یکشنبه, 04 آذر,1403 |
کلاس «جریان‌شناسی فکری» با حضور سجاد صفارهرندی
 

کلاس «جریان‌شناسی فکری» با حضور سجاد صفارهرندی

پنجشنبه، 26 مرداد 1396 | Article Rating

به نقل از شهرستان ادب، دومین کلاس آفتابگردان‌های تکمیلی پنجشنبه صبح در مجتمع آدینه با حضور سجاد صفارهرندی پیرامون موضوع «جریان‌شناسی فکری» برگزار شد.

 

او گفت: «جریان‌شناسی، تعیین مختصات و ابعاد کلی یک میدان و اصلی‌ترین نیروهای دخیل در آن است.» وی افزود: «جریان‌ها ایستا و ثابت نيستند. مدام جریانات فکری جدیدی از دل جریان‌های قبل ایجاد می‌شوند برای همین لازمه جریان‌شناسی مطالعه آن در یک بستر زمانی تاریخی است.»

 

صفارهرندی جریان‌های فکری را در ایران به دو دورۀ ایران انقلابی دهه 40 و 50 و ایران پسا انقلابی دهه 70 و 80 تقسیم کرد.

 

او گفت: «دوره اول به نوعی با حاکمیت پهلوی است، اما آن‌چه در عرصه اندیشه مهم است چهارچوب فکری و گفتمانی است که تحت تاثير حكومت، انديشه خودش را ترويج می‌كند.»

 

وی سپس به تعریف انواع مکاتب فکری پرداخت. «ناسيوناليسم» را مکتبی معرفی کرد که در آن تمام اهداف و غایات و مبنای تعریف ارزش‌ها، ملیت است. ناسیونالیست محصول اتفاقی است که قبل از مشروطه رخ داد؛ تحت عنوان «منور الفکری» یا «روشنفکری» که حاصل بازگشت دانشجویان از فرنگ بود.

 

او افزود: «ناسیونالیست‌ها معتقد بودند با ورود اعراب و اسلام، زوال ایران آغاز شد که در واقع مقایسه ایران باستان با غرب بود و می‌خواست غرب را الگو قرار دهد. وی در تعریف «جریان چپ مارکسیستی» گفت: «اندیشه چپ ضد دینی بود که مخالف با نظام سرمایه‌دار قدم برمی‌داشت. اخوان، آل احمد، نیما، کسرایی و ابتهاج در آن زمان به حزب توده پیوستند.» وی خاطر نشان کرد: «یکی از سیاست‌های شاه ارتباط با مارکسیست‌ها و مهار دو جانبه مارکسیست‌ها با مذهبی‌ها و مذهبی‌ها با مارکسیست‌ها بود.»

 

او سپس به تبیین جریان روشنفکری غیر‌‌ دینی و سکولار پرداخت که بیشتر در حوزه ادبی اتفاق افتاد؛ هم به جریان چپ متمایل بود و هم به شاه. شاملو، فرخ‌زاد و گلشیری از جمله معتقدان به این جریان  بودند .

 

صفارهرندی سپس به تبیین «مدرنی گرایی» پرداخت و اظهار داشت: «آن‌ها به‌جای اینکه به گذشته نگاه کنند، تاکید بر شناخت مدرنیته داشتند.» وی افزود: «جریان‌های مذهبی و دینی با سرکوبی روحانیت در زمان رضاشاه، تشدید می‌شود. بعد مجددا به انزوا می‌گراید. از دهه 40 کم‌کم به این نتیجه رسیدند که باید روحانیت به اجتماع بازگردد. اینجا روحانیت را به دو جریان "روشنفکری دینی" و "اسلام گرایی انقلابی"  تقسیم کردند.»

 

وی اظهار داشت: «روشنفکری دینی حاصل بازگشت دانشجویانی بود که دغدغه‌های دینی داشتند و عموما تحصیل‌کردگان دانشگاه‌های خارجی بودند. اما اسلام گرایی انقلابی خاستگاه روحانیت داشت.

 

او افزود: «روشنفکران دینی ابتدا بنیان‌گذار مجاهدین خلق بودند اما بعدها اسلام را با چیزهایی که جزء اسلام نبود آمیختند و اصطلاحا نوعی "التقاط" را در دین ایجاد کردند.»

 

صفارهرندی سپس به دوره دوم پرداخت. او عنوان کرد: «در دهه هفتاد روشنفکری دینی ادامه پیدا کرد و در حال حاضر عبدالکریم سروش نماد روشنفکری دینی‌ست. صفارهرندی سپس به مقاله "فربه‌تر از ایدئولوژی" سروش اشاره کرد که در آن از شریعتی ایراد می‌گیرد که چرا دین را یک ایدئولوژی تعریف کرده، بلکه دین یک لذت درونی و شخصی است و بعد با نگرش خود به تفسیر اشعار مولوی و سلوک عرفانی می‌پردازد. صفارهرندی اظهار داشت: «هرچه جلوتر رفتیم از ثقل جريان روشنفكری سكولار كم شد و دیگر کسانی در حد شاملو و گلشیری ظهور نکردند. البته روشن‌فکری سکولار بیشتر به جهت سینما کشیده شد.»

 

او سپس به تبیین جریان ناسیونالیسم فلسفی پرداخت که شاخه‌ای از روشنفکری‌های غیرمذهبی ست که با هدف رسیدن به تجدد سعی می‌کنند مبنای فلسفی و معرفتی مدرنیته و تجدد را بیابند تا طبق آن مدرنیته را برای خود تعریف کنند.

 

تصاویر
  • کلاس «جریان‌شناسی فکری» با حضور سجاد صفارهرندی
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: