شنبه, 03 آذر,1403 |
شب شعر و خاطره در آخرین اردوی پنجمین دوره آفتابگردانها (خواهران)
 

شب شعر و خاطره در آخرین اردوی پنجمین دوره آفتابگردانها (خواهران)

چهارشنبه، 06 اردیبهشت 1396 | Article Rating

آفتابگردان ها، دومین شب از اردوی دوره پنجم آفتابگردان ها در حالی به اتمام رسید که شب شعر و خاطره ای با حضور اساتید و شاعران برگزار شد. این شب شعر که خاطرات شیرینی را در خود ثبت کرد، با شعرخوانی و خاطره گویی ملیحه سادات قاضی از نیشابور آغاز شد. شعر ایشان چنین آغاز شد:
سازمان ملل می توانست نام خیابانی باشد که کودکان در آن بستنی می خورند.

نفر بعدی که به شعرخوانی پرداخت ، عظیمه رییسی از ابرکوه یزد بود.

از دلم بود باخبر چمدان
یار و همراه و همسفر چمدان

نسرین خلفی از زنجان، سومین شخصی بود که قرعه شعرخوانی به نامش افتاد و شعری با حال و هوای زنجان خواند.

به دست هایش احتیاج داشتم و آنگاه که می گفت چشم هایت را ببند و جایی از نقشه را نشانه بگیر.

عاطفه جوشقانیان از قم، اولین شاعر قمی بود که به شعرخوانی پرداخت. شعر او چنین آغاز شد:

از التهاب جاری و سرخ اجاق ها
آتش گرفته دامن سرسبز باغ ها

حدیثه هاشمی از شاعران کودک و نوجوان رشت است که طراوت شعر نوجوان در اشعارش مشهود است.

جای مادربزرگم همیشه در میان دلم سبز و آبی ست
دانه ای را درون زمین کاشت میوه هایش همیشه گلابی ست

عفت نظری از شاعران رباعی سرای الیگودرز است که عرفانپور رباعی های اخیر وی را قوی خواند.

خوب است که بی قرارتر برگردد
دلخون برود انارتر برگردد
پاییز که اندیشه رویش دارد
باید برود بهارتر برگردد

اولین استادی که به نقل خاطره و شعرخوانی پرداخت، اسماعیل امینی بود. یکی از خاطرات ایشان که جالب توجه بود، در رابطه با دزدی اشعار بود. خاطره وی چنین بود:
شخصی در محفل شعری ، شعر رهبر انقلاب را به اسم خود می خواند. مجری که شاعری مسلط بود پس از اتمام شعرخوانی او می گوید: عجب شعر محکمی! صلابت شعری شما مانند شعر آقاست!

به خواهش حضار ایشان شعر خرشان را نیز خواندند.

اسب ها در ابتدا خر بوده اند
بلکه از خر نیز خرتر بوده اند

سیده مریم اسداللهی دومین شاعر رشتی بود که به قرائت شعرش پرداخت.

هم کوثر و هم غدیر در زمزمه است
تفسیر بدون او فقط ترجمه است

از شاعران دوره ششم رشت، محدثه اسماعیلی است که مصرع آخرش با تحسین حضار مواجه شد:

ما را به مشهد می برد با پول گندم

دومین استادی که به شعرخوانی پرداخت خانم پروانه نجاتی است:

پسرم این بسیجی کوچک دوست دارد بزرگ تر باشد
چفیه ای و پلاک و تسبیحی دویت دارد که چون پدر باشد

فاطمه سادات قوامی از مشهد نیز از شاعران سپیدسرای دوره پنجم است که شعرش بدین صورت آغاز می شد:

پرچمی نداشتم تا قلمروی تو را مشخص کنم..

سیده کوثر حسینی از زابل، شاعر بعدی بود:
کنار چشم های تو مجنون نیز لیلا شد.

افسانه غیاثوند نیز از اساتید مدعو شاعر بود. شعر ایشان در رابطه با امام جواد بود.
بدون آنکه بخواهد جواد می بخشد.

فاطمه بیاتی اولین شاعر از خطه شهرکرد بود. شعر او نیز چنین آغاز می شد:
مثل مهتاب که پنهان شده در پهنه رود

مینا شیرخان دومین شاعر قمی بود که شعری در رابطه با حضرت زهرا خواند.

چشم هایم را به روی هرچه جز تو بود، بست
قطره اشکی که با من بوده از روز الست

فاطمه عارف نژاد شاعر بعدی قمی بود که شعری در رابطه با شهید آوینی خواند. شعر وی بسیار مورد استقبال واقع شد:

از سال های جنگ مینی منتظر بود
تا خویش را روزی بیندازد به پایت

نجمه پور ملکی از رشت نیز از بچه های دوره ششمی بود که شعرش را قرائت کرد.
مثل مترسک ها که در جالیز می خندند
آن ها که مجبورند با هرچیز می خندند

جیران قربانی نیز از دیگر شاعران دوره ششم رشت است.
جاده از دوری تو می ترسد...

فاطمه غلامی از یزد شعری نوجوان قرائت کرد.
خسته نباشی ای جالباسی

حسنا محمدزاده از اساتید مدعو بود که شعرش چنین بود:
بین دو راهی ها صراط المستقیمی...

از شاعران مدعو رودسر، محمدرضا حسین زاده بازرگانی بود.

من و خاطرات و وقاری که رفت
خزانی که ماند و بهاری که رفت

مرضیه فرمانی از شاعران دوره سومی ست که ساکن رشت است.
با خیالاتم خوشم این روزها را در قفس...

سایه رحیمیان نعیم آخرین شاعر قمی بود که شعر طنزی را خواند.
دیدیم گران است ولی ما نرمیدیم
ما مشتریان شکموی شب عیدیم

پایان جلسه، آغاز سلامی بود که زهرا امیری از شیراز به ارمغان آورده بود.
در خاطرم کنار تو غیر از سلام نیست .

تصاویر
  • شب شعر و خاطره در آخرین اردوی پنجمین دوره آفتابگردانها (خواهران)
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: