نقد مکتوب شعر سیدمحمدصادق آتشزر
شاعر: سیدمحمدصادق آتشزر
30 دی 1396
23:50 |
0 نظر |
1296 بازدید |
امتیاز: 1 با 1 رای
قسم به سرخی لاله که آسمان آبیست
و در رگارگ این شهر، زخم بیتابیست
به سقف خانةمان آسمان خراشیدهست
ولی نگاه خدامان به گود محرابیست
در این هزارة ماشین دلم چه بیتاب است
درخت خاطره، آغوش خالی تابیست
ندا زدند که ای شبنشین، دلت روشن!
در آسمان تو چون گل شکفته مهتابیست
قسم به غربت شعری که غرقة غم شد
قسم به آیه-گلی که به چنگ مردابیست
قسم به دشت و بهار و قسم به زیبایی
رسد کسی که دلش خون و دست او آبیست
نقد:
نکتهای که در ابتدای کار به چشم میخورد این است که آقای آتشزر از قافیههایی استفاده کردهاند که مجروح است، به این معنا که از لحاظ قواعد قافیه، چنین قافیههایی صحیح نیست و به موسیقی شعر، به شدّت ضربه میزند. ردیف هم در این میان، ردیف خاصّی نیست که بتواند آن را کمی تعدیل کند. استاد کاظمی در کتاب روزنه، در بخش «موسیقی شعر» زیر عنوان «نقش تکیه در قافیه» به صورت مبسوط در این باره بحث کردهاند که برای جلوگیری از تکرار مکرّرات به آن کتاب مراجعه کنید.
نکتة دیگری که باید در این شعر و دیگر شعرها توجّه داشت این است که بالأخره قرار است این نوشتة ما شعر باشد و اگر چیزی که هست را فقط بیان کنیم و نه بیشتر از آن، این نوشته کمترین ادبیت را دارا خواهد بود. به مصراع نخست این غزل بنگرید: «قسم به سرخی لاله که آسمان آبی ست» این مصراع چه نیازی به آوردن قسم داشت؟ آسمان آبی است و با بیان این مصراع، اعجازی که از شعر انتظار میرود رخ نداده است و کمترین دگرگوناندیشیای در اینجا مشاهده نمیشود، چه در سطح ظاهری کلام و چه در بطن کلام. میشد همین مصراع با پرداخت در مصراع دوم وارد نماد و... شود و از سطح عادتپذیر فراتر رود که در فرم فعلی چنین چیزی رخ نداده است.
این را هم بگویم که شعر آقای آتشزر، شاعرانگیهای پنهانی نیز دارد که آگاهانه یا جز آن در شعر او اتّفاق افتاده است. به عنوان نمونه تکرار «تاب» در «بیتابی» و «آغوش خالی تاب» یا «آسمان» که یادآور «آسمانه» هم هست و با خانه ارتباط دارد.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.