نقد مکتوب شعر احمد حیدری قرا
شاعر: احمد حیدری قرا
06 آذر 1396
15:32 |
0 نظر |
1519 بازدید |
امتیاز: 4.33 با 3 رای
خواست از عالم بالا خبری داشته باشد
پر زند سمت پدر، بال و پری داشته باشد
خواست خونش برسد تا دل بارانی طوفان
ابر با مرثیهاش چشم تری داشته باشد
گرچه شش ماهه ولی مرد خطر بود، نمیخواست
سهم کمحادثه و بیاثری داشته باشد
غنچه میخواست در این دستۀ گل جای بگیرد
بین سرهای سر نیزه، سری داشته باشد
رفت میدان و همة غصّهاش این بود خدایا
نکند تیر به بابا نظری داشته باشد
نکند رد شود از حنجرۀ کوچکم و بعد...
نکند وای! برایش خطری داشته باشد
پسری خواست برای پدرش با سر و گردن
جلوی تیر سهشعبه سپری داشته باشد
نقد:
پرداختن به شعر آیینی در روزگار و جامعة ما کار دشواری است، خصوصاً پرداختن به موضوعاتی چون عاشورا که بسیاری دربارة آن گفتهاند و نوشتهاند و میگویند و مینویسند امّا این اصل، نمیتواند به این نتیجه برسد که خب، پس دیگر نباید نوشت. قاعدتاً شاعری که دغدغهای واقعی داشته باشد، میتواند در این ساحت، فضاهای تازهای بیافریند، از جمله غزل پیش رو که به دلیل نگاه درست و تازة سرایندهاش از آب و گل درآمده است.
قبل از اینکه وارد متن این غزل شویم، نگاهی به طرح آن میاندازیم؛ طرحی که قبلاً در غزلهای مشهور دیگری هم شنیده و خوانده و پسندیده شده است. اینکه غزلسرایی سراغ طرح امتحانپسدادهای برود بذاته بد نیست امّا باید قبول کرد که مخاطب حرفهای با شنیدن غزل فعلی به یاد غزل قبلی میافتد و اگر جذّابیت فضاها به اندازة کافی نباشد، احساس تکرار و تقلید و... غالب میشود. دربارة این غزل میتوان گفت اجرای خوب و فضای یکپارچهای که در سلامت زبانی و بیان عاطفی و خیالانگیز شکل گرفته، باعث شده مخاطب با وجود نشانی دادن ذهنش به ماقبل، احساس کند دارد کار تازهای میخواند. پس خوب است صراحتاً تکرار کنیم که طرح، متعلّق به کسی نیست، اگرچه فضل تقدّمها محترم هستند.
با توجّه به اینکه این غزل در مجموع، اثر خوبی است، اشارهوار به برخی ظرایف میپردازیم.
در مصراع دوم بیت اوّل، «پر زند سمت پدر» بیان دقیقی نیست، چون هنوز پدر به شهادت نرسیده است. خیلی راحت میشد به جای پدر کلمة دیگری گذاشت و اتفاقاً به بیان فراگیرتری رسید.
صفت «کمحادثه» استخدام دقیقی برای «سهم» نیست. این صفت بیشتر برای ظرفهای زمان و مکان و... کاربرد دارد مثلاً روز پرحادثه. برای «سهم» صفات متناسب دیگری هست. پس خوب است که در انتخاب صفات دقیقتر باشیم.
امّا از کاستیها که بگذریم به نقاط قوّت این غزل میرسیم که کم نیست. زبان سالم و طبیعی، تصاویر تازه، بهره بردن از اصطلاحات آشنا، روایت یکدست، بیان عاطفی به جای بیان احساساتی و پایانبندی خوب، از ویژگیهایی است که میتوان به آنها اشاره کرد و دربارة هر کدام به تفصیل گفت و نوشت.
بیتردید خلق چنین آثاری در حوزة شعر آیینی میتواند به افزایش سطح سلیقة عمومی نیز کمک کند؛ وظیفهای فرهنگی که افزون بر وظایف ادبی، بر دوش اهالی ادبیات است.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.