محمدرضا وحیدزاده گفت: شعری که به طرح موضوعات اجتماعی میپردازد را نباید شعر سفارشی دانست. شعری سفارشی است که حرف دل شاعر و حاصل احساسات صادقانۀ او نباشد.
به گزارش خبرگزاری مهر، اولین کلاس از اردوی دوم بانوان دورۀ ششم آفتابگردان از سوی موسسه شهرستان ادب و با حضور محمدرضا وحیدزاده برگزار شد.
وحیدزاده صحبت خود را پیرامون «شعر و رسالت اجتماعی» با طرح این سوال آغاز کرد، که شعر چه رسالتی در اجتماع دارد و نقش شاعر چیست؟ و آیا اصلا شاعر باید نقشی در اجتماع ایفا کند یا خیر؟ او با تاکید بر این مسئله که پاسخ به این سوال نیازمند دانستن تعریفی دقیق از شعراست به این موضوع اشاره کرد که: هنر، بیان خیالانگیز برای تاثیر بر مخاطب است و مواد متفاوتی دارد. گاهی با استفاده از صوت در قالب موسیقی تجلی پیدا میکند، بهوسیلۀ رنگ در قالب نقاشی بروز پیدا میکند و گاه مادۀ اولیۀ آن واژه است و میتوان بهنوعی شعر را بیان خیالانگیز با واژهها برای تاثیر بر مخاطب دانست. اینکه شعر میتواند دارای رسالت اجتماعی باشد یا خیر، موافقان و مخالفانی دارد. از جمله منتقدین آن ساختارگرایان هستند و مهمترین دلیلشان برای مخالفت با آن مباحث شکل گرایانه است، که ورود آن را به اجتماع ضربه به شاعرانگی آن و ذبح جوهر هنرمندانۀ آن میدانند».
او در ادامه گفت: میتوان شعر را تفکیک کرد، آن را تنها فرم دانست و نباید راجعبه مسائل اجتماعی اظهارنظر کند. اینکه شعر را تنها فرم بدانیم کاملا صحیح است. اما علاوه بر آن یک کار اجتماعی نیز هست و میتواند به بیان بایدها و نبایدها بپردازد. درست است که فرم حرف آخر را در شعر میزند اما نمیتوان نقش اجتماعی شعر را نادیده گرفت. انسان شاعر اجتماعی است و دعوا بر سر این انسان است. حتی اگر این حرف را بپذیریم که شعر تنها فرم است و برای بیان احساسات است این بیان احساسات نمیتواند از وجود انسان جدا باشد و مسائلی چون عشق، درد اجتماع و مسائل اجتماعی همه جزئی از آن است.»
او گفت: بهطور کلی مشکل بر سر نوع نگاه به انسان است که خواهان محدود کردن او و جلوگیری از ورود او به عرصۀ اجتماع است. ما مسلمانیم و اسلام ما را تعریف کرده و جهانبینی ما را تعیین نموده است. ما همه بر سر این موضوع به توافق رسیدهایم. خداوند در آیۀ ۲۲۴ سورۀ شعرا میفرماید: «شعرا کسانی هستند که گمراهان از آنها تبعیت میکنند» و بهنوعی آنها را رهبر مردم میداند. نمیتوان براساس این آیه شعر را قضاوت کرد و آن را خوب یا بد دانست.»
وحیدزاده افزود: «آنچه مورد اهمیت است این است که با توجه به این آیه باید دانست هنر و شعر کاری خطیر است و به همین دلیل قرآن ما را مورد خطاب قرار داده است و سعی دارد توجه ما را به اهمیت آن معطوف کند. زیرا نتیجۀ عمل یک هنرمند در زمان محدود خلاصه نمیشود، بلکه در طول زمان جریان دارد.
وی همچنین گفت: دعوت به سعادت یا شقاوت به صورت عجیبی با اثر هنری عجین است پس میتوان گفت صرف شعر نمیتواند خوب یا بد باشد بلکه شاعری، کاری مهم است و نتیجۀ آن است که ارزش اثر را مشخص میکند.
وحیدزاده افزود: روحیۀ شاعر است که مشخص میکند شعر با چه محتوایی ظهور میکند و چه مسیری را مشخص مینماید. زیرا شعر حاصل تفکر واقعی و معرف شخصیت شاعر است. شعر لحظۀ ناگزیر و لحظۀ سرریز شدن است. درست است که شعر فرم است اما محتوای آن نیز برای ما اهمیت دارد زیرا آنچه برای ما مهم است صرف شعر نیست بلکه تاثیر آن در سعادت و شقاوت انسانهاست.
این شاعر در آخر با ذکر این موضوع که هر شاعر مسلمان رسالتی دارد و شخصی که دعوی مسلمانی دارد نباید نسبت به اتفاقات اطراف بی اهمیت باشد بیان کرد: شعری که به طرح موضوعات اجتماعی میپردازد را نباید شعر سفارشی دانست. شعری سفارشی است که حرف دل شاعر و حاصل احساسات صادقانۀ او نباشد، و نباید به اثری که با تعهد ساخته شده است چه در راستای ارزشهای یک حکومت باشد و چه به مفاهیم عاشقانه پرداخته باشد برچسب سفارشی زد و آن را بیارزش دانست.