پنجشنبه, 01 آذر,1403 |

نقد مکتوب شعر یزدان سرگزی

شاعر: یزدان سرگزی

15 آذر 1396 11:04 | 0 نظر | 1270 بازدید | امتیاز: با 0 رای
نقد مکتوب شعر یزدان سرگزی

1
همه به تو اشاره می‌کنند
تو به من 
عجیب است!
دنیای برزخی
و جیغ‌هایی که سوت قطار دارند
سرم گیج می‌خورد
هر طرف که می‌چرخم دندان می‌بینم
آدم هسته می‌کارد
تا بمب هسته‌ای برداشت کند
و هوا 
با دو خوشه گندم 
زمین را در آغوش گرفته
که سیب من است
واژه‌ها مغزم را می‌خورند
می‌فهمم
 چند حرف بیشتر برایم نمانده
س
ک
و
ت
2
بنشین کنارم
تا مرگ را برایت پخش کنم
و از خودفروشی خیابان‌ها
ابابیل بسازم
عزرائیل!
دست بردار
این شهر
قرن‌هاست ریگ دم می‌کند
برای فنجان‌های ته‌گرفته از فقر
آهای جبرئیل!
برای خدا نامه‌ای دارم
با خطی پینه‌بسته
و عشقی هارشده
در شریان رودخانه‌ای که
ماهیانش استخوان‌های زمین را می‌جوند
خدایا نگاه کن
تیتر اشک‌های مادری که
چوبۀ حراج می‌زند 
به فرزندانش

نقد:
از نگاه روایت‌شناسی، لزوم توجّه به زاویة دید در این شعر ضروری می‌نماید. زاویة دید، شیوة نقل روایت است، نقطة دید یا موقعیتی ادراکی یا مفهومی که خواننده به واسطة آن با رخدادها و موقعیت‌ها در روایت آشنا می‌شود. عموماً راوی همه ‌چیز را دربارة داستان می‌داند؛ جایی در بیرون از فضای روایت می‌ایستد و بر همه ‌چیز اشراف دارد (سوم شخص دانای کل) و گاهی دیدگاه خود را به یک یا چند شخصیت داستانی محدود می‌کند و حوادث را از دیدگاه دانش، احساس و ادراکات آنان می‌بیند (زاویة دید درونی). زاویة دید، ابزار راوی و روایتگری است. راوي ممكن است بيشتر يا كمتر از شخصيت‌ها بداند يا در سطح آن‌ها حركت كند. روايت مي‌تواند فاقد كانون باشد كه در آن راوي، داناي كل است يا كانوني-دروني باشد كه شخصيتي از يك جايگاه ثابت يا جايگاه‌هاي متغيّر، آن را بازمي‌گويد يا از ديدگاه چندين شخصيت بيان ‌شود. شكلي از كانون‌داري خارجي نيز وجود دارد كه در آن راوي كمتر از شخصيت‌ها مي‌داند و در این شکل روایت که در آن متن به کانون‌داری خارجی نزدیک می‌شود، به تناسب، میزان نزدیکی متن به شعر بیشتر می‌شود.
با این اوصاف، مشاهده می‌شود که ویژگی اصلی این شیوة روایت که مختص داستان است، حضور خودآگاهی راوی به عنوان دانای کل در روایت است امّا ویژگی اصلی روایت در شعر که آن را از داستان متمایز می‌کند، روایت از طریق ناخودآگاه شاعر و گزارش اتّفاقات از دریچة عاطفی شاعر است؛ بدین صورت که عموماً مسائل اجتماعی و عمومی از دریچة احساس فردی شاعر عبور کرده و انفعالات احساسی شاعر نیز هنگام گزارش وقایع، ثبت می‌شود.

عموماً اشعار موفّق شامل این ویژگی هستند و می‌توان میزان گزارش مسائل عمومی از دریچة انفعالات شخصی را به عنوان یک معیار در کسب توفیق شعر، ارزیابی کرد.
شعر یزدان سرگزی نیز در وهلة نخست شعری برخودار از عاطفة اجتماعی است که در مسائل عاطفی شخصی و سطحی محدود نبوده و دردهای عمومی انسانی را تصویر می‌کند امّا دقّت در شیوة روایت این شعر، برجستگی روایت به شیوة داستانی را نشان می‌دهد. حضور عباراتی مثل سرم گیج می‌خورد، واژه‌ها مغزم را می‌خورند و سکوت در نیمة اول شعر، موجد ویژگی روایت شاعرانه است امّا عموماً در نیمة دوم شعر، شاعر وقایع شعر را وابسته به کنش‌گران روایت کرده و انفعالات و احساسات شخصی او در شعر غایب هستند که این امر، در نهایت منجر به توفیق کمتر شاعر شده است.
 

ویدئوی مرتبط

,
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.