نقد مکتوب شعر مهدی حنیفه
شاعر: مهدی حنیفه
04 آذر 1396
14:51 |
0 نظر |
1361 بازدید |
امتیاز: 2.67 با 3 رای
تلخ است روزگار پیمبر نداشتن
تلخ است خانه داشتن و در نداشتن
باران بهانه است، محال است در غمت
بغض گلوی عرش ترک برنداشتن
نه عشق، نه خوشی، نه جوانی، بدون تو
جا کرده در میان دلم هر نداشتن
از رفتنت سکوت گلوگیر سهم من
سهم حسین، غصّۀ مادر نداشتن
جان علی به جان تو بستهست، پس شدهست
این خانه ضرب در دو برابر نداشتن
تو نیستی و بی تو در این روزگار تلخ
از هرچه داشتن شده بهتر نداشتن
نقد:
ورود به عرصة شعر آیینی و سرودن برای ائمه و اولیای الهی، اگرچه با توجّه به فراوانی مخاطب و علاقهمند اینگونه اشعار، در ظاهر امری ساده و سهل مینماید، امّا حقیقتاً یکی از دشوارترین گونههای شعر به شمار میرود. جدا از لزوم رعایت شأن و منزلت ائمّة بزرگوار و پرهیز از اغراقهای زبانی و معنایی شاعرانه که در سرودن اینگونه اشعار امری بدیهی و پذیرفته است، یادآوری زدودن غبار تکرار از صورت زبان و معنا مسئلة مهمّ دیگری است که نباید از آن غفلت ورزید.
افتادن در ورطة تکرار مضامین و مفاهیم یکی از آسیبهای این گونة شعری است که گاهی در بیان برخی شاعران کمتجربه، سخن را به ورطة ابتذال و تکرار کشانده و تقدّس موضوع نیز نمیتواند یاریگر این شاعران در کسب توفیق هنری و آفرینش و ادای دین به ساحت خوبان شود. آشناییزدایی و خروج از هنجارهای مرسوم زبانی و معنایی، زمینة تمایز زبان و فاصلهگیری از زبان مبتذل روزمرّه و رستاخیز واژگان را فراهم میکند.
شعر، بیرون از زبان، قابل تصوّر نیست و هرچه هست در تغییراتی است که در زبان ظهور مییابد. بدین ترتیب، آشناییزدایی به اعتبار تمایز کاربرد و نقش کلمات در نظام جملهها، یکی از شگردهای رستاخیز کلمات با بهرهگیری از شگردهای زبانشناسی از جمله استعاره، مجاز، آرکائیسم و ایجاز و حذف و حسآمیزی و ترکیبسازی و مجموعة قوانین شناختهشدة زبانی، میتواند برای این منظور راهگشا باشد. قیصر امینپور از این شگرد به خوبی در سه بیت نخست مثنوی با موضوع حضرت زینب بهره جسته است:
«دلش دریای صدها کهکشان صبر
غمش طوفان صدها آسمان ابر
دو چشم از گریه همچون ابر خسته
ز دست صبر زینب، صبر خسته
صدایش رنگ و بویی آشنا داشت
طنین موج آیات خدا داشت»
غزل مهدی حنیفه، غزلی استوار و برخوردار از انسجام معنایی است که توانسته است با ترسیم تصاویری شاعرانه از زندگی حضرت فاطمه(س) از پس ردیف فعلی دشوار «نداشتن» برآمده و هنرنمایی کند.
بیت دوم و چهارم و پنجم این غزل موّفق شده با استفاده از آشناییزدایی زبانی، در عرض ارادت شاعرانة او به ساحت امّ ابیها توفیق یابد امّا شاعر باید تلاش کند در اشعار بعدی از سایر شگردهای آشناییزدایی در حوزة فرهنگ و اندیشه نیز در ژرفساخت زبان بهره جوید. امید آنکه حلاوت شعرهای آیینی او تا سالهای مدید، کام ذهن و زبان دوستدارانش را شیرین کند.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.