سعید بیابانکی در دومین روز از اردوی دوره هفتم آفتابگردانها در رامسر در نشست شعر طنز «در حلقۀ رندان» با بیان اینکه «در حلقۀ رندان» عنوان اولین شب شعر طنز کشور است که با همت مرحوم زرویی نصرآباد در حوزه هنری پایه گذاری شد، اظهار کرد: این جلسه تا امروز ادامه دارد و امشب نیز قرار است در این جلسه در خصوص شعر طنز صحبت کنیم و به سؤالات شما پاسخ دهیم.
وی در ادامه در پاسخ به یکی از سؤالات مبنی بر اینکه «برای فضاسازی ذهنی در شعر طنز مطالعه چه کتابهایی را پیشنهاد میکنید؟» توضیح داد: اگر قصد دارید با طنز امروز آشنا شوید، شما را به مطالعۀ کتابهای مرحوم ابوالفضل زرویی نصرآباد توصیه میکنم. کتاب «رفوزه ها» مجموعه شعرهای طنز او است که در قوالب مختلف از جمله رباعی، دوبیتی، سپید نیمایی و... سروده شده است.
شاعر کتاب «جامهدران» افزود: علاوه بر اینکه در این کتاب در تمام موضوعها شعر سروده شده و به نوعی دائرالمعارف کوچک منظوم طنز به حساب میآید. بخش عمدهای از این کتاب در سالهای جوانی ایشان در ستون شعر نوی گل آقا چاپ شده است. چنانکه یکی از مدلهای نوشتن و سرودن طنز نقیضه سازی است که طنزپرداز براساس یک اثر جدی موفق که همه با آن خاطره دارند اثرش را میسازد. استاد زرویی در این کتاب خیلی از شعرهای نیمایی مشهور را نقیضه کرده است و اکثر طنزهایش درونمایۀ اجتماعی، سیاسی، اجتماعی و انتقادی دارد.
بیابانکی با اشاره به آثار بعدی مرحوم زرویی نصرآباد خاطرنشان کرد: «خاطرات حسنعلی خان مستوفی» عنوان دومین کتاب او است که شامل خاطرات ساختگی پدر آقای زرویی است و در این کتاب به زبان طنز به آن خاطرات پرداخته شده است. کتاب «کلاغه به خونهش نرسید» نیز مجموعه داستانهای طنزی است که مثل داستانهای قدیمی آغاز میشود و موضوعات سیاسی، انتقادی، اجتماعی و... دارد.
وی عنوان کرد: کتاب «حدیث قند» مجموعه مقالات پژوهشی استاد زرویی با موضوع طنز است که بسیار خواندنی و مفید است. هم چنین کتاب «تذکرهالمقامات» به نوعی نقیضهای بر تذکرهالاولیا ست که موفق به چاپ نشده است.
ناصر فیض در ادامه در پاسخ به سؤال یکی از شاعران جوان مبنی بر اینکه «آیا طنزهای مطبوعات مرجع مناسبی برای طنزپردازان هستند؟»، بیان کرد: طنز مطبوعات برای هیچ چیزی منبع نیست بلکه فقط برای تحلیل تاریخی یک دوره خوب است. مطبوعات هیچ وقت جای مورد اطمینانی نیست. نخستین چیزی که روزنامهها ناگزیرند رعایت کنند، میزان درک مخاطب عام است چراکه میخواهند مخاطبان خود را از دست ندهد.
مسئول دفتر طنز حوزه هنری خاطرنشان کرد: در روزنامه قرار نیست مطلبی ماندگار شود و بسیاری از مطالب روزنامه بعد از چند روز تاریخ مصرفش میگذرد. بنابراین برای دانستن طنز روزگار باید تمام آثار طنز را مطالعه کرد و نه فقط مطبوعات را. مخصوصاً مطبوعات امروز که وابسته به جهت گیریهای سیاسی است.
وی با اشاره به لزوم مطالعه آثار مهم عرصه طنز ادبیات فارسی، تصریح کرد: چه بسیار شگردهای طنز که در آثار عبید زاکانی وجود دارد و حتی طنزپردازان غربی از آن تقلید کردهاند. هیچ طنزپردازی در روزنامه شگردی استفاده نکرده است مگر اینکه مرحوم دهخدا در روزنامه سور اسرافیل از آن استفاده کرده باشد. پیدا کردن طنز امروز در روزنامه مثل پیدا کردن شعر امروز در فرهنگسراهاست.
بیابانکی نیز در این خصوص افزود: محمدعلی علومی کتابی به نام «طنز در عصر پهلوی» منتشر کرده است که همۀ آثار طنز در مطبوعات دوره حکومت پهلوی دوم را غربال کرده و کارهای خوب آن را چاپ کرده است. این کتاب نیز بسیار قابل استفاده است.
وی در پاسخ به این سؤال که «در عصر استندآپ کمدی و شوهای تلویزیونی و... شعرهای طنز چه جایگاهی دارند؟» اظهار کرد: در این نوع شوها صرفاً با اتفاقات روز شوخی میکنند و تاریخ مصرف آن طنزها حتی فردای آن روز منقضی میشود. شعر طنز مسلماً جایگاه رفیعتری دارد چنانکه یوسفعلی میرشکاک میگوید «کار طنز نقد تاریخی و کار فکاهه نقد تقویمی است.»
این شاعر و منتقد عرصه طنز عنوان کرد: اگر میخواهید آثارتان یک بار مصرف نباشد از طنز تقویمی بپرهیزید. اتفاقات روز به همان روز تعلق دارد و ماندگاری ندارد. نمونه اعلای طنز تاریخی در دیوان حافظ وجود دارد چراکه حافظ از زبان و بلاغت استفاده کرده و با مفاهیمی طنز پردازی کرده است که همیشگی است. این طنزهای رسانهای همیشه بوده و هست و بعضیهایش ماندگار است و بعضیهایش نیز موقتی است. مثل آثار مهران مدیری که مفاهیم عام و کلی دارد و از ماندگاری بیشتری برخوردارند چراکه به مسائل ماندگاری و کلی چون حسادت و غیبت و تملق و... پرداخته است در حالیکه سراغ مسائل سیاسی رفتن باعث موقتی شدن آثار طنز میشود.
فیض در پاسخ به سؤال «بیشترین آفتی که در شعر ظنز هست چیست؟» بیان کرد: خیلیها به اشتباه فکر می کنند که شعر طنز کار راحتی است با اینکه در طنز یک توانایی به شاعر اضافه میشود. شاعر طنز در درجه اول باید شاعری باشد که زبان را بلد است و میخواهد شگرد و عنصر دیگری را وارد شعر کند. قرار نیست سطح طنزپردازی پایین بیاید بلکه طنزپرداز شاعری است که توانایی سرودن شعر طنز هم دارد. شاعری که از بدیهیات شعر اطلاع ندارد نباید وارد عرصه طنز شود. خیلیها از سر ناتوانی وارد طنز میشوند و این معضل باعث خلق آثار ضعیف در حوزۀ طنز شده است.
وی خاطرنشان کرد: سرایش شعر طنز یک ذره هم نباید شاعر را از درجه شاعری پایین بیاورد بلکه باید به هویت شاعر بیفزاید. شعرهای طنز اجتماعی حافظ خیلیهایش از شعرهای جدی او سطح بالاتری دارند، بنابراین شاعر طنز باید احاطه کاملی به زبان داشته باشد و براساس آن احاطه وارد طنز شود. اگر به این نکته توجه کنیم که توقع دیگران از شعر طنز بیشتر از شعر جدی است، آثاری خلق خواهیم کرد که یک سر و وگردن از اشعار جدی ما بهتر باشد.
مسئول دفتر طنز حوزه هنری ادامه داد: طنز را نباید آسان گرفت. شعر طنز نباید لغزش عروضی و زبانی داشته باشد و از نظر فضاسازی و خیال و... نباید در برابر شعر جدی چیزی کم داشته باشد بلکه باید هم تراز با شعر جدی سروده شود.
وی در خصوص نقیضه سازی اظهار کرد: به اولین چیزی که باید در شعر نقیضه توجه شود، مشهور بودن اثری است که مورد نقیضه قرار میگیرد. چرا که طنز نقیضه در مقام مقایسه با اثر اصلی پیدا میشود. از طرف دیگر روح اثر مبدأ، باید حفظ شود و باید فرض کرد اگر شاعر شعر اصلی میخواست شعر طنز بگوید چگونه میگفت نه اینکه نقیضه صرفاً در وزن و قافیه با شعر اصلی خود یکسان باشند.
فیض تصریح کرد: نقیضه باید همسطح نوشته اصلی باشد و تا پایان اثر باید مطابق اثر اصلی باشد و مخاطب بفهمد که نقیضه پرداز کتاب اصلی را خواندید. هر وقت خواستید نقیضه اثری را بنویسید حداقل ده بار آن را با دقت بخوانید تا روح اثر اصلی را بشناسید. برای مثال شاعری که میخواهد نقیضه شاهنامه را بنویسد باید شاهنامهای به زبان طنز با همان قوت و استواری خلق کند که فردوسی سروده است.
در پایان این نشست محمدرضا درخشانی، حسین مصیبی، مرتضی جهانی مقدم، سجاد بوستانی و حمید حمزهنژاد به شعرخوانی طنز پرداختند.