نقد مکتوب شعر نیلوفر بختیاری
شاعر: نیلوفر بختیاری
05 آذر 1396
16:17 |
0 نظر |
1176 بازدید |
امتیاز: 1 با 1 رای
چندیست هر روز هفته مهمان مادربزرگم
تا اندکی سو بگیرد چشمان مادربزرگم
حال و هوای نگاهش، دیدم رطوبت گرفته
بر گونه میریخت نمنم باران مادربزرگم
دیوارها گریهاش را نشنیده بودند امّا
از اشک لغزیده پر شد فنجان مادربزرگم
نسبت به او، غفلت از من، یعنی نمکدان شکستن
وقتی نمکگیر هستم با نان مادربزرگم
پروندۀ دردهایش، مهر شفا نیست پایش
در نسخه جایی ندارد درمان مادربزرگم
راهی نمانده برایش، جز در رضای خدایش
ای غم! چه میخواهی آخر از جان مادربزرگم؟
ما بید بودیم و مجنون در انتظار شبیخون
امّا نلرزید هرگز ایمان مادربزرگم
میخواست مشهد بیاید، نذر شما بوده شاید
این اسکناس میان قرآن مادربزرگم
قفلی خریدم ببندم بر میلههای ضریحت
فکر کلیدی برای زندان مادربزرگم
نقد:
در این غزل، اوّلین و مهمترین نکتهای که جلب توجّه میکند، ردیف اسمی است (البتّه در بعضی ابیات، پس از اسم، فعل هم داریم امّا در اصل موضوع، تفاوتی حاصل نمیشود). اینگونه ردیفها، هم محسّناتی دارند و هم معایبی. مهمترین حسن ردیفهای اسمی، این است که به عینیگرایی و جزءنگری در فضا کمک میکنند؛ شاخصههایی که میتوانند در شکل گرفتن فضاهای امروزی و تصاویر تازه مؤثّر باشند امّا شاید مهمترین عیب ردیف اسمی این باشد که معمولاً شاعر را به نوشتن فضاهای خاصّی محدود میکند. در این باره زندهیاد حسین منزوی در مقدمة کتاب «شوکران و شکر» توضیحاتی دادهاند که توصیه میشود همة کارورزان غزل به آن فکر کنند. مهمترین وظیفة ما بهره بردن از امکانات موجود در زبان، ضمن حذف معایب است.
امّا نکتة بعدی که دربارة موسیقی کناری و کلّیت غزل شما مهم است اینکه قافیه و ردیف در همة بیتها مضاف و مضافالیه هستند؛ وضعیتی که باعث میشود دست و پای شاعر در انتخاب قافیه، بیش از حدّ معمول بسته شود. البته قافیة غزل شما گسترده است ولی به لحاظ اسمی بودن ردیف و الزام به ساختن ترکیبهای اضافی، به هر حال بخشی از قافیههای موجود بلااستفاده میمانند؛ یعنی نمیتوانید از قافیههایی که در ترکیب با ردیف «مادربزرگم» به معنای درست و مقبولی منجر نمیشوند، استفاده کنید. خطر بزرگی که در این موارد، متن غزل را تهدید میکند این است که ترکیب حاصله، یک ترکیب «مجرّد و ملموس» باشد، چرا که معمولاً اینگونه ترکیبها دریافت مخاطب را به تأخیر میاندازند و حتّی گاهی غیر ممکن میکنند، چون انتزاعی و باورناپذیر هستند. هوشمندی شما این بوده که در اغلب بیتها (جز ابیات 2 و 3) قافیههای مناسبی انتخاب کردهاید که توانستهاند اضافههای تعلّقیِ درست و طبیعی بسازند. در بیت دوم، تعلّق یافتن «باران» به «مادربزرگ» نیاز به تمهید و مضمونآفرینی متناسب داشته که با آن روبهرو نیستیم. در بیت سوم هم خود ترکیب «فنجان مادربزرگ» مشکلی ندارد امّا تصویر برای مخاطب، باورپذیر نیست، انگار که قافیه فقط برای خالی نبودن جایش آمده باشد.
امّا از بحث موسیقی کناری که بگذریم، باید گفت با توجّه به توانایی مشهود شاعر در نوشتن، بهتر است در آثار بعدی خود تلاش کند ارکان جمله را به طبیعیترین شکل ممکن و همانطور که در زبان معیار به کار میروند، سر جای خود بنشاند. به شهادت همین اثر، دایرة واژگانی شاعر، گستردگی قابل قبولی دارد و در کشف فضاهای مؤثّر هم تواناست. پس چه خوب است که شاعر به جان شعر هم بیشتر بیندیشد و بدین ترتیب مطمئنّاً میتوانید شاعر متشخّصی باشد.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.