شنبه, 03 آذر,1403 |
گزارشی از دو کارگاه نقد اردوی نخست بانوان دوره ششم آفتابگردان
 

گزارشی از دو کارگاه نقد اردوی نخست بانوان دوره ششم آفتابگردان

جمعه، 04 فروردین 1396 | Article Rating

آفتابگردان‌ها، یکی از مفیدترین برنامه‌های اردوی آفتابگردان‌های مؤسسۀ شهرستان ادب، برگزاری کارگاه‌های نقد با حضور اساتید مطرح ادبی کشور است. گزارشی از کارگاه‌های نقد برگزار شده در متن اردوی دورۀ ششم آفتابگردان‌ها (خواهران) در ادامه می‌آید.

اولین کارگاه نقد نخستین اردوی دورۀ ششمی‌های دختران آفتابگردان‌ها با حضور ناصر فیض، عالیه محرابی و محمدرضا وحیدزاده برگزار شد.

فاطمه دلشادی از اراک، اولین شاعری بود که به خواندن شعر خود با مطلع: «از شعرهای هم فقط ایراد می‌گیریم / ایراد می‌بینیم اگر ایراد می‌گیریم» پرداخت.

ناصر فیض با اشاره به ردیف شعر که کمی محدودکننده است، گفت: «هر چه ردیف شعر، طولانی‌تر باشد، ذهن شاعر بسته‌تر می‌شود، اما از عهده‌اش برآمده بودید».

محمدرضا وحیدزاده، هم‌چنین با اشاره به دشواری قافیه گفت: «در بیت‌های پایانی این شعر، خلاقیت بیشتر می‌شود».

سپس ملیحه خوشحال از شهر فریمان، به خوانش شعر طنز خود پرداخت: «مشکل اصلی کشور، ازدواج/ آی خواهر، ای برادر، ازدواج».

ناصر فیض در خصوص این غزل گفت: «در این شعر خیلی جاها، فعل و ارکان جمله حذف شده بودند» و رعایت نکات دستوری را لازمة شعر دانست. عالیه مهرابی نیز گفت: «از ردیف به حد کافی کار کشیده نشده؛ اما ردیف یک ظرفیت موسیقیایی در شعر ایجاد کرده است».

محمدرضا وحیدزاده نیز شعر طنز را امری خطیر دانست و یادآور شد: «چون شعر طنز می‌خواهد فی‌المجلس بازخورد خود را بگیرد، باید با احتیاط بیشتری وارد این حوزه شویم».

سپس سمانه خلف‌زاده از قم، به خوانش یک چهارپارۀ آیینی‌ـ‌فاطمی پرداخت: «نمرودیان سرکش اصحاب بولهب / دامن زدند آتش خشم و نفاق را».

 ناصر فیض با اشاره به رعایت شأن کلام در این شعر گفت: «در سرودن شعر آیینی یکی از مهم‌ترین مسائلی که باید رعایت کنیم، دانستن تاریخ است. ما تا یک حد خاص می‌توانیم با ائمة اطهار (ع) صمیمیت داشته باشیم. حوزۀ شعر آیینی، حوزۀ دشواری ا‌ست و متأسفانه امروز بعضی مداحان چیزهایی می‌گویند که نباید بگویند. اما این شعر از این لحاظ خیلی خوب بود».

سپس سارا رمضانی از خرامۀ شیراز، به خوانش شعر طنز خود پرداخت: «من شما را دیده‌ام، سمت لواسان بیشتر/ وقت خوردن‌ها و بردن‌ها، هراسان بیشتر».

ناصر فیض ضمن تشویق این شعر گفت: «ردیف شعر کار را سخت می‌کرد. با ردیف‌های فعلی کار راحت‌تر است. چون فعل عمومأ در ساختار زبان فارسی در آخر جمله قرار می‌گیرد».

محمدرضا وحیدزاده نیز این شعر را شعری خوب دانست و با اشاره به محتوای شعر افزود: «برخی معتقدند در شعر طنز، نباید وارد سیاست شد. اگر تلقی‌مان از سیاست، دعوای حزبی است؛ به نظر من هم شاعر نباید شأنش را در حد کار سیاسی تنزل دهد. اما اگر سیاست را هم از ساحت زندگی شاعر ببینیم، شاعر می‌تواند کجی‌ها را با بیان طنازانۀ خود بیان کند. شما خیلی خوب به این ساحت نزدیک شده‌اید».

سپس میترا سادات دهقانی از سمنان، به خوانش شعری در مدح حضرت زینب (س) پرداخت: «به ظاهر معجر اما چون پدر عمامه سر دارد/ زنی که بر زبانش خطبه‌های شعله‌ور دارد...».

ناصر فیض در خصوص این شعر گفت: «شعر بسیار زیبایی بود». سپس به دقت در انتخاب واژگان در شعر، تأکید کرد و افزود: «کتاب‌هایی مانند «قاف» یاسین حجازی، «گنجشک و جبرئیل» سید حسن حسینی و... ذهن را برای سرودن شعر آیینی آماده می‌کند».

عالیه مهرابی نیز افزود: «تصویر شکوهمندانه‌ای از حضرت زینب ارائه دادید. حضرت خود می‌فرمایند: «ما رأیت إلا جمیلأ» و گویا شاعران را نیز راهنمایی می‌کنند که جز زیبایی نبینند».

در پایان این جلسه، ناصر فیض به خواندن چند بیت از آخرین شعر طنز خود پرداخت که مورد تشویق حضار واقع شد.

در کارگاه نقد دوم، ناصر فیض، افسانه غیاثوند و مریم آریان حضور داشتند.

 

زهرا سادات میرزاحسین از تهران، نخستین شاعری بود که غزل خود را با مطلع «عذاب از زندگی تلخ من بیرون نخواهد رفت/ که باران هم ببارد خشکی از کارون نخواهد رفت» برای حضار خواند و مورد تشویق استادان قرار گرفت. ناصر فیض در خصوص این غزل گفت: «زبان این اثر بسیار سالم بود و ظرفیت ردیف به چند شکل استفاده شده بود». اما متذکر شد که به اقتضای وزن، کلمة «زندگی» در بیت اول این شعر، مشدد خوانده می‌شود که با توجه به اهمیت مطلع در شعر، بهتر است اصلاح شود. افسانه غیاثوند نیز استفادۀ شاعر از بحر هزج را با محتوای این شعر، بسیار هماهنگ دانست.

ربابه جعفری از مشهد، نفر بعدی بود که به خوانش یک رباعی و غزل‌‌ـ‌مثنوی کوتاه با مطلع «یک کوه درد با تو برابر نمی‌شود/ آری بخند زخم تو بهتر نمی‌شود» پرداخت. مریم آریان گفت: «رباعی، حاصل تأملات فلسفی شاعر است و خردگراست» و افزود: «نقطه‌های درخشان و خیره‌کننده‌ای در کارتان به چشم می‌خورد. محور عمودی شعر، خیلی منسجم بود. ما وقتی می‌خواهیم از غزل، ‌گریز بزنیم و برویم به مثنوی، باید طبیعت شعر این را ایجاب کند. در کار شما گریز از قالب، نامحسوس بود و بافت شعر، حفظ شده بود و این خیلی خوب است».

ناصر فیض نیز بر اهمیت زبان در سرایش اشعار، تأکید نمود.

سپس نرجس رئیسی از بوشهر، به خوانش چارپارۀ خود پرداخت: «به زمین خوردنت ادامه نده/ زندگی جای خاله‌بازی نیست/ صحنه را می‌زند به هم دنیا/ لحظه‌ای وقت صحنه‌بازی نیست».

ناصر فیض در خصوص این شعر گفت: «قالب چارپاره خیلی برای ابراز عواطف، مناسب است. برای ترانه هم خیلی ظرفیت دارد. زبان شاعر در این شعر، به‌شدت سالم است و محتوا نیز با قالب هم‌خوانی دارد».

مریم آریان نیز افزود: «محور عمودی، خیلی منسجم بود. ابیات در کنار یکدیگر، ارتباط افقی و ارتباط عمودی خیلی خوبی هم داشتند. در کل شعر زیبایی بود».

سپس فاطمه پورحسن، به خوانش مثنوی خود پرداخت: «دگر رفته است از دستم حساب ماه‌های تو/ دلم خسته است، خسته از شمار آه‌های تو».

ناصر فیض، ضمن اشاراتی در خصوص زبان این شعر گفت: «شعر خوبی بود. البته با کمی دقت بیشتر می‌شد این شعر را بهتر نیز کرد. در برخی قسمت‌ها سهل‌انگاری در ارکان جمله وجود داشت. زبان شعر، هنوز به استقلال کامل نرسیده؛ البته با توجه به اینکه خیلی‌وقت نیست که شعر می‌گویید، خیلی خوب است».

ناصر فیض همچنین در تجلیل از شعرهای شاعران آفتابگردان دوره‌های گوناگون افزود: «حد نصاب اشعار آفتابگردان‌ها خیلی بالاتر از بهترین اشعار برخی مدعیان شاعر است».

تصاویر
  • گزارشی از دو کارگاه نقد اردوی نخست بانوان دوره ششم آفتابگردان
  • گزارشی از دو کارگاه نقد اردوی نخست بانوان دوره ششم آفتابگردان
ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: