آفتابگردانها به نقل از شهرستان ادب:
اولین کارگاه اردوی آموزشی آفتابگردانها، روز چهارشنبه مورخ 24 فروردین ماه برگزار شد. این کارگاه نقد شعر با حضور شاعران جوان و همچنین اساتیدی چون دکتر محمد مرادی، دکتر عباس احمدی و ناصر فیض برگزار شد.
حسین ابراهیمی متولد 1370 از شهر اهواز اولین شاعر کارگاه نقد شعر بود که برای شعرخوانی پشت تریبون حاضر شد. او غزلی را که در ادامه ابیاتی از آن میآید، تقدیم حاضران کرد:
ملائک سرنوشتم را به من گفتند، نشنیدم
شبی از آسمانها به زمین کردند تبعیدم
تمام زندگی گفتم که ممنوع است عشق اما
در آخر من همان سیبی که ممنوع است را چیدم
ناصر فیض در مورد این شعر گفت: «غزل خوبی بود. در بیت دوم حرف اضافهٔ «در» جا افتاده بود و از نظر دستوری اشکال محسوب میشود؛ زیرا این یکی از ویژگیهای زبان محاوره است که برخی حروف اضافه در زبان محاوره حذف میشوند». فیض به مصرع دوم همان بیت اشاره کرد و گفت: «اشکال دستوری دیگری نیز در این مصرع هست و آن استفادهٔ نادرست «را» بعد از «است» میباشد که ضعف تألیفی دستوری به حساب میآید».
دکتر عباس احمدی در مورد این غزل گفت: «در این شعر برخی مصرعها مثل دو مصرع بیت اول از شعریت دور شده و تبدیل به گزارههای خبری شده بودند و مضمون سیب و آدم و حوایی که در این غزل بود، از جمله مضامینی است که در دهههای قبل بیشتر مورد استفادهٔ شاعران قرار میگرفت».
ابراهیم زمانی از قم شاعر دیگر این کارگاه نقد شعر بود که غزلی تقدیم به حضرت خدیجه (س) کرد. در ادامه بیتی از این شعر ذکر میشود:
و هر حرف و حدیثی آیهٔ قرآن نخواهد شد
زنی غیر از خدیجه اُسوهٔ ایمان نخواهد شد
دکتر مرادی در مورد این غزل آئینی گفت: «شروع بیت اول با حرف اضافهٔ «و» است که معمولاً «شروع ناگهان» نامیده میشود ولی این ناگهانی اینجا اتفاق نیفتاده است».
دکتر عباس احمدی در نقد این شعر اضافه کرد: «غزل بسیار خوبی است و جای تقدیر دارد که این شعر برای حضرت خدیجه (س) نوشته شده؛ زیرا برای این بانوی گرانقدر کمتر شعر نوشته شده است. اما در این غزل برخی عبارات و کلمهها مانند «آسمان بانو» و «سرگردان» در بیت دوم از نظر لفظی جا نیفتاده بودند».
محمدرضا معلمی از شهر مقدس مشهد متولد 1375 شاعر دیگری بود که به دعوت مجری برای شعرخوانی پشت تریبون قرار گرفت. او چهار رباعی تقدیم کرد که یکی از آنها را با هم میخوانیم:
از درد، از آشنای من حرف بزن
از هر شب ماجرای من حرف بزن
دربارهٔ عشق عاجزم از گفتن
ای اشک بیا به جای من حرف بزن
ناصر فیض رباعیهای معلمی را تحسین کرد و گفت: «این شاعر با این سن کم، معلوم است که ظرفیت رباعی را به خوبی میشناسد و کاملاً مشهود است که رباعیهای بسیار زیادی از جمله کارهای موفق بیژن ارژن و میلاد عرفانپوررا خوانده است».
محمد حسین مهدویان شاعر اهل قم شعر طنزی با موضوع اجتماعی و آلودگی هوا خواند که بیتی از آن را با هم میخوانیم:
شده با شش ما گلاویز، گرد
و خیلی شده وحشت انگیز، گرد
ناصر فیض در نقد این شعر گفت: «من همیشه نگران شعرهای طنزی هستم که موضوع شعر، ردیف شعر بشود. در این حالت دست و بال شعر بسته میشود و شاعر باید خیلی تلاش کند تا کنایی بودن شعر را حفظ کند. در مورد این شعر هم، در آغاز همان نگرانی را داشتم ولی این ردیف مانع هنرمندی شاعر نشده بود. به این دلیل که شاعر با اضافه کردن کلماتی به ردیف، مانند: میزگرد، ریزگرد و... آن را شیرینتر کرده بود».
خدیو رفعتی متولد 1374 از شهر تهران شاعر دیگری بود که چهارپارهای طولانی در بیست بند خواند. بندی از این شعر در ادامه میآید:
ای شب تو از کدام تباری که آفتاب
از نطفهٔ سیاه تو زاییده میشود
ای سنگ آسیای سیه مست خیره گرد
صد خوشه نور زیر تو ساییده میشود
دکتر عباس احمدی در مورد این چهارپاره گفت: «این شعر از تصاویر و تعابیر زیبا سرشار بود و همچنین دارای زبان بسیار محکمی نیز بود؛ ولی میشود گفت فضای شعر امروز این شعر را نمیطلبد. شعرهایی با این نوع مضامین، در دههٔ چهل بسیار شایع بود و شاعرانی مثل فریدون توللی و نصرت رحمانی از این نوع شعرها بسیار دارند. ولی در حال حاضر، این نوع شعر، شعر روزگار ما نیست».
دکتر مرادی نیز در مورد این شعر گفت: «این شعر زاییدهٔ جهان ما نیست؛ ولی زیباست».
به عقیدهٔ مرادی، شاعرانی که فضاهایی همچون فضای این شعر را بسیار تجربه کردهاند و در زمان خودشان کتابهایشان بسیار پرفروش بوده، امروزه به جز چند شعر از آنها برجای نمانده است.
امین رضیپور از شهر جویبار و معراج دولتی از قزوین دیگر شاعران اولین کارگاه نقد شعر در اردوی آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی آفتابگردانها بودند که در این جلسه اشعار خود را قرائت کردند.