نقد مکتوب شعر علی نیازی
شاعر: علی نیازی
28 دی 1396
01:20 |
0 نظر |
1443 بازدید |
امتیاز: 4.22 با 9 رای
عهد بستم عهدهای با خودم را نشکنم
عهد بستم عهد بستم با خودم تا نشکنم
غم به پیشانی چنینم کوچهها انداختهست
صد شکن بر جانم افتادهست امّا نشکنم
گرچه من دریا دلم امّا به دست موجها
هر نفس در خویشتن مانند دریا نشکنم
تا که گیسویی پریشان شد میان بادها
سر تکان دادم به خود، گفتم مبادا نشکنم
حال چون بغضی که عمری در گلویی مانده است
ماندهام، باید خودم را بشکنم یا نشکنم
نقد:
شاعر در استفاده از قابلیت¬های ردیف بسیار هوشمندانه عمل کرده است و در هیچ بیتی نیست که ردیف خوش ننشسته باشد. به عنوان مثال «شکستن» در بیت اوّل در کنار کلمة «عهد» قرار میگیرد و دلالت بر امری انتزاعی و نامحسوس دارد. در بیت دوم شاعر با تصویر کردن خط¬های پیشانی و تشبیه آنها به کوچه و از طرفی با استفاده از فعل«شکستن» و ربط دادن آن به خودش، از امری محسوس به امری نامحسوس می¬رسد؛ گویا این خطهای پیشانی ترکهایی بر جسم شاعر است و خبر از شکستن او می-دهد. ردیف در بیت سوم کاملاً تصویری است؛ شاعر موج¬های دریا را حاصل شکستن¬های دریا در خود میداند. ردیف در بیت چهارم مانند بیت دوم به شکستن خود اشاره دارد و چندان تازه نیست ولی برگ برندة این بیت، همراهی قافیه و ردیف است، به این معنی که شاعر بعد از «مبادا» از فعل «نشکنم» استفاده می¬کند و «شکستن» خود را که در ظاهر امری منفی ست، به اعتبار آنکه در برابر معشوق است مثبت جلوه می¬دهد و باز در بیت آخر نیز شاعر با استفاده از ترکیب انتزاعی «شکستن بغض» کارکرد دیگری از ردیف ارائه می¬دهد.
بررسی بیت به بیت این غزل جدا از اینکه هنر شاعر را در استفاده از ردیف نشان می¬دهد، به ترتیب جای¬گذاری خوب بیتها نیز اشاره دارد که کارکردهای محسوس و نامحسوس از ردیف به خوبی و با فاصلة مناسب در کنار هم قرار گرفتهاند.
صحبتهای تحسین¬آمیزی که در بالا آمد بیشتر به جنبه های فرمی غزل برمی¬گردد و به تمهیدات ساختاری شاعر اشاره دارد ولی در ورای ساختار و در حوزة محتوا، نقدهایی به شاعر وارد است. مهمترین نقد این است که در این غزل، چه میزان حال و هوای شخصی شاعر حضور دارد؟ آیا شاعر نوجوان ما خطّی بر پیشانی دارد که از شکستن خود در هراس است؟ آیا معشوق خود شاعر نیز دارای چنین مختصاتی¬ است یا شاعر تنها با تکیه بر پشتوانة ادبی کلاسیک چنین بیت¬هایی سروده است؟
علی نیازی با این غزل نشان می¬دهد مطالعات خوبی در زمینة ادبیات کلاسیک فارسی دارد و به خوبی می¬تواند از تصاویر و روابط تثبیتشده در آن استفاده کند. به نظر می¬رسد او دو راه در پیش دارد: یک اینکه با توجه به این دانش ادبی دست به تجربه¬های جدید بزند و حال و هوای شخصی خود را در شعرهایش به تصویر بکشد (مانند شاعران بزرگ غزل معاصر چون حسین منزوی و قیصر امین¬پور) یا با اندکی نوآوری به تتبّع در آثار بزرگان شعر کلاسیک مشغول باشد و نهایتاً در عالم ادبیات وجود مکرّری باشد.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.