لحظه ی خوردن تاریکی و نور است به هم
یا نگاه  دو نفر آدم کور است به هم
به فنا می کشد این رابطه ی قلابی
مثل دلبستگی ماهی و تور است به هم
چشم وا می کنی و زندگی شیرین را
می زند یک شبه یک شچشم که شور است به هم
رفتی و بیشتر از پیش به خاطر ماندی
این گره خوردن غیبت و حضور است به هم
سال ها بعد، شبی، سر زده، یک گوشه ی شهر،
"درد" بر خوردن ما حین عبور است به هم
(امید)
			 
			
			
				امید رهایی |  دوره پنجم آفتابگردان ها
			
			
			
				
				 09 اردیبهشت 1396
				 2186
				 2
				 4.67