شعری از دبیر آفتابگردان ها
در رود اربعین تو من سنگ خاره ام
جا مانده ام ز قافله و نیست چاره ام
قسمت نشد بیایم و این غصه را فقط
از تنگنای تلویزیون در نظاره ام
وقتی فقط نگاهم و وقتی فقط نگاه
یعنی که در حماسه ی تو هیچکاره ام
باید که قسمتم نشود کربلای تو
در بند بچه و زن و کار و اداره ام
-نه؛ سال بعد میروم و..- خسته شد دلم
از ادعای بی ثمر و چندباره ام
احد ارسالی
دوره چهارم آفتابگردان ها
ما همه آفتابگردانیم