جمعه, 02 آذر,1403 |
«شاعر، ویراستار متن وجود خویش است»
علی‌محمد مودب در اولین کلاس دومین اردوی دورۀ هفتم آفتابگردان‌ها:
 

«شاعر، ویراستار متن وجود خویش است»

جمعه، 10 اسفند 1397 | Article Rating

نخستین کلاس این اردو که برای شاعران جوان تدارک دیده شده بود، با حضور علی محمد مودب برگزار شد.

در این جلسه، مودب با اشاره به مقدمه ی نظامی در کتاب مخزن الاسرار به شرح بیانیه ی نظامی درباره شعر مذهبی و تفسیر نوع نگاه حکیم نظامی گنجوی پرداخت. وی با تفسیر ابیات نظامی،بایسته های سلوک شاعرانه را از نظرگاه نظامی تشریح کرد. وی در ادامه به شاعران جوان توصیه کرد تا آثار شاعران بزرگ تاریخ ادبیات فارسی را مطالعه کنند. مودب تاکید داشت تا شاعران جوان اشعار قله های شعر فارسی را سرمشق کارخود قرار داده و از غرق شدن در برخی آثار بازاری پسند شعر معاصر پرهیز کنند.

مودب در ادامه ابیاتی از نظامی گنجوی را خواند:

پرده خلوت چو برانداختند

جلوت اول به سخن ساختند. نظامی می گوید سخن اولین مخلوق است و اولین جلوه خلقت است

در لغت عشق، سخن جان ماست

ما سخنیم، این طلل ایوان ماست

وی ادامه داد: این بیان نظامی از شگفت ترین و زیباترین حرفهای تاریخ اندیشه ایرانی ست که  وجود انسان را سخن می داند و تن را ظرفی برای این سخن برمی شمارد. در این سیر است که او، شاعران را در صف انبیاء و پس از انبیاء ارزیابی می کند چراکه آنان با پیروی از سنت انبیاء به درجه سخن پروری می رسند. شاعران سخن را از انبیاء می گیرند، وجود خودشان را در محضر شرع می سازند و به واسطه ی شرع، نامدار شده و آنگاه شعرشان را در سایه ی سخن انبیاء که همان سخن خداست، می سازند و این شعر، وجود آن هاست.

هر رطبی کز سر این خوان بود

آن نه سخن، پاره ای از جان بود

مودب ادامه می دهد که از منظر نظامی، سخن شاعرانه، پاره ای از جان شاعر است که پس از این سیر و سلوک، به مخاطب خود هدیه می دهد و مخاطب را بر سفره سخن خود مهمان می کند،  چنین است که  شاعر با سخن سنجی و سخن پروری  مثل انبیاء پدری می کند و جان می بخشد. نظامی از این دریچه، شاعر را در صف انبیاء و پس از انبیاء می بیند.(پیش و پسی بست صف کبریا/پس شعرا آمد و پیش انبیا) نظامی اشاره می کند که خود چنین سلوکی داشته و به تمایز رسیده است. می گوید:

من که در این شیوه مصیب آمدم

دیدنی ارزم که غریب آمدم

راز تمایز شاعر، سلوکی اینگونه است. سلوکی که سخن را از سخن انبیاء و پیامبران الهی می گیرد و پرورش می دهد.

تا نکند شرع تو را نامدار

نامزد شعر مشو، زینهار

شاعر ابتدا سخن خود، یعنی وجود خودش را به سخن خداوند عرضه می کند و متن وجود خود را ویرایش و تصحیح می کند تا به تمایز و تشخص می رسد. نظامی می گوید: دیدنی ارزم که غریب آمدم، تصریح حکیم نظامی به رسیدن به مقام شاعر مذهبی در اثر طی کردن درست مراحل این سلوک است و از منظر او این راه غریب آمدن یعنی رسیدن به غرابت و تمایز شاعرانه است.

 

علی محمد مودب با این پرسش که ما شاعران چقدر از معجزه کلام وحی بهره مند هستیم، اظهار کرد: اثری که ریشه در خبر بزرگ داشته باشد دیگران را خبر می کند و به آن ها وجود ببخشد. بنابراین باید از خود پرسید، کلماتی که متن وجود ما را شکل داده اند از کجا آمده است.

این شاعر و منتقد ادبی افزود: مهمترین ثروت هر شاعری خودشناسی است که در واقع تمام شاعری اش در این خلاصه می شود. سلوک شاعر درگیری مداوم اوست با خودش تا وجودش را کمال ببخشد و این خود مجموعه ای از باورها وسخن ها را دربرمی گیرد. ما وقتی درگیر خودشناسی می شویم،راه های تازه ای روبرویمان ایجاد می شود.

وی گفت: ما شاعران کارمان شناخت این خود است و هرچه به دست می آوریم از این خود داریم. شعر واقعی آنجاست که خود حقیقی تان را در قالب کلمه به ودیعه می گذارید برای مخاطب. همین نمایش خود حقیقی است که شاعری را دوست داشتنی می کند.

مودب با بیان اینکه جایگاه شاعر در تفکر ایرانی یکی از رفیع ترین جایگاه ها ست، تصریح کرد: این شاعر می تواند وجود خود را توسعه دهد و افاضه کند. به تمرین ها دلخوش نباشیم. این تمرین ها لازم است و وقت تمرین کردن هنوز شاعر نشدیم بلکه شعر می سازیم. تمام تلاش شاعر واقعی این است که این خود را توسعه می دهد و با توسعه دادن این خود است که جهان شعری او شکل می گیرد. 

شاعر کتاب کهکشان چهره ها افزود: دلیل تکرارگویی ها در شعرهای معاصر آن است که شاعران امروز از خود بی خبرند و شعرهای که می سازند شعر نیستند بلکه شلیک های میدان مشق اند و در نبرد شاعر با هستی خود شکل نگرفته است. شاعری که با خود درگیر شده است می تواند در دنیای معاصرش اثرگذار باشد.

وی بیان کرد: همه به خودشناسی فوری نیاز داریم. ما شاعرانِ عصرِ فوریت و دویدن و شتاب در خودشناسی باید هرچه زودتر دستورالعمل هایی برسیم که خود را بشناسیم. باید آن جملات و متنی که هستیم را بخوانیم و بشنوییم و باز بنویسیم و تصحیح کنیم.

مودب با اشاره به راه های خودشناسی بیان کرد: یکی از روش ها برای رونمایی از خود دعواهاست؛ در واقع دلیل و چرای دعواها را باید کشف کرد. یکی از راه های دیگر این است که به قفسه کتاب هایمان نگاه کنیم. هم چنین آدم هایی که دوستشان داریم و دوستمان دارند را فهرست کنیم. با این کارها می توانیم از خودمان رونمایی کنیم. 

مدیر موسسه شهرستان گفت: تمام شعرسازی هایی که برای شبیه شدن به شاعران دیگر می کنیم، هنوز تمرین است. شاعری که یک کلمه از خودش را پیدا کند و آن کلمه شنیده نشده را بگوید، شاعر زمان خودش است. ما همه مشغول رانندگی با ماشین آموزشگاه رانندگی صائب و بیدل و حافظیم و کلاج و ترمز واقعی زیر پای هیچ کداممان نیست .

 

وی ادامه داد: ما وارد خیابان خودمان نشدیم. درگیر هستی خود نشدیم. هر صفت ما ریشه در یکی از جملات درونی ما دارد. باید این جمله ها را کشف کرد. هنر شاعر این است که این جمله ها را بخواند. جملاتی که بین سرسام و خط خطیهایی که خودمان ساختیم، گم شده اند.

مودب بیان کرد: در بیشتر موارد خصلت ها و صفاتمان یک چیز است و بروزهایمان چیز دیگر است و این دوگانگی نمی گذارد بفهمیم کدام حقیقت است. به همین دلیل کلاممان جان ندارد. مثل این که قرآن را دست گرفتیم و چیز دیگری می خوانیم.

شاعر کتاب دستخون خاطرنشان کرد: ما با کلماتی جلوه و با کلماتی خلوت می کنیم، و وقتی این دو صدا را همزمان بشنویم می توانیم خودمان را درست کنیم. در واقع اگر بتوانیم یک نفر را زنده کنیم همه جهان را زنده می کنیم و آن یک نفر خودمان هستیم. وقتی خود را زنده کنیم می توانیم جهانی را زنده کنیم. 

وی گفت: خودشناسی دو شرط دارد: صدق و مجاهده. صدق عملی. مثلا وقتی عدالت را دوست داریم باید در حیات خودمان ببینیم چقدر عدالت را عملی کردیم. شاعر مدعی ویرایش جامعه انسانی است و تا زمانی که خود را ویرایش نکرده، دیگران را چگونه می خواهد ویرایش کند؟

مودب تصریح کرد: هنر شعر از درون شاعر می آید؛ وقتی من حریصم الهام حرص، شعر مرا شکل می دهد. خداوند مهربان است و هرکس هرچه بخواهد به او می دهد. کسی که مجاهده می کند هدایت متناسب با آن را خدا به او می دهد.

صفات شاعر سرچشمه های الهام اند، اگر عمل ما  سخن خدا نباشد بمیریم بهتر است.(هر که نه گویای تو خاموش به/هر چه نه یاد تو فراموش به) با این بوطیقا متن وجود خود را باید ویرایش کرد. آن وقت می شویم شاعر این تمدن. بحث ما این است که انقلاب به اینجا رسیده و ما می خواهیم شهر خود را بسازیم و شهروند تمدن اسلامی شویم. همین شعله های روشنی که روشن مانده و رسیده به ما  در زبان انقلاب تبدیل به متنی می شود که تمام طاغوت ها را نابود می کند.

مودب گفت: بخشی از متن وجود منِ شاعر امام و شاعر شهدا و دفاع مقدس، متن فرعونی است  و بخشی اش هم ریشه در ایمان دارد و هر چه می کشیم به خاطر نفاق و نشنیدنمان است. شعر خواندن متن وجود خود و توان تصحیح آن و درگیری آن متن را روایت کردن است و برای این مخاطب باید بیاید به سراغ این شاعر وگرنه صدا زیاد است.

تصاویر
  • «شاعر، ویراستار متن وجود خویش است»
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: