آفتابگردانها به نقل از خبرگزاری مهر، به نقل از روابط عمومی شهرستان ادب:
در اردوی شعر جوان انقلاب اسلامی ویژهٔ بانوان، محمدکاظم کاظمی شاعر و پژوهشگری که امسال دبیری جشنوارهٔ شعر فجر را نیز بر عهده دارد، به همراه میلاد عرفانپور، رباعیسرا و رئیس دفتر شعر موسسهٔ شهرستان ادب، به بحث و گفتوگو پیرامون عناصر شعر پرداختند.
میلاد عرفانپور به عنوان آغازگر بحث، نخستین سؤال را در خصوص چگونگی زیست شاعرانه و سیر و سلوک شاعری مطرح کرد. محمدکاظم کاظمی هم با خواندن بیت «شاعری طبع روان میخواهد/ نه معانی نه بیان میخواهد»، دو افق را برای شاعر بودن مطرح کرد.
وی هدف اول را صرفاً شعر سرودن برشمرد و هدف والاتر را چنین بیان کرد که شاعر بخواهد از خود، شعر تأثیرگذار و متعالی به جا بگذارد. سپس در تکمیل این معنا به تفاوت فضای انجمنهای شعری در گذشته و امروز پرداخت و با بیان تمایز زمانی شعر دهههای قبل با شعر امروز افزود: «رقابتها فشردهتر شده است و شاعران همسطح و قواره در کشور بسیارند. اما تمایز شعر امروز از دو رهگذر میتواند اتفاق بیفتد؛ جلوههای صوری و غیر صوری».
میلاد عرفانپور در تکمیل سخن وی اضافه کرد: «اشعاری که در طول تاریخ ماندگار شده و به ماندگاری اصلی در طی قرنها رسیده، اشعاری است که شاعر روح متعالی خود را به آن تزریق کرده است».
دبیر جشنوارهٔ شعر فجر در ادامه افزود: «مدریت هوشمندانهٔ شاعر و استفادهاش از توانمندی برجستهٔ خود نیز مهم است. یکی از این جنبهها مطالعه و نقد و حشر و نشر با محافل و مجامع شعری است».
وی همچنین بر ضرورت اعتدال در استفادهٔ شاعر از این امکانات تأکید کرد و گفت: «موضوعی که باید بدانیم، نوع و میزان مطالعه و حشرونشر با شعر است. اینکه مطالعه تا چه موقع سودمند و از کی مضر میشود. شاعر گاه نیاز به خلوت و مراقبت و سلوک فردی دارد؛ اما گاه نیز آنقدر از اجتماع خود جدا میشود و شعرش تنها به درد خودش میخورد».
عرفانپور همچنین با تقسیم بندی جنبههای وجودی شاعر به جنبهٔ فطری و جنبهٔ اکتسابی که حاصل مطالعه است، افزود: «پرورش این دو استعداد نیاز به چند راهکار دارد؛ اول زیست دائمی با شعر است، بهطوریکه شعر جزء اولین مشغلههای ذهنی ما باشد، دوم ارتباط با محافل شعر و سوم نیز مطالعه است».
محمدکاظم کاظمی سپس به شفافسازی موارد ذکر شده پرداخت و افزود: «اولین گام این هدف مقایسهٔ جنبههای جمالشناسانه شعر در ذهنمان است. این وقتی ممکن است که دغدغههای دیگر به حاشیهٔ ذهن ما بروند. البته به حاشیه رفتن زیادازحد هم دردسرساز است».
وی با بیان اینکه همواره در لحظاتی چون رفتوآمد در خیابان و اوقات فراغت به مرور اشعار حفظ کرده خود میپردازد، گفت: «این تکرارها موجب شده اشعار زیادی در ذهنم باقی بماند».
محمدکاظم کاظمی سپس در خصوص اهمیت حضور شاعر در انجمنهای شعر افزود: «انرژی که این جلسات به شاعر میدهد، کمککننده است. من خودم در گذشته معمولاً اشعارم را در مسیر بازگشت از جلسه مینوشتم».
وی سپس با تأکید دوباره بر لزوم مطالعهٔ شاعر یادآور شد: «این نگرانی هست که با خواندن شعر دیگران از آنها تأثیر بگیریم».
میلاد عرفانپور در ادامه با بسط این دغدغه به طرح سؤال دیگری پرداخت و بحث تأثیرپذیری زبانی شاعران را مطرح نمود و گفت: «برخی نیز نگرانند که با خواندن شعر شاعران قدیم زبانشان دچار خلل شود».
کاظمی با بیان این اعتقاد که خوانش شعر کلاسیک به زبان شاعران کمک میکند، تصریح کرد: «اتفاقاً این به زبان کمک میکند. من تجربهٔ استقبال از شاعران بسیاری را دارم. اگر فقط یک شاعر را بخوانیم، متأثر از او میشویم و این مسئله خطرناک است. اما وقتی آثار چند شاعر را میخوانیم، آن قسمتی که مطابق ذوق و سلیقهٔ ماست، جذب شعر ما میشود».
کاظمی تأثیرپذیری شعر خود از مایههای طنز شعر اخوان را به عنوان نشانهٔ مثبت این تأثیرگذاری مطرح کرد و افزود: «در صورتی که دایرهٔ مطالعاتی ما گسترده و متنوع باشد، نباید در خصوص تأثیرپذیریمان از شاعران دیگر نگران باشیم».
در اثنای بحث یکی از اعضای دورهٔ ششم در خصوص تأثیر خوانش اشعار گفت: «مطالعهٔ آثار بزرگان سبب میشود سختگیرانه فکر کنیم و مضمونهای خود را دست کم بگیریم».
محمدکاظم کاظمی در پاسخ به این سؤال بر لزوم ناخودآگاه سرودن تأکید کرد و ادامه داد: «در لحظهٔ سرایش شعر فکر کنیم هیچ دانش و آگاهیای نداریم. فقط و فقط شعر بگوییم. در این لحظه تواناییهایی که آموختهایم در ناخودآگاه به ما کمک خواهد کرد».
وی همچنین اضافه کرد: «علاوه بر مطالعهٔ کتابهای شعر، خواندن کتب نقد و نظریهٔ شعر هم مهم است».
سپس میلاد عرفانپور بحث را از محوری دیگر آغاز نمود وبه بحران سرایش شعرهای ناتمام در سالهای آغازین شاعری اشاره کرد و از محمدکاظم کاظمی خواست دربارهٔ اینکه اساساً این نشانهٔ ضعف یا به بنبست رسیدن شعرست یا خیر، توضیح دهد.
محمدکاظم کاظمی این مسئله را ناشی از مشغلهٔ بسیار و عدم تمرکز شاعر دانست. رئیس دفتر شعر شهرستان ادب نیز ضمن تأیید این مطلب افزود: « علاوه بر دلیل ذکر شده که مختص شاعران باسابقه است، ممکن است ناپختگی طبع شاعر نیز در شاعران تازهکار سبب این مسئله گردد».
در اثنای این جلسه کبری موسوی قهفرخی به خوانش دو غزل خود از مجموعهٔ اقلیماه پرداخت.
سپس میلاد عرفانپور با از سر گرفتن بحث به بیان سه سؤال در خصوص شاعر و نقد شعر پرداخت:
اول آنکه آیا نیاز است کتابهای پیرامون نقد شعر مطالعه شود؟
ارتباط شاعر با نقدهایی که دربارهٔ شعرش میشود، چگونه باید باشد؟
آیا میشود همزمان شاعری خوب و منتقدی قابل بود؟
محمدکاظم کاظمی در پاسخ به این سؤالات تأکید کرد: «منتقد بودن شاعر خوب است اما گاهی یک استعداد خوب قدرت مراقبت از خلاقیت زیاد خود را ندارد. مراقب باطنی برعهدهٔ طبع ماست که از پشت صحنه هدایتمان میکند».
وی با اشاره به خیزش شعر در دههٔ ۶۰ اضافه کرد: «چون آن زمان کانون بحث و تنش جدال فکری بود، همه کتاب میخواندند. اما نسل امروز دچار نوعی بیانگیزگی شده است».
سپس یکی دیگر از اعضای دورهٔ ششم سؤالی در خصوص موضوعات تکبعدی شعر امروز مطرح کرد. میلاد عرفانپور به آفات تفکیک موضوعی و تخصصی شدن موضوع شعر اشاره نمود و در پاسخ به سؤال او توضیح داد: «به نظرم انسان موجودی چند بعدی است و طبیعتاً فطرت او اجاره نمیدهد که دریافتهایش را تنها به یک بعد محدود کند».
سپس عضو دیگر دوره به طرح سؤال دربارهٔ روایت در شعر پرداخت. محمدکاظم کاظمی پاسخ داد: «روایت به معنای طرح داستانی در ماجراست؛ اما محور عمودی یعنی شعر ساختار دارد که ممکن است این ساختار روایی باشد یا نباشد. بنابراین مفهوم محور عمودی عامتر است. روایت را آزاد بگذاریم. حتی گاه میتوان پایان شعر را باز گذاشت تا مخاطب دربارهاش تصمیم بگیرد».
مبحث آخر این جلسه در خصوص شعر سفارشی بود و اینکه آیا این نوع سرودن برای طبع شاعر سودمند است یا خیر. میلاد عرفانپور در پاسخ به این سؤال که توسط یکی از اعضای دوره طرح شد، توضیح داد: «سفارش به خودی خود چیز بدی نیست و بسیاری از اشعار خوب فارسی سفارشی بودهاند. سفارش وقتی بد است که دربارهٔ موضوعی بنویسیم که آن را دوست نداریم. یا آنکه صرفاً به قصد منافع مادی بنویسیم. اما سفارش خوب آن وقت است که شاعر به طبع خود سفارش میدهد و این جزء سفارشهای تمرینی است. سفارش ممکن است حاصل کوشش نباشد و جوششی باشد. گاه نیز شعر باید روی موسیقی نوشته شود. مثل شعر نوحه که کار عمیق و لازمیست و فن و دانش این نوع شعر را داشتن نیزاز شروط سرودن آن است. اما بهتر است سفارش از دلمان باشد».
محمدکاظم کاظمی در تأیید این مطلب افزود: «در موضوعات خاص به خودمان سفارش بدهیم و برای آن مقید به زمان باشیم». وی همچنین با بیان تجربۀ خود در این زمینه افزود: «من خودم یکی از غزلهایم را که بعداً در کتاب درسی نیز چاپ شد، بر اساس خواست یک پسر شهید سرودم و در واقع خواست او تکانی در من ایجاد کرد».
در پایان این نشست محمدکاظم کاظمی به خوانش مثنوی معروف خود با مطلع «غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت/ پیاده آمده بودم پیاده خواهم رفت» و خوانش شعر دیگری به نام «شهر من» پرداخت. همچنین پس از پایان جلسه، شاعران آفتابگردان با استاد خود عکس یادگاری گرفتند.