پنجشنبه, 01 آذر,1403 |
گزارش سومین روز از دومین اردوی آفتابگردانهای دورهء ششم(آقایان)
 

گزارش سومین روز از دومین اردوی آفتابگردانهای دورهء ششم(آقایان)

دوشنبه، 03 مهر 1396 | Article Rating

به نقل از شهرستان ادب: اردوی ششمین دوره آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی در اردوگاه امام علی ع محمدشهر کرج برگزار شد. برنامه های روز سوم شاعران جوان، چند کلاس آموزشی و کارگاه نقد شعر  بود. اولین کلاس آموزشی سومین روز اردوی آفتابگردان ها، کلاس "آرایه های نو پدید" با تدریس دکتر محمد مهدی سیار بود.

 

آرایه های نو پدید

محمدمهدی سیار با اشاره به اینکه آرایه های ادبی جزو مسائلی لازم برای هر شاعر است، بیان کرد: باوجود اینکه ادبیان قدیم سعی بر تقسیم بندی آرایه های ادبی داشتند اما محدود کردن این مفاهیم ادبی کار مطلوبی نیست.

وی بیان کرد: در شعر امروز به دلیل آشنایی شعر با ساحت های تازه زبان و جهان با آرایه هایی روبروییم که در کتاب های ادبی ذکری از آن ها نشده اما به صورت فراوان در شعر شاعران نوگرا دیده می شود.

شاعر کتاب حق السکوت با اشاره به آرایه ای به نام «سرایت» عنوان کرد: این آرایه عبارت است از نسبت دادن یا سرایت دادن یک شی یا مفهوم به شی یا مفهوم کناری. از جمله شاعرانی که از این آرایه به خوبی بهره برده ، قیصر امین پور است که شعر ایستگاه قطار او نمونه خوبی در این خصوص است.

سیار در رابطه با دیگر آرایه نوپدید اظهار کرد: «آمیختگی فضا به زمان» را می توان یکی از آرایه هایی دانست که در شعر امروز به وفور دیده می شود. هرچند ذهن ما از تصور خدا فارغ از این دو عنصر برنمی آید و تصور بی فضایی و بی زمانی برای عقل محدود ما نیز دشوار است.

وی خاطرنشان کرد: یکی از اتفاق های شاعرانه سرایت دادن این دو عنصر به یک دیگر و بیش تر از همه تجسد دادن به زمان هاست به طوری که با زمان به صورت یک فضا مواجهه می شود. مثلا وقتی شاعری می گوید من شب را لمس کردم از این آرایه استفاده کرده است.

شاعر کتاب حق السکوت گفت: از جمله شاعرانی که از این آرایه استفاده کرده ، قیصر امین پور است: «راستی/روزهای سه شنبه/ پایتخت جهان است». سهراب سپهری نیز می گوید: «ریگی را از روی زمین برداریم/ شب یک دهکده را وزن کنیم.»

سیار با بیان اینکه «تصرف در تاریخ» آرایه مورد بحث دیگری است، افزود: از جمله شاعرانی که از این آرایه به خوبی بهره برده است علیرضا قزوه است. «تصرف در تاریخ» به این معناست که شاعر عناصر تاریخی را با هم ادغام کند: «این روزها اسفندیار تبلیغ لنز می کند/ و دهقان طوس به برگه های جریمه نگاه می کند»

تکنیک بعدی «تصرف در جغرافیا» بود که این شاعر و منتقد ادبی به آن اشاره کرد و گفت: از جمله شاعرهایی که از این آرایه به خوبی استفاده کرده ، علی داودی است. زمانی که در شعر عناصر جغرافیایی در هم آمیخته می شوند می گوییم تصرف در جغرافیا رخ داده است: «شب خاموش/ چراغ ها خاموش/ من خاموش/ چگونه در این تاریکی از ماه بنویسم؟»

وی تصریح کرد: «جایگزینی» آرایه دیگری است که به زبانی و خیالی تقسیم می شود. جایگزینی زبانی عبارت است از تغییر حداقلی در کلمه و کلام رایج برای رسیدن به معنایی نو و تازه. این آرایه را در اشعار قیصر امین پور به خوبی می توان دید. « پیشینیان با ما/ در کار این دنیا چه گفتند؟/ گفتند باید ساخت/ گفتند باید سوخت/ ما نیز/ گفتیم باید ساخت/اما نه با دنیا که دنیا را/ گفتیم باید سوخت/ اما نه با دنیا که دنیا

وی بیان کرد: جایگزینی خیالی یعنی با استفاده از خیال عنصری را در عبارت یا کلام جابه جا کنیم تا به معنای تازه ای برسیم. برای مثال سهراب سپهری وقتی می گوید: «من وضو با تپش پنجره ها می گیرم.» از این آرایه استفاده کرده است.

افزودن و جابجایی نیز آرایه های مورد بحث دیگری بودند که سیار آن ها را معرفی کرد و افزود:  «افزودن» عبارت است از اضافه کردن یک عنصر به یک ترکیب یا عبارت متداول و «جابجایی» زمانی رخ می دهد که شاعر با یک جابه جایی بین اعضای جمله معنا و مضمون تازه ای ایجاد کند.

این شاعر و منتقد ادبی خاطرنشان کرد: آرایه نوپدید دیگر «تشخیص بسط یافته» است.در شعر قدیم تشخیص در یک لحظه اتفاق می افتاد اما در تشخیص بسط یافته برخورد شاعر با مفاهیم بسیار گسترش یافته است. بیژن نجدی از شاعرانی است که از این آرایه به وفور استفاده کرده است. «نخل های سوخته خرمشهر پسرعموهای من اند/ آه پسرعموهای من/ صبحانه را مهمان من باشید»

 

زندگی، فرصتی برای خلق زیبایی

کلاس دوم در روز سوم اردو "زیبایی ها عاشورا" با حضور دکتر محمدرضا سنگری بود. ایشان ابتدای بحث را با خواندن آیه از سوره مبارکه ملک شروع کردند. هو الذی خلق الموت و الحیاه لیبلوکم ایکم احسن عملا

دکتر سنگری با توضیح معنی این آیه شریفه به این نتیجه رسیدند که زندگی فرصتی ست برای خلق زیبایی. ایشان در ادامه علت آفرینش را بیان کرد و گفت: خداوند می فرماید: چرا ما آفریدیم؟ آفریدیم تا شما زیبایی بیافرینی. سنگری در ادامه به آیه ای دیگر از کلام الله مجید اشاره کرد و گفت: خداوند متعال خالق بودن را در کلام خود جمع می بندد، فتبارک الله احسن الخالقین. از این آیه نتیجه گیری می شود که انسان هم می تواند خالق باشد میتواند خالق زیبایی باشد. او در ادامه باز هم به آیه خوانده شده از سوره ملک اشاره کرد و گفت: انسان گاهی خوب است گاهی بد، اما با توجه به آیه سوره ملک انسان باید کارهای احسن را انجام بدهد.

این پژوهشگر معاصر افزود: خداوند متعال در قرآن کریم یکبار از واژه "جمال" استفاده کرده است. می فرماید: وقتی چهارپایان صبحگاهان به چرا می روند و عصر بر میگردند، جمال آفریده می شود. او در ادامه در شفاف سازی این آیه گفت: شتر در بیابان خار می خورد و گوسفند علف های پست را اما حاصل این پستی ها شیر است. پست ترین موقعیت به بهترین موقعیت تبدیل می شود و این می شود جمال. او در ادامه اضافه کرد اگر کسی بتواند پست ترین موقعیت را به بهترین موقعیت تبدیل کند، او آفریننده ی جمال است. سنگری در همین باب اشاره ای به زمان پیامبر مکرم اسلام ص کرد و گفت : روزی پیغمبر ص در مسجد نشسته بودند و مردی ژولیده وارد مسجد شد و فریاد زد " این الکذاب؟" نعوذبالله منظور این شخص از آن عبارت حضرت پیغمبر ص بود، اصحاب آشفته شدند که پیغمبر ص آرامشان کرد. بعد حضرت رسول این فرد را به بیرون مسجد برده و گفتند از سر و رویت معلوم است که خسته ای، خانه ی من هست، به خانه برویم تا اندکی استراحت کنی و غذایی میل کنی. بعد از مهربانی حضرت رسول اکرم ص حالات این مرد تغییر کرد. بعد پیغمبر ص به اصحاب خود فرمودند اگر شما این فرد را می کشتید هم شما جهنمی می شدید هم این فرد. بعد فرموند، اگر می خواهید کسی را بهشتی کنید باید جهنمی بودن او را تحمل کنید. جمال در این قضیه ی حضرت پیامبر متجلی می شود که حضرت، یک موقعیت منفی  را به مثبت تبدیل میکنند.  

 

تبدیل موقعیت منفی به مثبت، راز زیبایی کربلا

دکتر سنگری در ادامه به آیه ای از قرآن اشاره کردند و گفتند قرآن می فرماید هیچکس نیست که از جهنم نگذرد و به بهشت برسد. به گفته ی سنگری حضرت امیرالمومنین علی ع هم می فرمایند بهشت، ره آورد تلخی ها و سختی هایی ست که انسان می کشد.

این پژوهشگر در ادامه به راز زیبایی کربلا اشاره کردند و راز زیبایی کربلا را در تبدیل موقعیت منفی به مثبت شمردند.

 

آغاز کربلا با زیبایی

دکتر محمدرضا سنگری بعد از این مقدمه به واقعیت کربلا پرداخت و اظهار کرد: یکی از زیبایی های کربلا، شروع این حرکت است. اگر آغاز حرکت امام ع از مدینه را 27 رجب بدانیم، که مصادف است با بعثت پیامبر، و امام ع در هنگام حرکت، لباس پیغمبر را پوشیدند. این آغاز بسیار زیباست.

سنگری به آغاز حرکت امام حسین ع اشاره کرد و گفت: همه ی آغاز های امام زیباست و می توانیم چند "آغاز" برای امام برشمریم:

27 رجب، شروع حرکت امام ع از مدینه

پوشیدن لباس پیامبر اکرم ص در هنگام حرکت

یوم الترویه، حرکت امام ع از مکه که با 8 ذی الحجه مصادف بود

امام ع در هنگام ورود به سرزمین کربلا 7 اسب عوض کردند تا وارد زمین کربلا شدند. در عدد 7 رمز و رازی نهفته ست که دو معنا را برای آن میشمارند، یکی به معنای "همیشه" و  دیگری به معنای "همه".

در هنگام ورود به زمین کربلا، باز هم امام ع لباس پیغمبر را به تن داشتند.

 

 

 

کربلا، تابلویی شکوهمند

مشاهده کنید که همه ی این "آغاز" ها زیباست. به گفته ی سنگری، تابلویی شکوه مند تر از کربلا وجود ندارد که هم آغازش زیبا باشد هم پایانش. راوی کربلا در سپاه دشمن می گوید: من به چشم خود می دیدم که امام ع وقتی نفس می کشد خون از همه جای بدن او بیرون می آمد ولی چهره ی او بسیار آرام بود. نقلی هم از "شمر" هست که می گوید، نورانیت و چهره زیبای حسین مرا از کشتنش باز می داشت. این محقق تاریخی در ادامه گفت: یکی از مسائل شگفت کربلا، سخن های زیباست. وی در ادامه نقلی از استاد شهید مطهری کرد و گفت: استاد می گویند عمیق ترین رجزی که در کربلا خوانده شده متعلق به پسر نوجوان 11 ساله ست به نام عمروبن جناده که همه ما ابتدای این رجز را بارها شنیده و بارها زمزمه کرده ایم، "امیری حسین و نعم الامیر

به عقیده دکتر سنگری، زیباترین عکس العمل ها هم در کربلاست. سر همین نوجوان 11 ساله را می برند و به سوی مادرش پرتاب می کنند و مادرش سر را بوسیده و به سوی دشمن پرتاب می کند و می گوید ما تحفه ی داده شده را پس نمی گیریم.این صحنه مشابه دوبار دیگر در مورد دو یار دیگر امام هم انجام شده که هر بار با همان عکس العمل مشابه همراه شده ست.

 

هر کس می تواند خودش را در کربلا ببیند

به نا به گفته ی دکتر سنگری یکی دیگر از وجوه زیبایی کربلا این است که از هر نوع ملیت، تیپ و قیافه و سنی را در کربلا می شود یافت. مشابه ای موضوع را در هیچ کجای تاریخ اسلام نمی توانید پیدا کنید، این یعنی یک نمونه ی کامل، یعنی هر کس می تواند خودش را در کربلا ببیند. کربلا آیینه ای ست که می شود در آن همه چیز را دید. او در ادامه به زیباترین رفتارها اشاره کرد و گفت: زیباترین رفتارها، با دشمن، با بچه ها و با خود را هم می شود در کربلا دید. او افزود: ما زیباترین حالات را در شب عاشورا داریم. در روایت آمده است که همه مشتاق دیدار بهشت اند و بهشت مشتاق دیدار بعضی ها. بهشت به دیدار امام و یاران او در شب عاشورا آمده بود.

 

کربلا را بخوانید

در آخر این کلاس بسیار مفید برای شاعران جوان علی الخصوص شاعرانی که در حوزه شعر آیینی و شعر هیئت فعالیت می کنند، دکتر محمدرضا سنگری توصیه هایی به شاعران جوان داشت و گفت: به همه شما توصیه می کنم که کربلا را بخوانید و کربلا را دچار سه چیز نکنید: وهن، غلو که 24 بار در کتاب بحار الانوار به غول کننده لعن آمده است و سومی تحریف.

بعد از این کلاس بسیار خوب و استراحتی کوتاه، شاعران جوان سومین کلاس آموزشی سومین روز اردوی آفتابگردان ها رو داشتند. عنوان این کلاس "درآمدی بر شعر علیرضا قزوه" با حضور حمیدرضا شکارسری بود.

 

متن و فرامتن، اولین مولفه بررسی یک شعر

شکارسری در ابتدا به بیان مولفه های موثر در بررسی یک شعر پرداخت و اولین مولفه را متن و فرامتن دانست و گفت بر اساس همین مولفه شاعران بزرگ از دیگر شاعران متمایز می شوند. او در ادامه دیدگاهی از زبان شناس شناخته شده، سوسور را ارائه داد که هر پدیده زبانشناختی مانند شعر، از دو جهت بررسی می شود: بررسی "در زمانی" و بررسی "هم زمانی". در بررسی "در زمانی" معیاری در طول تاریخ محترم شمرده می شود و براساس همان معیار یک شعر بررسی می شود. در بررسی " هم زمانی" هر شعر باید با توجه به زمان سرایش شعر و با توجه به گفتمان حاکم بر جامعه بررسی شود. او افزود شعرهای علیرضا قزوه در این جلسه از دیدگاه " هم زمانی" بررسی خواهد شد.

مولفه ی دیگر در بررسی شعر یک شاعر، معروفیت و شهرت شاعر است که این شهرت هم می تواند متنی باشد و هم فرامتنی. ما بسیار شعر داریم که از نظر متنی و ادبی آن معیارهای لازم را ندارند و اما از نظر فرامتنی معروف و مشهور شده اند. برای این موضوع می شود بسیاری از ترانه ها، سرودها و اشعار سیاسی را را مثال زد.

 

توجه بیشتر به مخاطب در گفتمان جنگ

به عقیده شکارسری اگر شعر علیرضا قزوه را بررسی کنیم به گفتمان های مختلفی خواهیم رسید. از دیدگاه این شاعر و منتقد ادبی، اولین گفتمان، گفتمان جنگ است. در این گفتمان توجه به مخاطب بیشتر است، اشعار دارای تکلف و پیچدگی نیستند و بیشتر حماسی هستند. به همین دلیل است که با وقوع انقلاب اسلامی، رویکرد به شعر سنتی، قوالب سنتی و کلاسیک بیشتر شد به این دلیل که ذات انقلاب، بنیادگرایانه بود و در این گفتمان، نوعی سنت خواهی و تمایل به سنت احیا می شود.

شاعر مجموعه " چه تنهاست ماه" در ادامه گفت: در سال 63 و 64 که زمان به اوج رسیدن گفتمان جنگ است، رباعی های قزوه دست به دست و زبان به زبان می چرخید و در آنتولوژی های شعر آن زمان، این شعر ها می آمدند. به این علت که شعرهایی در آن زمان زبانزد بودن که با حماسه همراه بودند . دو بیتی ها علیرضا قزوه هم در آن زمان ویژگی بارزی که داشتند این بود که جریان ساز بودند و وارد فرهنگ سیاسی و ادبی کشور شده و تا مدت ها در حافظه ها خواهند ماند. از دید شکارسری، علت ماندگاری این شعرها، بخشی مربوط به متن که در زمان خاصی سروده شده و علت دیگر اینکه آن شعرها شرایط و گفتمان حاکم بر جامعه را می شناختند.

 

مولا ویلا نداشت

شکارسری معتقد است، قزوه با شعرهای کتاب "از نخلستان تا خیابان" یک شبه ره صد ساله را پیموده است و با یان کتاب و علی الخصوص با شعر "مولا ویلا نداشت" شاعری علیرضا قزوه متجلی می شود و قزوه ی واقعی متولد می شود چون جریان جدید و تفکر بدیعی را وارد شعر دفاع مقدس می کند. به عقیده شکارسری، یکی از ویژگی های اصلی شعر علیرضا قزوه، حرکت همواره با جریان گفتمانی ست و این موضوع بسیار مهم است که شاعر بتواند نیازهای سیاسی اجتماعی را با شعر عجین کند.

این منتقد در ادامه می گوید: اساسا شعر انقلاب مفهوم گراست اما علیرضا قزوه به این مفهوم گرایی جذابیت های زبانی هم اضافه می کند و از کلی گوئی می پرهیزد و به مفاهیم جزئی توجه می کند.

شعر "مولا ویلا نداشت" در سال 66 سروده شده و یک شعر منثور است که در آن سالها مفاهیمی را ارائه می دهد که در گفتمان انقلاب نیست و همین امیر باعث سرو صدای آن شعر می شود و به دنباله اش موجی از اشعار منثور می آید که در واقع این شعر جریان ساز می شود. قزوه با این شعر، شعر را از عریانی نثر به نثر شاعرانه نزدیک می کند.

 

فاصله گیری از صراحت مساوی با پختگی شعر

شکارسری گفت: سالهای بعد از جنگ، شاعران تلاش می کنند از صراحت فاصله بگیرند از حماسه دور شوند و عمیق تر بنویسند. هر موقع شعر از اتفاق های سیاسی و اجتماعی دور می شود، شاعر به این فکر می افتد که به خود شعر بپردازد. قزوه با فاصله گیری از اعتراضات صریح، توجه به فرم را در شعر خود پررنگ تر می کند و این مسئله، شعر اورا پخته تر میکند. شاعرهم نفس روزگارمان افزود، از شاخص ترین شعرهای نوی دفاع مقدس ، شعر " قطار اندیمشک" قزوه ست. به عقیده ی او، تفاوت این شعر با شعر "مولا ویلا نداشت" در این است که اعتراض در شعر "قطار اندیمشک" بسیار زیرپوستی ست. عامل دیگر موفقیت این شعرها که می شود اذعان کرد که اوج اشعار دفاع مقدس بودند، در تعادل بودن متن و فرامتن است. در این صورت شعر موفق و تاثیرگذار می شود.

 

ذات نوقدمایی غزل های قزوه

شکارسری در ادامه می گوید: ذات غزل های قزوه نو قدمایی ست و او یک نگاه سنتی به غزل دارد. نگاهی که در غزل های او پررنگ بوده و در شعر معاصر کم رنگ است، نگاه تاریخی به حوادث دینی و سیاسی ست. او در ادامه برای این موضوع، چند بیتی از قزوه خواند که در ادامه می آید:

ابتدای کربلا مدینه نیست، ابتدای کربلا غدیر بود

ابرهای خون فشان نینوا، اشک های حضرت امیر بود

... کربلا به اصل خود رسیدن است، هر چه می روم به خود نمی رسم

چشم تا به هم زدم چه دور شد، تا به خویش آمدم چه دیر بود

در برخی غزلهای قزوه نوعی تاکید سازی وجود دارد که به عقیده شکارسری بعد از او کسی دست به تکرارشان نزده ست.

تمام عاشقان بر گرد گیسوی تو می چرخند

بخوان امسال ما را هم به بیت الله گیسویت

شبی از خط نسخ روی ماهت پرده را بردار

شکسته قلب هارا خطّ نستعلیق ابرویت

یا

بده به دست تو کیست؟ طفل جوان جنون

پیر غلام تو کیست؟ عشق علیه السلام

 

شاعران جوان پس از اقامه نماز و صرف شام، آخرین برنامه روز سوم را پشت سر گذاشتند که به کارگاه نقد شعر آیینی اختصاص داشت. این کارگاه نقد با حضور کارشناسان و شاعران جوان و مطرح روزگارمان، مبین اردستانی، مهدی جهاندار و حسن صنوبری برگزار شد که در این کارگاه چند تن از شاعران جوان انقلاب اسلامی اشعار خود در مدح و رثای اهل بیت علیه السلام را خواندند و کارشناسان حاضر نظرات خودشان را بیان کردند. 

تصاویر
  • گزارش سومین روز از دومین اردوی آفتابگردانهای دورهء ششم(آقایان)
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: