نقد مکتوب شعر فاطمه الله مرادي
شاعر: فاطمه الله مرادي
13 آبان 1402
10:07 |
0 نظر |
262 بازدید |
امتیاز: با 0 رای
میرسم ایوان آیینه، پر از حیرانیام
من همان آبادی در معرض ویرانیام
گرچه بیتابم شبیه پیچ و تاب پرچمت
ساحل آرامشی بر موج سرگردانیام
با خودم بانوی بارانها! کویر آوردهام
حرفهایم را بخوان از صفحۀ پیشانیام
بافهبافه حاجتم را بستهام بر این ضریح
دل پریشان کردمش با هقهق طوفانیام
خواب دیدم که دعاهایم اجابت میشود
خواب دیدم که به اسم کوچکم میخوانیام
________________________________________
نقد شعر:
این مواجهه با شعر آیینی را دوست دارم. همیشه قرار نیست محور شعر آیینی، آن عزیز بزرگ بزرگواری باشد که ما به عنوان عضوی از خاندان عصمت و طهارت میشناسیمش.
گاهی در شعر زیارت حرم حضرت معصومه(س)، میتواند محور خود شاعر باشد امّا در عین حال، از مفاهیمی استفاده کند که حول و حوش حرم و ضریح و دیگر موارد آشنا میگذرند. به عبارت دیگر، گاهی ما دوست دارم دلتنگیهای یک شاعر را بشنویم؛ دلتنگیهایی که در جوار بزرگواران آیینی بیان میشود و به خاطر عظمت آنان، بیشک رنگ و بویی نیز اهلبیت میگیرد.
در ریزساخت شعر و در محور افقی نیز با شاعر آگاهی روبهروییم. «حیرانی» در مصراع اوّل به خوبی «ایوان آیینه» را حمایت میکند و «کویر» در بیت سوم با ظرافتی تمام، دست در دست قافیۀ «پیشانی» گذاشته است. از همین جنس است «بافهبافه» بستن حاجت بر ضریح.
اینگونه برخورد محترمانه و حرفهای با کلمات، به مخاطب هشدار میدهد که در عین لذّت بردن از شعر، حواسش باشد که جزئیات ریز دیگر را نیز ببیند و بشنود و از دست ندهد.
از این غزل کوتاه مصراع دوم بیت اوّل و بیت دوم را چندان در سطح باقی شعر ندیدم. بد نیستند امّا همساز باقی غزل هم نیستند. شاید اگر این ابیات در غزلی دیگر از شاعری دیگر بودند، حتّی نقطۀ قوّت آن غزل میشدند ولی برای شاعر که دقّتهای مذکور را داشته است، این دو مورد معمولی به نظر میآیند و در شعر فاخر، معمولی یعنی بد!
فاطمه اللهمرادی با اینکه از این غزلش برمیآید شاعری باهوش است امّا از مطالعه بینیاز نیست و به نظر من، خواندن آثار عبّاس چشامی، میتواند در ادامۀ سرودن غزلهای موقعیت برای او تجربهای جذّاب و در عین حال، آموزنده باشد.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.