نقد مکتوب شعر اکبر قنبرزاده
شاعر: اکبر قنبرزاده
02 دی 1396
21:29 |
0 نظر |
1166 بازدید |
امتیاز: با 0 رای
در قاب از چشمان تو خونی که لبریز است
تصویر رعبانگیز شب در فصل پاییز است
بگذار دور از هم جدا باشیم و آسوده
وقتی که دیدار من و تو حادثهخیز است
تا صبح در اغوش ماه آرام میخوابی
تا صبح در این خانه باران، تند و یکریز است
باید بریزد فصلمان از برگها تب را
تا لحظهای که نام این پاییز، تبریز است
من، صندلی، شب، خاطرات مرده در دفتر
تو، قاب عکس و خندهای که روی این میز است
نقد:
در شعر فارسی، روابط عاشق و معشوق همواره موقعیت ممتازی داشته است. معشوق همیشه مظهر ناز بوده و عاشق مظهر نیاز. نزد عاشق، همة حرکات معشوق دارای قداست و زیبایی و پذیرفته بوده: «گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو/ آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست».
مکتب وقوع که به بیان واقعیتها میپردازد، دارای زبانی بسیار ساده و عامیانه است و ماجرای بین عاشق و معشوق، طوری بیان شده است که حقیقی به نظر میرسد. البتّه این طرز بیان در دورههای قبل از قرن یازدهم که اوج و شکلگیری مکتب وقوع است نیز دیده میشود ولی هیچگاه بدین صراحت و فراوانی و گستاخی تجربه نشده است.
میدانیم مکتب وقوع از همان ابتدا دچار ابتذال شده و در جستجوی راهی برای نوآوری، مکتب واسوخت که شاخة فرعی آن است، به وجود آمد. واسوخت در عهد صفوی و دوران شاعری وحشی بافقی به اوج خود رسید. دیوان شعرای مابین سبک عراقی و سبک هندی، سرشار از مضامین وقوعی و واسوختی است. واسوخت در واقع نوعی قهر و عتاب عاشق است نسبت به معشوق و عاشقی که باید مظهر نیاز باشد، ناز میکند. در واقع در مکتب واسوخت قداست معشوق جای خود را به ناله و نفرین از رفتار معشوق میدهد و گله و شکایت از معشوق باب میشود: «میروم تا به سجود بت دیگر باشم/ باز اگر سجده کنم پیش تو کافر باشم» امّا در غزل معاصر شاهد بروز شیوهای دیگری از این نگاه هستیم.
در غزل شیوا و برخوردار از سلامت زبانی آقای قنبرزاده نیز مشابه این محتوا را مخصوصاً در دو بیت اوّل میتوان مشاهده کرد.
ناگفته پیداست این مضامین، متأثّر از شیوة نوینی از اشعار واسوختی شعر جوان امروز است. ویژگی بارز اینگونه شعر در دوران معاصر، علاوه بر تکرار بیپرواییهای تجربهشده در دورههای قبل و نوع رفتار با معشوق، اضافه شدن نوعی عشقستیزی در محتوای آن است که باید در مجالی دیگر به آن پرداخته شود. یقین دارم اگر گنجینة غنی واژگانی و تصویرپردازی آقای قنبرزاده با دقّت بیشتری در استفاده از قافیهها تلفیق شود، در آینده اشعار به یاد ماندنیتری را از ایشان شاهد خواهیم بود.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.