پنجشنبه, 01 آذر,1403 |

حتی

| 1856 | 0

شعری از زهرا غفاری

حتی نبود بین من و تو شکایتی

وقتی نبود قصه ما را حکایتی

 

گلها به روی شاخه خود زرد میشوند

وقتی که باغِبان ندارد درایتی

 

گاهی به یاد طرز نگاهی دلم گرفت

گاهی به یاد طرز بیان و اشارتی

 

گاهی گذر ز کوچه معشوق میکنم

گاهی برای عرض سلام و ارادتی

 

خیلی به روی دامنمان غم گذاشتند

خیری ندیده ایم به دیگر روایتی

 

بغضم ادامه دار و غزل هم ادامه دار

عنوان شعر من چقَدَر بی نهایتی

 

دیگر به حال و روز خودم خو گرفته ام

شاید بنا کنیم همینجا امارتی

 

 

Article Rating | امتیاز: 5 با 2 رای


نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.