سومین کارگاه نقد شعر آفتابگردانها با حضور علی داودی، محمدحسین نجفی و محمدجواد شرافت برگزار شد.
صادق بقایی اولین شاعری بود که شعر خود را قرائت کرد:پ
پدرم ظهر هزار عاشورا در دلش دارد
مادرم غروب هزارن عاشورا
در درگیری های 1400 ساله
...
علی داودی در نقد این شعر گفت:آنچه در شعر مذهبی دست و بال شاعر را می بند، دامنه ی تخیل کم است؛ اما با این حال نیز شاعر نباید خیلی صریح بیان کند.
این شعر سطری هایی داشت که مخاطب راجذب می کرد و از لحاظ عاطفی در اوج بود.
دومین شاعری که به شعرخوانی دعوت شدسید باقر سیدی زاده بود که غزلی با مطلع:
هر که از سفره تو نان برداشت
باری از دوش آسمان برداشت
محمدجواد شرافت در نقد این شعر بیان کرد: وزنی که شاعر برای سرودن این غزل انتخاب کرده است، وزنی ست که به منطق کلام امروز نزدیک است و اختیارات شاعر در آن زیاد است،طوری که فضای بیشتری برای جولان دادن دارد.
علی داودی در نقد این شعر گفت: در شعر آیینی یک خطری که همیشه شاعران جوان را تهدید می کند این است که چون مستمع با فضا و مضامین و الفاظ و تصاویر شعر مذهبی آشناست به نوعی شعر شاعر را همراهی میکند و چندان در قید و بند این نیست که جمله ی فصیحی از شاعر بشنود، پس شاعران جوان نباید خود را محدود به این واکنش ها کنند.
سومین شاعری که در کارگاه نقد سوم به شعرخوانی پرداخت احمدجواد نوآبادی بود که غزلی با مطلع زیر خواند:
چنان از آتش دوری تو برخاست آه از من
که شاکی می شود حتی خود من نیز گاه از من
علی داودی در نقد این شعر گفت: این که اگر شاعری قافیه را تعبیه کند و مصراع اول را بر اساس آن بگوید بخشی از بلاغت را از دست می دهد که در این شعر نیز تا حدودی به چشم می خورد.
داودی با اشاره به این موضوع که مصراع های دوم به نسبت مصراع های اول درخشان تر بودند،ادامه بحث در مورد این اثر را به محمدجواد شرافت سپرد. شرافت ادامه داد: یکی از راه هایی که می توان شاعری را محک زد؛ سنجیدن قوت مصراع های اول آن شاعر می تواند باشد که در این حیطه محمدعلی بهمنی مصراع های اول بسیار درخشانی دارد.شاعران جوان نیز باید سعی کنند به مصراع های اول اشعارشان بهای بیشتری بدهند.
چهارمین شاعری که شعر توسط کارشناسان جلسه مورد نقد و برسی قرار گرفت پویان سلیمانی از تهران بود که غزلی با مطلع زیر خواند:
مشکلاتش جملگی در بین صحن از یاد رفت
تا که آهو سوی تو از دست هر صیاد رفت
محمدجواد شرافت در نقد این شعر گفت: شاعران جوان باید خلاء های موسیقایی را درشعرهای خود تقویت کنند، زیرا اگر شاعری طبع خود را نسبت به این موارد بی مبالات بار بیاورد از لحاظ شنیداری مخاطب خود را به چالش می کشد.
علی داودی در ادامه نقد این اثر گفت: شعری که خوانده شد، شعری ساختارمند بود که یک اول و آخری در آن بود که ابیات آن ذهن را منحرف نمی کند، طوری که سه شخصیت در حالت های مختلف وجود دارد که مضمون سازی های مختلف از آن ها ارئه شده.
پنجمین شاعر عبدلرضا رجبیان از فسا بود که شعر با طلع زیر خواند:
بر مهر و بر وفای کسی اعتبار نیست
گر هست هم دگر ز کسی انتظار نیست
محمد جواد شرافت در نقد این شعر بیان کرد: مهم تر از زبان شاعر، جهان شاعر است که شاعر این غزل نیز باید خود را با فضای شعر معاصر بیشتر انس بدهد.
محمدحسین نجفی دومین منتقدی بود که در مورد این شعر صحبت کرد.نجفی با اشاره به صحبت های شرافت که جهان این شعر را قدمایی شمرده بود گفت: شاعر برای خارج شدن از این فضا می تواند از کلماتی استفاده کند که همین امروز مورد استفاده قرار می گیرد که به عنوان مثال اگر کلمه قطار درجایگاه قافیه می آمد مطمئنا برای گفتن بیت از کلمات زبان امروز برای گفتن سرودن استفاده می کرد.