامه دار باشد؟ اگر قرار به ادامه دار بودنش است، با چه رویه و برنامه‌ای این اتفاق خواهد افتاد؟

دوره اول آیینه ها در دوره سه ماهه تابستان ۹۷ برگزارشد و بعد از آن‌هم  دانش‌آموزانی  که با موفقیت دوره را به پایان رسانده  بودند وارد جلسات شعر و رسما عضو محفل آیینه داران شدند. 

به‌علت محدودیت زمانی دانش‌آموزان برنامه ریزی به این صورت است که ان شاءالله هر تابستان این دوره را برگزار کنیم و در طول سال هم به واسطه جلسات هفتگی با آنها ارتباط مستمر داشته باشیم

 

12.چند نمونه از بازیها و سرگرمی‌هایی که در کلاس برای بچه‌ها ابداع کرده بودید را توضیح دهید.

 

خب ما پانتومیم شعری را از اردوهای آفتابگردان‌ها وام گرفته بودیم که خیلی مورد استقبال قرار گرفت .

علاوه بر آن یک بازی طراحی کردیم به نام شعر امدادی. به این صورت که اعضای هر تیم با فاصله از هم می ایستادند و در گوش نفر اول یک بیت شعر سخت گفته می‌شد که به حافظه بسپارد و در اسرع وقت به نفر بعدی برساند. میزان تطابق بیتی که نفر آخر بعد از شنیدن بیت به واسطه چندین نفر می‌گوید با بیت اول معیار موفقیت تیم است. 

یک بازی جذاب دیگر هم داشتیم که به این شکل بود: از روز قبل از اردو، تعدادی کلمه که کلمات یک مصراع بودند را در گوشه کنار محل اردو مخفی می‌کردیم تا هر گروه با پیدا کردن کلمات و چیدمان موزون آنها مصرع را درست کند.

علاوه بر این‌ها حدس قافیه، حدس کلمه با توجه به وزن بیت، و خیلی بازی‌های  دیگر از جمله بازی‌هایی بود که سر کلاس‌ها انجام می‌شد. 

 

13.علی حقیقی قرار است کدام قله ادبیات را فتح کند و به کدام افق ادبیات چشم دوخته است؟

راستش صادقانه و‌ بی هیچ‌ تواضعی باید بگویم که اگر به من روی همین دامنه‌های شعر هم جا بدهند کلاهم را هوا میندازم. قلةها پیشکش. البته من در مسیر ثابت‌قدم و پرتلاش هستم و هیچوقت قرار نیست به جایگاهی که دارم بسنده کنم. اما ما و صحبت از قله؟ معاذالله...

 

14.محفل ادبی آیینه داران که آیینه دار شعر آیینی ست، تا به حال در زمینه شعر هیئت و سبک نویسی داشته است؟خود شما چطور؟

خود بنده شخصا از روزهای اول سرودن شعر، تجربیاتی در زمینه اشعار سینه زنی داشتم چون علاوه بر اینکه از قدیم با فضای هیات مانوس بودم، تطابق و هماهنگی کلام و موسیقی برام بسیار جالب توجه بود.

یکسال قبل از تاسیس محفل هم با دونفر از دوستان ( محمدسجاد حیدری و غلامرضا عباسی ) اولین تجربه کار تیمی مان را تجربه کردیم و یک پکیج شعر و سبک برای دهه محرم آماده کردیم.

اما از محرم ۹۵ بود که با تاسیس محفل، اولین مجموعه ی مدون شعر و سبک محرم با عنوان غم دوشنبه را تهیه و منتشر کردیم.

روال کار به این صورت بود که از سه ماه قبل از محرم، برنامه ریزی انجام دادیم و طی دوماه کار بسیار فشرده، مجموعه را نزدیک به یک ماه قبل از آغاز ماه محرم، در قالب لوح فشرده به تعدادی از مداحان استانی و کشوری عرضه کردیم.

در این مدت ، دوستان واقعا همت کردند و خیلی وقت گذاشتند.

ما علاوه بر زمانی که در خلوت خودمان به انتزاع سبک و شعر سرودن مشغول بودیم، تقریبا یک روز در میان دور هم جمع می‌شدیم. این جلسات معمولا از نماز ظهروعصر تا نماز مغرب و عشا طول می‌کشید چون نقد و بررسی ها کلمه به کلمه و با سختگیری هرچه تمام‌تر صورت می گرفت تا مجموعه کمترین ایراد ممکن را داشته باشد. 

به این نیز اشاره کنم که علاوه بر شعرها، تمامی سبک ها هم توسط تعدادی از اعضای محفل که دستی در این زمینه دارند تهیه می‌شود .

ما تا امسال سه مجموعه را با عنوان غم دوشنبه ۹۵، ۹۶ و ۹۷ تهیه و توزیع کردیم. این مجموعه در تعداد محدود و در قالب کتابچه به همراه لوح فشرده عرضه شده است.

شکرخدا اساتید بزرگوار زیادی از جمله استاد شفق، حاج سعید حدادیان، حاج محمد صمیمی، آقای عرفانپور، آقای سیار، آقای جهاندار و برخی عزیزان دیگر، به ما لطف داشتند و کیفیت کار را در سطح بالایی ارزیابی کردند.

استاد شفق در سفری که به کرمانشاه داشتند و مجموعه ی غم دوشنبه سال ۹۵ و سال ۹۶ را بطور کامل مشاهده کردند، گفتند که این مجموعه بری از تمام آفاتی که مقام معظم رهبری پیرامون هیات و شعر هیات برمی شمرند است.

همچنین حاج سعید حدادیان در اردوی نوحه شهرستان ادب که تابستان امسال در مشهد برگزار شد، گفتند که این مجموعه از نوادر است و اگر ما ده تا از این نوع مجموعه‌ها می‌داشتیم ، دیگر در شعر هیات مان مشکلی نبود.

البته ما در سراسر کشور دوستانی داریم که بطور جدی مشغول فعالیت هستند و تولیدات بسیار فاخری دارند. از جمله جواز نوکری، حلقه‌ی ریان و تعداد زیادی از دوستان که بصورت انفرادی در خیلی از استان ها مشغول کارند.

الحمدلله با برگزاری اردوی نوحه شهرستان ادب اتفاقات خوبی در زمینه نوحه افتاد  که به لطف خدا ادامه‌دار هم خواهد بود

شیوه‌ای که ما در دوره آموزشی آیینه ها اجرا کردیم، یک شیوه کارآمد برای شناسایی و آموزش نوجوانان علاقمند به شعر است که اگر برای سایر شهرها و استان ها هم بومی سازی شود و به طور مستمر اجرا گردد، مسلما تحول چشمگیری در عرصه شعر جوان کشور اتفاق می افتد.

شاید جالب باشد بدانید که ما این دوره سه ماهه را با کمترین هزینه ممکن برگزار کردیم. در طول این سه ماه،  اجرای مراسم افتتاحیه با حضور والدین، برگزاری اردوهای آموزشی، اهدای کتاب های شعر و کتب آموزشی از جمله تاروپود، برگزاری کلاس‌ها، پخش فیلم، مستندسازی، امور اجرایی، تزیینات و پذیرایی و ... با کمترین هزینه ممکن انجام شد. البته حوزه هنری و سازمان فضای مجازی سراج استان کرمانشاه هم ما را در این زمینه یاری کردند. 

همچنین تعدادی از بزرگواران و اساتید ما در موسسه شهرستان ادب از جمله آقای عرفانپور، آقای اردستانی و آقای سیار پشتیبان و حامی معنوی ما بودند که به‌طور مداوم از مشاوره های این عزیزان بهره می بردیم. از این بزرگواران و سایر عزیزانی که به ما کمک کردند کمال تشکر را دارم.

 من دوره آفتابگردانها را موفق ترین و موثرترین مجموعه آموزشی شعر در کشور میدانم.

 

15.هر نکته، حرف و سخنی دارید...

یقینا اگر توجه بیشتری به مجموعه های خودجوش و مردمی مثل محفل شعر آیینه داران بشود، انگیزه ما برای فعالیت چندین برابر خواهد شد. 

دوره آموزشی آیینه ها قراراست که هرسال تابستان برگزار شود ولی ما برای تداوم برگزاری این دوره در سالهای آینده نگرانیم.

اگر حمایت خوبی از این کار صورت نگیرد متاسفانه مثل خیلی طرح های خوب دیگر که بعلت عدم حمایت روی زمین می مانند، تعطیل خواهد شد.

ما عَلَمی را در شهر خودمان بلند کردیم که سالیان سال روی زمین مانده بود. ما می‌دانیم که بار مسئولیت ما روز به روز سنگین تر می‌شود، لذا برای استمرار این حرکت، به انگیزه و انرژی بیشتری نیاز داریم.

در این مسیر همیشه توکل ما به خدا و توسل ما به حضرات اهل بیت (ع) بوده که ان شالله حامی همیشگی ما خواهند بود. 

 

در پایان یک غزل از سروده‌های  علی حقیقی را باهم می‌خوانیم:

 

دلی که جای تو شد جای اضطراب ندارد

کسی که شیعه ی مولا شود عذاب ندارد

 

زمین به شوق قدمهای تو به خاک بدل شد

زمین ما پدری جز ابوتراب ندارد

 

کسی که مست شد از خوشه های تاک ضریحت

دگر نیاز به میخانه و شراب ندارد

 

به شوق کعبه هرآنکس به زادگاه تو آمد

به جز طواف علی حق انتخاب ندارد

 

بعید نیست که مشرک شوند عابد و زاهد

صفات مشترکت با خدا، حساب ندارد

 

دلیل خلق جهان را بپرس تا که بگویم

که این سوال به غیر از علی جواب ندارد

تصاویر
  • «عطر شعر خوب مانند شیشه عطری که درش باز مانده، به مخاطب می رسد.»
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: