دوشنبه, 10 اردیبهشت,1403 |
شاعری، جدی ترین ساحت انسان است
علی محمد مودب در اولین کلاس سومین اردوی دوره هفتم آفتابگردانها:
 

شاعری، جدی ترین ساحت انسان است

پنجشنبه، 31 مرداد 1398 | Article Rating

علی محمد مودب در سومین اردوی هفتمین دوره آموزشی شعر جوان «آفتابگردان ها» که روز جمعه  26 مردادماه 1398 در اردوگاه شهدای هفتم تیر شهر رامسر برگزار شد،  در کلاس «شاعری جدی ترین ساحت انسان» با بیان اینکه لازمه ی شاعری، داشتن نگاه و جهان بینی است، اظهار داشت: یکی از اهداف ما از برگزاری دوره های آافتابگردان ها ایجاد زمینه های لازم برای رسیدن شاعران جوان به پاسخی مناسب درباره ذات شعر و شاعر است تا از این طریق نسبت خود را با شعر و پدیده های پیرامون خود پیدا کنند.

مدیر موسسه شهرستان ادب افزود: متاسفانه امروز نوع نگاه جامعه چه در سطح تصمیم گیران و سیاست گذاران و چه در سطح مردم به شعر چنان که بایسته و شایسته این هنر باشد، نیست. در حالیکه شعر ستون خیمه فرهنگ ماست و جایگاهی است که شاعر ایرانی جدی ترین تاملات و تجربیات تمدنی خود را در آن ثبت کرده است و میراث عظیمی به یادگار گذاشته است.

وی ادامه داد: تصویری که مهمترین رسانه های ما مثل سینما، تلویزیون، فضای مجازی و... از شاعران نمایش می دهند، شخصیت های بی فایده، خنثی، فکاهی و بیهوده و انسانی پادرهوا و غرق در خیال است که مثلا دائم گریه می کند و به درخت تکیه داده است .

مودب خاطرنشان کرد: حتی خود ما شاعرها در گفت وگوهایمان گاهی این طور استدلال می کنیم که من شاعرم و بی نظمی ها و رفتارهای نسنجیده من لازمه شاعری است . در واقع چنین نگاه منفی ای به هویت شاعر چه در ذهن مردم و چه در رسانه و چه در بین خودمان رایج است و نشان دهنده این است که ما به شاعری نگاه درستی نداشتیم و به طور جدی در خصوص آن تامل نداشتیم در حالیکه هویت و آبروی تمدن ایرانی به شاعرانش است.

شاعر کتاب «کهکشان چهره ها» با اشاره به اینکه نمی توانیم بگوییم که ایرانی هستیم اما، نسبت ایرانی بودن را با شاعرانش نشناسیم، گفت: مهم ترین افرادی که در شکل گیری هویت ایرانی نقش ایفا کردند، شاعران بودند به طوری که از نخستین شاعران ما تا امروز با آدم های بیهوده و بی فایده ای روبرو نیستیم. چنانکه فردوسی یک حکیم بود که یک عمر در کار خودش متمرکز شده و متنی که با هزینه‌کرد عمر وجان و مال خود ساخته تا امروز پناهگاه هویت و تمدن ماست . خانه ای که او بنا کرده هویت ایرانی اسلامی را تعریف کند و آن را از سایر تمدن ها آن را متفاوت می سازد.

وی با بیان اینکه با این مقدمه می خواستم به این نکته برسم که شاعر کیست و چه می کند، خاطرنشان کرد: شاعر سیمای انسان جدی است و ماموریت او جدیت است. اینکه می گویند شعر نوعی دروغ است به معنای دروغ با فلسفه دروغ نیست بلکه با هدف صدق شاخته می شود و تاکتیکی است برای حقیقت. اگر به یک چهره زیبا، ماه گفته می شود هدف مفهوم کلمه است که با یک شگرد لفظی حرف درست و دقیق را منتقل می کند و با این آشنایی زدایی به روش های مختلف شاعر  به حقیقت می رسد. به عبارت دیگر مهم ترین ویژگی یک شعر، صدق عاطفی شاعر است هرچند ظاهرش در صورتِ دروغ و اغراق و شگردهای لفظی جلوه می کند اما شاعرمی خواهد عاطفی ترین وصادقانه ترین روایت را ارائه کند.

مودب با اشاره به اینکه لازم است بدانیم شاعران بزرگ ما در تاریخ چه کردند و خودمان را در نسبت با این تبار مقایسه کنیم، گفت: وقتی مرحوم حسین منزوی می گوید «شاعر تو را زین خیل بی دردان کسی نشناخت، تو مشکلی و هرگزت آسان کسی نشناخت» می خواهد متذکر شود با این که شأن شاعر در جامعه ایرانی بالاست ولی با اینحال، ما شاعر را نشناختیم. خوب است که با مروری بر سیمای شاعر ایرانی این شخصیت را بشناسیم.

وی با اشاره به لزوم عنصر جدیت در شخصیت شاعران بیان کرد: این شاعران که نماینده هویت و تمدن ما هستند شاعرانی اند که به ذکر خدا و عمل صالح و انجام آنچه می گویند با جدیت پایبندند. شاعری که ما دوستش داریم مشخصه اش این است که اگر چیزی می گوید به آن متعهد است. وقتی نگاه می کنیم به فردوسی شاخص ترین صفت جدی بودن اوست. چراکه که سی سال عمر خود را می گذارد برای ساختن هویت ایرانی در قالب شاهنامه که تا امروز هم کارآمد است و هم می توان از آن خوانش های جدید داشت و با انواع رویکرد ها از آن استفاده کرد.

مدیر موسسه شهرستان ادب ادامه داد: از  دیگر شاعرانی که حکمت را وارد شعر فارسی کرد و یکی از آغازگران حکمت در شعر بود، حکیم سنایی غزنوی است. در مورد سنایی کافی است توجه کنیم به اسم کتابش با عنوان «حدیقه الحقیقه»؛ یعنی باغ حقیقت است. عنوان این کتاب به تنهایی دلیل محکمی است بر رد تلقی مردمان زمانه ما از شاعران، . در این کتاب سرفصل هایی درباره سعادت و مرگ وجود دارد. و حتی چند فصل در یکی از کتاب هایش درباره قرآن حرف می زند

مودب ادامه داد: سنایی باغی به نام حقیقت را ساخته و در آن درباره سعادت و عبادت و معاد حرف زده است. اینگونه سرفصل ها در آثار شاعران ما یکی از یکی جدی تر است و چنین رویکردی را در آثار عطار و مولوی و... نیز می بینم و در واقع مهم ترین نشانه های فکر وتمدن ما در آثار این بزرگان رونمایی شده اند. اگر اینها بزرگان شعر فارسی اند پس تلقی مردم ما  از شاعری چیست؟ اینکه ما شاعر را انسانی می شناسیم که نباید او را جدی گرفت از کجا نشات گرفته است؟

وی با تاکید بر اینکه نوعی گسست از سنت شعری ما رخ داده  است افزود: اگر آثار بزرگ شاعران ما را ببینید همه با توحید شروع می شود و این آغاز در بنایی که می سازند مفهومی دارد؛ یعنی نسبت خود را با خداوند مشخص می کنند و شهادتینشان را می گویند. در آثارشان فصل هایی چون عذرخواهی و توبه نیز وجود دارد. در سنت شعر فارسی در صدسال شعر اخیر با این سنت فاصله گرفتیم و به همین راحتی آن را فراموش کردیم.

مودب ادامه داد: وقتی شاعری با این ساختار فکری اثر خود را  آعاز می کند تا پایان کار نسبت کارش با این آغاز است. اینکه این سنت ها و این نوع نوشتن ها مهجور شده و ما از آن دور شدیم باعث شده است تا به مرور زمان ماموریت خود را فراموش کنیم.

شاعر کتاب «دست خون» با بیان اینکه شاعر جدی ترین سیمای ایرانی است، عنوان کرد: شاعری مثل سهراب سپهری در جریان شعر مدرن، انسانی بسیار جدی است و لحظانی که در شعر اوست نشان می دهد که جزییاتی را جدی گرفته که هیچ کس آن را ندیده است اما متاسفانه جامعه ما او را در یک حالت رهاشدگی تلقی می کند شاعری مثل سهراب سپهری  که یک سنگ را جدی می کیرد و اینقدر  در ماموریت شاعری خود به سنگ شخصیت می دهد را جدی نگرفتیم. این در مورد شاعران مختلف وجود دارد.

وی ادامه داد: با مطالعه زندگی و آثار شاعرانی چون فردوسی و ناصرخسرو که به خاطر جدیتش دربه در شد، به این نتیجه می رسیم که باید برگردیم و در تلقی خودمان از شعر تجدیدنظر کنیم. از زمانی که این مشخص کردن نسبت خود با توحید و نبوت و لایت را فراموش کردیم به غفلت بزرگی دچار شدیم. در واقع ما نباید حتی به شوخی این نوع برخورد را داشته باشیم و در گفت‌وگوهای فضای مجازی کاری میکنیم که به سلوک لازم برسیم.

مودب تصریح کرد: اگر شعر را بازی بپنداریم هیچ کس نمی تواند به ما کمک کند تا پا جای پای بزرگان بگذاریم. باید خودمان در نگاهمان به شعر و زبان و کلمات و به ماموریتمان توجه کنیم. به مرگ توجه کنیم چراکه جدی ترین وجه زندگی مرگ است و شاعران بزرگ درباره مرگ  بسیار حرف می زنند.

شاعر کتاب «عاشقانه های پسر نوح» افزود: مهم ترین نکته برای شاعری نوع نگاه است و برای شاعرشدن باید در آیین و سنت شاعرها را بشناسیم و کتاب هایشان را با این نگاه که او خودش را چگونه معرفی کرده است بخوانیم. این محتوایی که در شعر فارسی و مخصوصا شعر حکمی فارسی است، جهانی پر از رمز و راز است که هرچه کشف می کنیم می بینیم هنوز جای کشف دارد. باید خودمان خودمان را جدی بگیریم و میراث شاعران بزرگ را دید و فهمید و سعی نکنیم که هرچه می شنویم درباره شعر را حقیقت شعر بدانیم و باید به سیمای شاعر واقعی برگشت و آنگاه خود را تعریف کرد.

وی تصریح کرد: خودشناسی از دیگر ویژگی های شاعران حکیم است. واقعا می توان به سرعت برگشت و خود و زبان و جهان خود را بررسی کرد. از جمله راه های خودشناسی پیدا کردن کلماتی است که زیاد تکرار می کنیم و اینکه برای ما چه چیزی مهم است و چه کسانی مهم اند؛ چه در بعد دوستی و چه در بعد دشمنی. متن هایی مثل قرآن و نهج البلاغه خیلی برای خودشناسی کمک می کند. خیلی از این کلیدهای خودشناسی را می توان یافت و مدل فوری اش همین هاست.

تصاویر
  • شاعری، جدی ترین ساحت انسان است
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: