به نقل از شهرستان ادب، نخستین روز اردوی تازهترین اردوی دورۀ تکمیلی و دورۀ ششم آفتابگردانها ویژه بانوان شاعر، عصرِ چهارشنبه با حضور اساتید و کارشناسان شعر، در تهران آغاز شد. این دوره هم مثل اردوهای پیشین موسسه شهرستان ادب با کلاسهای آموزشی، کارگاههای نقد و بررسی، برنامههای فرهنگی و شب شعر همراه است
«فرهنگ جریانسازی و جریانسازی فرهنگی» عنوان کلاس علیمحمد مودب، شاعر، مدیر عامل شهرستان ادب در اردوی شاعرانِ دورۀ تکمیلی بود.
خالق کتابهایی چون «عاشقانههای پسر نوح» و «سفر بمباران» در آغاز سخنرانی خود گفت: «در طول تاریخ جریانات موفقی وجود داشتند که پس از مدتی اندکاندک به خاطر مشکلات اقتصادی، فرهنگی و جامعهشناختی دچار رکود شدند؛ در این مرحله تازهنفسهایی که با همان آرمانهای ابتدایی به این گروه میپیوستند با مشاهده این رکود دچار تناقض میشدند و به مرور سرخورده و عصیانگر، چون انتظار حل مشکلات را از پیشینیان داشتند نه از خود.»
مودب در ادامه گفت: «هرکس خود میتواند جریانساز باشد و لزوما نیازی به دیگری و دیگران ندارد، حال آنکه ما در هر حوزهای اغلب منتظر کمک دیگران هستیم. حتی انتظار فرج را هم متناسب با همین تنبلیهای خود تعریف میکنیم. منتظریم کسی بیاید دست ما را بگیرد و کمکمان کند.»
مدیرعامل شهرستان ادب، با یادآوری موضوع این کتاب اظهار داشت: « «آدم جریانساز فرصتها را میبیند نه محدودیتها را، چنین فردی مدام نق نمیزند و به دیگران برچسب نمیزند. شروع جریانسازی با خود ماست. اول باید خودمان را بشناسیم و بعد از افراد موثر الگوبرداری کنیم.» مودب در ادامه یکی از موثرترین چهرههای دوره دفاع مقدس را شهید حسن باقری معرفی کرد و گفت: «باید در سبک زندگی همراه با خلاقیت از چنین افرادی الگو بگیریم که در شرایط دشوار به بهترین نحو عمل میکردند. کسی که خلاق است میتواند در فضایی محدود و بی امکانات هم کاری کند بی که از شرایطی که دارد ابراز نارضایتی کند.»
علیمحمد مودب، بعد از این کلاس، کلاسی با شاعران دورۀ ششم داشت. مؤدب در مقدمه به فعالیت گسترده افراد مختلف در حیطۀ شعر اشاره کرد و گفت: «شاعر برای تمایز از دیگر فعالان در این عرصه باید از خلاقیت استفاده کند و آن را در شعر خود تقویت کند.» او خلاقیت را، خلق اشکال و صورتهای جدیدی از ایدههای کهنه و ترکیب ایدههای قدیمی برای رسیدن به ایدههای نو تعریف کرد و افزود: «نگاه نو به پدیدههای مختلف در خلاقیت بسیار مهم است و باید از منظر غیر معمولی و غیر رایج به اتفاقات نگاه کرد تا به خلاقیت رسید و ضمن طرح این سوال که «نگاه نو چگونه حاصل میشود؟» برای خلاقتر شدن شاعران جوان پیشنهادات مختلفی ارائه داد و از آفتابگردانها خواست که با تمرین این شگردها به خلاقیت برسند.
مدیرعامل شهرستان ادب، با بیان اینکه برای خلاق شدن، باید غیر معمولی رفتار کرد و مبدأ توجه و نگاه خود را تغییر داد گفت: «شاعری که رمان خوب میخواند و تجربه خواندن نثرهای متفاوت دارد در مجموعه آثار خود خلاقتر ظاهر میشود یا شاعری که تجربههای زیستی متفاوتی دارد به نسبت تجربههای زیستی خود برخورداری بیشتری از خلاقیت دارد.» در ادامه، مودب از نزار قبانی نام برد که از خلاقترین شاعران جهان است و سفرهای زیادی که رفته در خلاقیت او تأثیر گذاشته است. چرا که سفر میتواند به آدم نگاه نو و تازه بدهد. او با اشاره به اینکه در سیرۀ بزرگان هم مشاهده میشود که از کوچهای میرفتند و از کوچهای دیگر برمیگشتند، این رفتار را مسبب افزایش معرفت و بصیرت عنوان کرد و اظهار داشت: «وقتی ما تجربههای زیستی را با سفر زیاد میکنیم طراوت وجودی ما بیشتر میشود و دیدارها و دریافتهای عمیقتری از عالم اطراف خود داریم.»
مودب در ادامه به این موضوع پرداخت که برای تقویت خلاقیت باید جزئیات بی اهمیت را برجسته کرد و به چیزهایی که زیاد قابل توجه نیست دقت کرد. او افزود: «خلاقیت نگرشیست که جوانب را بررسی میکند و تنها بر نکتهای متمرکز نمیشود. شاعر مسائل معمول و عرف را نمیگوید، شاعر وجودیست که برای شناختن مجهولها و ناشناختهها متمرکز شده است و همچون عالم نیست که با علم و دانشها به ناشناختهها دست یابد. شاعر با وجود خودش در ناشناختهها حضور پیدا میکند. طبیعت اجتماع انسانی این است که روی روشنایی و معلومات و مرسومات متمرکز است و اگر شاعر همان حرفها را بزند با دیگران تمایزی ندارد.»
این شاعر ادامه داد: «یافتن آن نقطههایی که مسکوت مانده شده رسالت شاعر است و شاعر خلاق، شاعریست که با حوادث عالم نسبت عمیقتر و جدیتری دارد. اگر نسبت شاعر با حوادث همان نسبتی باشد که آدم های معمولی دارند طبعا تمایزی بین شاعر و دیگران نیست. اما وقتی شاعر به حوادث دقیق و عمیق بپردازد و معانی متمایزی را درک کند طبعا با دیگران متفاوت است. بنابراین وقتی شاعری زمانشناس و مکانشناس نباشد، شعاری و تکراری حرف میزند.»
او در پایان گفت: «یکی از مهمترین راههای کمکی در خلاقیت روایت صادقانه دیداریست که شاعر با جهان دارد. وظیفه شاعر کشف دوباره معانی و دقت و توجه به مفاهیم عادیست. شاعران با خیالپردازی، تجسم غیر معمولی، ترکیب مفاهیم بهگونهای که زیبا و مؤثر شوند و نگاههای جانبی به وقایع، میتوانند خلاقیت خود را تقویت کنند. خود و زمانۀ خود را با خلاقیت و کنارهگیری از مرسومات دوباره بیان کنید.»