نقد مکتوب شعر مصطفی مهدیپور
شاعر: مصطفی مهدیپور
26 دی 1396
00:44 |
0 نظر |
1126 بازدید |
امتیاز: با 0 رای
پیش ما خاطر شاد و دل غمناک یکیست
در نواخانۀ ما سنتی و راک یکیست
مدّعی بود کسی فرق زیادی دارند
بنده تحقیق نمودم، کیف با ساک یکیست
گر قرار است لگدمال کنی پای کسی
فرق چندان نکند، ملّی و تنتاک یکیست
دشمن داخل یا دشمن خارج، آخر
نوع آتش که تفاوت نکند، باک یکیست
کاخها روی سر کوخ بنا میگردند
علّت فقر و غنا، صاحب ادراک! یکیست
پیش آنها که ندارند به مشهد بروند
نرخ تور دبی و کیش و کپنهاک یکیست
گاه میخندد و با قهقهه سر میبُرّد
گاه با نام خدا، داعش و ضحّاک یکیست
دیگری یا عربستان چه تفاوت دارد؟
خانههای یمن و غزّه که با خاک یکیست
موشکت را به سر مردم مظلوم نریز
نعره بر کوه مزن، نعره و پژواک یکیست
خندۀ تلخ من از گریه غمانگیزتر است
پیش ما شعر غمانگیز و طربناک یکیست
نقد:
پراکندگی سوژه یکی از مسائلی است که در سرودههای طنزگونه، امروزه زیاد به چشم میخورد که در این اثر نیز البتّه زیادی (!) به چشم میخورد. ظاهراً این شعر بین طنز و جد، دست و پا میزند. گرچه شاعر هم خودش این را دریافته و در بیت پایانی با عبارت «پیش ما شعر غمانگیز و طربناک یکیست» میخواهد بگوید که اشک و لبخند همیشه در کنار هم و لازم و ملزوم یکدگرند ولی غافل است از اینکه دو تا آدم بیکار مثل راقم این سطور (!) پیدا میشود که متوجّه اشکال کار بشود و کلاه سرش نرود. به هر صورت، دغدغههای اجتماعی و انسانی شاعر، قابل تقدیر است امّا به هر حال مرز بین جدّ و شوخطبعی بایستی مشخّص شود. شاعر ردیف خوبی را انتخاب کرده امّا برخی قافیهها مثل «تنتاک» کمی لوس از آب درآمده است. تازه به گمانم در بیت دوم هم ایراد وزنی کوچکی وجود دارد: «بنده تحقیق نمودم کیف با ساک یکیست» و الله اعلم. مطالعة کارهای طنزپردازان جوان مثل امید مهدینژاد که طنز اجتماعی و سیاسی هم دارد، برای این شاعر جوان مفید است انشاءالله.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.