نقد مکتوب شعر فاطمه زهرا كمانكش
شاعر: فاطمه زهرا كمانكش
13 آبان 1402
10:12 |
0 نظر |
204 بازدید |
امتیاز: با 0 رای
مثل یک آتئیست، غمگینم
که رفیقش خدا درآمده است!
مثل آمد نیوز بعد از زَم
پشت وبکم، ج.آ درآمده است!
مثل عین الاسد شبیه طبس
بویی از ماجرا درآمده است!
گویی از جعبه ی مهماتم
پوشک آمریکا درآمده است!
پهلوی زاده ام که فهمیدم
پدرم از قضا درآمده است!
ای بخشکد مثال احوالم
نفسم از کجا درآمده است؟
________________________________________
نقد شعر:
این قطعهی کوتاه را با خوانش، تنها دو بیت، تمام میکنم. علت ضیق کلام است البته، خوانش هم توضیحا عرض مینمایم به حلاجی، تامل، چکشکاری، هجی کردن، زیر و زبر نمودن و کلا نگاه ریشهای به ساختمان و جزییات متن گفته میشود و با خواندن به معنای روخوانی فرق دارد.
بیت اول؛ آتئیستی که خدا رفیقش درآمده باشذ، انصافا که نه تنها طنز نیست بلکه یک درام رمانتیک به شدت خوب است، در درامی رئالیته، وقتی شر، که طرف اهریمنی ماجراست، پس از کش و قوسهای فراوان در تنگنا قرار میگیرد به سمت خیر هدایت میشود. اینجا نیز شر، به خدا پناهنده شده است، پس ابدا و اصلا نمیپذیرم که طنزی در این بیت شکل گرفته باشد. اتفاقات بسیار تاثربرانگیز است اگر به کُنه واقعه نقبی بزنیم. اینگونهاند بیتهای سوم و ششم نیز!
بیت چهارم؛ اول اینکه متاسفانه بیت، ایراد وزنی خفیفی دارد، با اینکه سکتهس ناقص است، اما خب، سکته است. واو پوشک در وزن نیست و شاعر اصرار دارد تند خوانده شود. رفتاری کاملا غلط در وزن، که متاسفانه در ترانهنویسها به وفور دیده میشود. دوم اینکه دقیقا آنچه نوشتهاید، فکاهه یا جوک است. به تعبیری که طنز دارد دقت بفرمایید، همواره در طنز، معنا برجسته میشود و در سایه آن شوخیهایی انجام میگیرد. یا با وضوح بهتر اگر بخواهم بگویم، طنز آن است که در رویه تو را بخنداند و چون در آن عمیق شوی، به گریهات بیندازد؟ حال بیت یک و سه و شش«به شرط اصلاح مصرع اول» دقیقا گریهای در پشت کلمات دارد.
نکته اخر این که وقتی تلاش شاعر این باشد که در نوشتن، سلیقه شخصی و جناحی خود را پیاده سازد؛ چه بد که با طنز چنین کند. با اینکه سخت قائلم آزاداندیشی را بایست در همه حال حفظ کرد. نیز قائلم شاعر بهتر است ایدئولوژی شخصی خویش را در شعر پیاده کند. «البته با احترام به تمام نظرها و اندیشهها و مناسک ملی و آیینی» اقوام و ادیان دیگر، اما از عدالت دور ماندن را نمیتوانم درک کنم. چه بهتر که شاعر در مقام خودنگاری، یعنی در مقام دفاع از سلیقه سیاسی خود، چنانچه در امری، چون عادلانه نگاه کند، حق با سلیقه طرف مقابلش باشد. به عدالت رفتار کند. که مولای ما امیرالمومنین بارها تاکید فرمودهاند: «هنگامی که میان مردم داوری و حکم میکنید، به عدالت حکم کنید» و اینجا همان وقت داوری است. با حق باشید ، یا حق!
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.