نقد مکتوب شعر فائزه عباسی
شاعر: فائزه عباسی
30 دی 1396
02:11 |
0 نظر |
1232 بازدید |
امتیاز: با 0 رای
خدا به خیر کند قصّه را زمانی که
سکوت کردهای و بغض هم کمی داری
دلت پر است از این روزهای تکراری
شبت به صبح رسیدهست و باز بیداری
خدا به خیر کند قلبت از حرارت داشت
شبیه حال من از چشم عشق میافتاد
و آن روایت فتحِ دو چشم محجوبت
و این شبیه گذشته، تمام من بر باد...
دلت هوای دل دیگری به سر دارد؟
چه کار میکنی ای عشق؟ خانهات آباد!
تمام قلب منی و تصورّت از من
کسی که زندگیاش را به باد خواهد داد
تو را قسم به خودت، پارههای روحم را
نبر، بمان که تنم بی تو سرد و غمگین است
زمین همیشه پر از دردهای بیدرمان
زمان همیشه پر از روزهای ننگین است
نقد:
یکی از مهمترین کارکردهای هنر و ادبیات، ایجاد دید تازه در مخاطب نسبت به پدیدههای هنجارشده و مألوف است. بنا به نظریة روانشناسی گشتالت که بسیاری از نظریهپردازیهای عرصة هنر و ادبیات از آن متأثّر است، انسان به هر چیزی که عادت کند آن را آنطور که باید و شاید نمیبیند. ویژگی اصلی زبان عادی در گفتار روزانه، همین مشخّصه یعنی هنجارشدگی و از دست دادن تأثیر، به علت عادتشدگی و عادّی شدن است. دلیل اصلی این موضوع، مفهومی و ذهنی بودن زبان است که به قصد کاربرد و به هدف انتقال منظور و به اصطلاح انجام کاری میان گوینده و شنونده کارکرد مییابد. از طرفی، تصویر یا ایماژ به عنوان یکی از عناصر اصلی شعر که مفاهیم انتزاعی و ذهنی و عاطفی را عینیت میبخشد
اهمّیت دارد. عینیتبخشی به خواننده امکان میدهد به زوایای پنهانیِ روح شاعر راه یافته و ظرافتهای ذهنی او را دریابد. اهمّیت تصویرآفرینی تا آنجاست که بارزترین تفاوت میان علم و هنر را غلبة اندیشة تصویری بر اندیشة مفهومی دانستهاند.
با تصویری کردن زبان نه تنها میان زبان ادبی و زبان عادّی فاصلهگذاری میشود، بلکه حسّ خوشایندی در مخاطب نیز بیدار میشود. عاطفی کردن زبان با شیوههای شناختهشدهای چون استفاده از اصطلاحات محاوره، ضربالمثلها و کنایهها صورت میپذیرد و در این میان، تصویرسازی با استفاده از ترکیبسازی و آشناییزدایی، زبان معیار را به بیان هنری نزدیکتر میکند.
شعر خانم عبّاسی نیز با توجّه به صمیمیت سرشار شاعر در برخورد با موضوع عشق از پتانسیل بالای عاطفی برخوردار است.
سکوت، بغض، دل پر داشتن، شب به صبح رساندن (بیداری)، قلب پرحرارت، هوای دیگری به سر داشتن، زندگی را به باد دادن، تن سرد و غمگین داشتن و درد بیدرمان، همه از مفاهیمی هستند که در شعر خانم عبّاسی، ویژگیها و صفات یک عاشق را آشکار میکند. دقّت در این ترکیبها و تعبیرها مشخّص میکند که بیشتر این اصطلاحات از شنیدنیها هستند که عموماً ما آنها را میشنویم و فهم میکنیم تا ببینیم و به یاد بیاوریم و خاطرة آن را تداعی کنیم. مطالعة چندبارة این غزل زیبا، خلأ تصاویر ملموس را در شعر گوشزد میکند و لزوم توجّه به این شگرد مهم را یادآوری مینماید.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.