نقد مکتوب شعر حسین ابراهیمی
شاعر: حسین ابراهیمی
02 بهمن 1396
23:15 |
0 نظر |
1182 بازدید |
امتیاز: با 0 رای
هرچه گفتم روزهای رستگاری میرسد؟
کوهها هم بعد من گفتند آری، میرسد
روزهای دلخوشی در پیلهام پایان گرفت
عاقبت هم روزهای بیقراری میرسد
تا که بویت را نسیمی سوی دریا میبرد
رو به ساحل موجهای بیشماری میرسد
هرچه از دستم گریزی، ناگزیری باز هم
شاخههای خشک و تر دست بخاری میرسد
نقد:
غزل مطلع درخشانی دارد و در ادامه هم ابیات با فراز و و فرود، بالأخره نقشة راهی را که مطلع ترسیم کرده، طی میکنند و به سرمنزل قابل قبولی هم میرسند. شاید اگر غزل دو-سه بیت بیشتر میداشت، مخاطب درگیری بیشتری با ذهن و زبان غزل پیدا میکرد و لذّت بیشتری میبرد و برخی از ضعف تألیفها چندان خود را به رخ نمیکشیدند. وقتی غزل چهار بیت است باید این چهار بیت، یکدست و خالی از دستاندازهای تألیفی باشد تا بتواند مخاطب را راضی برگرداند.
در مصراع سوم اگر ضمیر متّصلی «ام» نبود و مثل بیت بعد، مفهوم کلّی مطرح میشد، زبان از مرتبة بالاتری برخوردار میشد. در مصراع چهارم «عاقبت» با تسامح به کار رفته، چون وقتی روزهای دلخوشی پایان گرفته باشد، بلافاصله روزهای بیقراری شروع میشود و دیگر «عاقبت» جایی ندارد. در مصراع هفتم فعل «گریزی» بدون «بـ» اوّل آن به کار گرفته شده که به لحاظ زبانی کمی گوشآزار است. مثلاً میشد بیت به شکل «هرچه بگریزی ز دستم ناگزیری باز هم» باشد.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.