شنبه, 03 آذر,1403 |
وزن، جویباری در غزل سیمین بهبهانی / نیلوفر بختیاری
 

وزن، جویباری در غزل سیمین بهبهانی / نیلوفر بختیاری

دوشنبه، 15 شهریور 1395 | Article Rating

شهرستان ادب: به مناسبت بیست و هشتمین روز تیرماه، سالروز تولد بانوی غزل، سیمین بهبهانی، یادداشتی می‌خوانیم از شاعر و منتقد جوان خانم نیلوفر بختیاری در رابطه با خلاقیت‌های وزنی این شاعر غزل‌سرای تهرانی.

 

سیمین بهبهانی، از جمله غزل‌سرایان معاصر است که بی‌شک در ایجاد و شکل‌گیری جریان غزل پس از نیما (موسوم به غزل نئوکلاسیک)، در کنار منوچهر نیستانی و حسین منزوی نقش خاص، و تأثیرگذاری ویژه‌ای داشته است. نقشی که سبب شده القاب و عناوینی چون «بانوی غزل» و «نیمای غزل»1، به او اطلاق شود؛ که البته عنوان دومی تا حدی با نظر خود شاعر، در خصوص شیوۀ سرایش و کاربرد وزن‌های ابداعی‌اش در غزل، تضاد دارد. ابداعات وزنی و استفاده‌های او از ظرفیت‌های نهانی وزن، با توجه و تأکید بر طبیعت زبان، بی‌شک در شکل‌گیری این شیوه نقش به‌سزایی داشته است. نکته‌ای که سبب شده برخی، دوران شعری زندگی او را به دو دوره تقسیم کنند؛ اشعاری که از سال 1325 تا 1352 سروده شده (کتاب‌های «جای پا»، «چلچراغ»، «مرمر» و «رستاخیز») ؛ که بیشتر اشعار این دوره در اوزان سنتی شعر پارسی سروده شده‌اند2؛ و اشعاری که مربوط به سال 1352 تا 1381 هستند (کتاب‌های «خطی ز سرعت و از آتش»، «دشت ارژن»، «یک دریچه آزادی» و ...) ؛ که بخش وسیعی از این سروده‌ها را اوزان نادر شعر پارسی، و اوزان جدید و کشف شده توسط خود شاعر تشکیل می‌دهند. البته وجه بارز شعری سیمین بهبهانی تنها ابداع و استفاده از اوزان طبیعی و تازه نیست؛ اما با تکیه بر سخن خود شاعر می‌توان گفت، ابتکارات زبانی و بیانی شعر او بدون جاری شدن در جویبار این وزن‌های تازه امکان‌پذیر نبوده است. او معتقد است: «اوزان مکرر هزار ساله، دیگر با مفاهیم روز سازگار نیستند. زیرا که به نظام لغوی خاص خود عادت کرده‌اند و هر واژۀ بیگانه را از خود می‌رانند.»3

اما پیشینۀ نوآوری در وزن شعر پارسی تنها به فعالیت‌های سیمین بهبهانی ختم نمی‌شود و در هموارتر شدن این جاده، زحمات و تحقیقات دیگرانی چون پرویز ناتل خانلری، مسعود فرزاد، مهدی حمیدی شیرازی، ابولحسن نجفی، تقی وحیدیان کامکار، سیروس شمیسا، حسین آهی و ... نیز تأثیر داشته و دارد. البته این میان، شاید آنچه فروغ فرخزاد از آن به عنوان «وزن طبیعی کلام» در شعر خود یاد کرده  و بهره برده است، به منشأ کشف اوزان در ذهن‌ سیمین بهبهانی نزدیک‌تر باشد. در این خصوص شباهت‌هایی میان اعتقاد فروغ فرخزاد در خصوص وزن شعر، با صحبت‌های سیمین بهبهانی وجود دارد. فروغ فرخزاد می‌گوید: «من جمله را به ساده‌ترین شکلی که در مغزم ساخته می‌شود بر روی کاغد می‌آورم.» و «در شعر فارسی وزن‌هایی هست که شدت و ضرب‌های کمتری دارند و به آهنگ گفتگو نزدیک‌ترند، همان‌ها را می‌شود گرفت و گسترش داد.»4 سیمین بهبهانی نیز در این خصوص در مصاحبه‌ای با صدرالدین الهی گفته است: «وزن‌های من نتیجۀ پاره‌های کلامی‌ است که  به ذهنم می‌رسد و پیش از آن که به وزن بیندیشم به آنچه می‌خواهم بگویم می‌اندیشم.» و «هنر به سوی همان آهنگ‌های طبیعی گرایش پیدا می‌کند» تفاوت این دو اعتقاد شاید در این باشد که یکی از این دو شاعر (فروغ فرخزاد) ابتکار خود را در شعر نیمایی دنبال می‌کند و دیگری در غزل آن را می‌آزماید.

البته سیمین بهبهانی اوزان ابداعی خود را نوآوری نمی‌داند و نام آن را کشف می‌گذارد. کشفی که منبع آن توجه و دقت ویژۀ او به وزن‌های گوناگون کلام و حتی آهنگ و صوت موجودات و پدیده‌های طبیعی و حتی تصنعی است.

محمد کاظم کاظمی در کتاب «روزنه»  فصلی را به وزن شعر اختصاص داده و در نوعی از تقسیم‌بندی، انواع وزن را به دو گونۀ «شفاف» و «کدر» و «خیزابی» و «جویباری» تقسیم کرده است. مقصود از وزن شفاف، اوزان دارای موسیقی آشکار و قابل درک است و وزن کدر نیز درست در نقطۀ مقابل این تعریف قرار دارد و به اوزان دیریاب و نامحسوس‌تر اطلاق می‌شود. او پس از تعریف وزن خیزابی (پر طنین و پر تحرک) و وزن جویباری ( آرام و ملایم)، این نکته را بیان می‌کند که در دورۀ معاصر، بسامد وزن‌های شفاف و جویباری افزایش یافته و حتی برخی شاعران وزن‌های کدر و بلند را مورد اقبال خود قرار داده‌اند و در میان این شاعران به نام سیمین بهبهانی و حسین منزوی اشاره نموده و اقبال نشان دادن شاعران به این وزن‌ها را تحولی چشمگیر در شعر پارسی می‌داند و آن را نتیجۀ تلاش نیما یوشیج و پیروان او در نزدیک کردن موسیقی شعر به هنجار طبیعی کلام می‌شمارد که در کهن سرایان نیز موثر واقع شده است. 5

در خصوص تعداد اوزان ابداعی سیمین بهبهانی، هرمز علی‌پور (شاعر) این اوزان را 41 وزن می‌داند، اما داود محمدی (استادیار دانشگاه سمنان) در پژوهشی، با ذکر شاهد مثال‌های گوناگون از دیوان شاعر، تعداد 63 وزن  تازه و بی‌سابقه و 25 وزن نادر و کم‌سابقه را عنوان کرده است.  البته ابداع یک وزن تازه به خودی خود نمی‌تواند نوآوری و موفقیت یک شعر را تضمین کند. نکته‌ای که سیمین بهبهانی نیز به آن اشراف داشته است و برای آن تمهیداتی را نیز در نظر گرفته است. او با استفاده از اوزان دوری، سعی کرده است در عین بلند بودن مصراع‌ها، در هر نیم مصرع، موسیقی را در ذهن خواننده تداعی کند: «اوزان تازۀ من کوتاه هستند وهر مصرع را دوپاره می‌کنم تا گوش آن را فراموش نکند. کسانی بوده‌اند که مصرع‌های بلند یک‌پاره، از اوزان تازه آورده‌اند، اما موفق نبوده‌اند.» او معتقد است وزن شعرش با محتوا متولد می‌شود؛ و مسلماً در چنین شعری پیش از آنکه پای کوشش‌های ساختاری به میان بیاید، جوشش عاطفه و زبان، و تازگی بیان است که راه را برای تازگی وزن باز می‌کند.

 

 

1-  سیمین بهبهانی در مصاحبه‌ای با صدرالدین الهی، منتقد، به بیان این مطلب پرداخته است: «وزن شعر من با اوزان نیمایی فرق دارد، زیرا نیما ضمن حفظ ارکان وزن‌های قدیم، تساوی طولی مصراع‌ها را از خود رانده است، یعنی که نیما اوزان و بحور آشنای کلاسیک را حفظ کرده و در مقابل شکل هندسی شعر کلاسیک را به هم ریخته. من اما مهم‌تر برایم این بود که ارکان وزن‌های آشنای قدیم را از شعر خود برانم» که البته شواهد بیانگر این است که فروغ فرخزاد، پیش از سیمین بهبهانی، به نوعی آغازگر این ابداع (استفاده از وزن طبیعی کلام) در شعر نیمایی بوده است.

2-  مقالۀ «معرفی اوزان تازه و نادر در اشعار سیمین بهبهانی»، داود محمدی، استادیار زبان و ادبیات پارسی، دانشگاه سمنان، 1/4/88

3- «ابداع اوزان در شعر فارسی»، مصاحبۀ  کتبی صدرالدین الهی با سیمین بهبهانی، مجلۀ ایرانشناسی، سال نهم

4- مصاحبۀ م. آزاد با فروغ فرخزاد

5- «روزنه»، مجموعه آموزشی شعر محمد کاظم کاظمی، ص 192

تصاویر
  • وزن، جویباری در غزل سیمین بهبهانی / نیلوفر بختیاری
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: