امشب شدند قافیهها رهسپار غم
اصلاً تمام ثانیههایم نثار غم
شاعر دوباره مرثیهخوان شما شده است
افتاده است گردن شعرم به دار غم
آتش، در و کبودی تن،کوچه، چادرش
باز آورد به یاد دلم روزگار غم
او فاطمهست و بعد پدر باک غم نداشت
چون غم پرنده است و دلش شاخسار غم
دشمن زدهست ضربه و این در شکسته است
یا در شکسته است چو شد شرمسار غم؟
خاکی شدهست چادر مادر، نگاه کن
از خاک کوچه است وَ یا از غبار غم؟
زینب همیشه در بر مادر نشسته بود
امّا نشست بعد شما در کنار غم
بانو شکست پشت شما بغض ما شکست
رفتی شما و آمده باز اضطرار غم
یاد فرات و علقمه هم زنده میشود
با یاد فاطمیه و از اعتبار غم
در سوگتان غزلغزل آشفتهتر شدم
تا روز کربلا شدهام همجوار غم
نقد:
در این غزل از ردیف اسمی «غم» استفاده شده است که همنشینی آن با قافیه در هر بیت، ترکیبهای اسمی متنوّعی را ساخته است که به خودی خود، در مضمونسازی به یاری
شاعر آمده است. حال باید دید که این مضامین ساخته شده تا چه میزان پرداخته شده است.
پاسخ نگارنده به این پرسش چندان مثبت نیست. به نظر میرسد شاعر چندان این مضامین را پرداخته نکرده است و بیشتر از همان ظرفیتهای معمولی این ترکیبهای اسمی سود برده است و تلاشی برای ارتقای آنها انجام نداده است. به عبارتی، به راحتی میتوان ردیف شعر را عوض کرد، بدون اینکه کوچکترین مشکل ساختاری و یا حتّی محتوایی برای شعر به وجود بیاید، مثلاً ردیف شعر بشود: «عشق».
نکتة مهمّ دیگر در رابطه با این غزل، زبان نه چندان سالم آن است. متأسّفانه ناهموارهای زبانی در این غزل کم نیست. به عنوان مثال، در مصراع دومِ بیت دوم: «افتاده است گردن شعرم به دار غم»، شاعر به جبر وزن و قافیه و ردیف دچار اشتباه شده است، صحیح این است که دار به گردن میافتد نه گردن به دار. یا در مصراع: «یا در شکسته است چو شد شرمسار غم»، ساختمان جمله کاملاً در هم شکسته است و مفهوم بسیار نارساست.
و امّا آخرین نکتة قابل ذکر این است که این شعر محتوایی آیینی دارد و برای حضرت فاطمه زهرا(س) سروده شده است ولی مخاطب شعر مشخّص نیست. یعنی شاعر در بعضی ابیات روی سخنش با مخاطب شعر است و در بعضی دیگر، با واژههایی چون «مادر» و «شما» یا خود حضرت زهرا (س). اگر توجیه ساختاری در کار باشد این امر به خودی خود دارای اشکال نیست و بهتر است این ابیات به وسیلة مربّع از هم جدا شوند، امّا مشکل جایی به وجود میآید که شاعر در یک بیت مخاطب شعرش را عوض میکند. در بیت: «زینب همیشه در بر مادر نشسته بود/ امّا نشست بعد شما در کنار غم» خطاب شاعر در مصراع اوّل با مخاطب است و در مصراع دوم با حضرت زهرا(س) که این امر چندان خوشایند نیست.